نورنیوز- گروه بین الملل: در سالهای اخیر که نشستهای مربوط به شانگهای برگزار میگردید، بعضی از تحلیلگران و از جمله نگارنده بر این نظر بودیم که کشورهای عضو شانگهای راه نسبتا درازی را در پیش دارند تا بتوانند به یک همگرایی برسند. علت آن هم این بود که در گروه شانگهای اختلافات بین کشورهای عضو کم نبود و این اختلافات میتوانست موانعی را در پیش پای حرکت سازمان ایجاد کند. به طور مثال، رقابت ژئوپلیتیکی هند و چین و یا اختلافات شدید هند و پاکستان گهگاهی جنگی کوتاه مدت را بین دو گروه فوق را رقم میزد. ولی با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و فشارهای سیاسی و اقتصادی بر کشورها و دوستان آمریکا و حتی حمله نظامی بر ایران، کشورهای عضو شانگهای احساس خطر کرده و به این نتیجه رسیدند که لازم است همکاریهای نزدیکتری را با هم داشته باشند تا هم بتوانند در مقابل سیاستهای تهاجمی آمریکا از منافع خود دفاع کنند و نیز همانطوری که رئیس جمهور چین در سخنرانی خود اعلام نمود از جنگ سرد جدیدی جلوگیری شود تا همه کشورها بتوانند بر اساس پیمانهای بینالمللی و رقابت آزاد، همکاریهای اقتصادی خود را ادامه دهند. اهمیت ژئوپلیتیکی نشست تیانجین را میتوان به دلایل زیر برشمرد:
۱- هندوستان در سالهای اخیر به نوعی متحد استراتژیک آمریکا به حساب میآید. به ویژه در زمان نخست وزیری ناراندا مودی این همکاریها بیشتر شد؛ به طوری که نخست وزیر هندوستان برای کسب رضایت ایالات متحده آمریکا روابط نزدیکی را با اسرائیل برقرار نمود و از سیاست سنتی هندوستان در حمایت لفظی از فلسطین دوری گزید و به نوعی در مقابل جنایات اسرائیل سکوت نمود. حتی کشورهای اروپایی حامی اسرائیل به خاطر شدت تجاوزات و ایجاد قحطی برای مردم غزه سکوت خود را شکستند و خواهان توقف این جنایات شدند، اما هند سعی نمود آمریکا را راضی نگه دارد. حتی نخست وزیر هند چند روزی در واشنگتن اقامت گزید تا بتواند جزو اولین مقاماتی باشد که با ترامپ ملاقات نماید، ولی دونالد ترامپ در رفتارهای سیاسی خود این دوستیها را نادیده گرفت و تعرفه ۵۰ درصدی بر صادرات هندوستان اعمال نمود.
دولت هند متوجه شد که این سیاست یک بام و دو هوای آمریکا میتواند به رشد اقتصادی رو به جلوی هندوستان صدمه بزند و بهتر است که اختلافات سیاسی با چین را کاهش داده و به دستور دونالد ترامپ مبنی بر کاهش خرید نفت و همکاریهای اقتصادی با روسیه وقعی نگذارد. این حرکت نخست وزیر هند و سفر به چین بعد از ۷ سال مورد استقبال رئیس جمهور چین و روسیه قرار گرفت؛ به طوری که شی جی پینگ اعلام نمود هند و چین به جای رقابت ژئوپلیتیکی به افزایش همکاریها میپردازند و پوتین نیز در ملاقات با نخست وزیر هندوستان وی را «دوست عزیز» خطاب نمود. ابراز صمیمیت به خاطر اینکه نخست وزیر هندوستان دستور دونالد ترامپ برای کاهش همکاریهای اقتصادی و عدم خرید نفت از شریک سنتی خود روسیه را در بحبوحه جنگ با اوکراین نادیده گرفت.
۲- روسیه با اینکه از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ سیاست مداراجویانه را با وی در پیش گرفته، ولی به خوبی متوجه شده است که رئیس جمهور آمریکا فردی نیست که بتواند روی حرفهای وی حساب باز کند و در نتیجه روابط خود را با کشورهایی که در طول جنگ به روسیه کمک کردند تعدیل نماید. پوتین به خوبی میداند که یکی از اهداف ترامپ در نزدیکی به مسکو این است که روسیه را از چین دور نماید و حزب جمهوری خواه آمریکا حزبی نیست که چیزی را مفت و مجانی به روسیه بدهد. لذا رئیس جمهور روسیه سعی نموده که خود را با رفتارهای مثبت و منفی دونالد ترامپ تطبیق دهد و یک نوع سازگاری با آن پیدا کند تا پروژه تصرف دونباس را تکمیل کند؛ ولی در عین حال روابط خوب و استراتژیک خود را با اعضای شانگهای از جمله چین، هند، پاکستان، ایران و کشورهای آسیای مرکزی گسترش دهد. به ویژه در زمانی که فشار سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی اروپا در کمک به اوکراین افزایش مییابد.
۳- ایران کشوری است که مورد تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا قرار گرفته و اجلاس این بار شانگهای در چین برایش از چند جهت اهمیت به سزایی دارد. از طرفی نیاز به تقویت سیستم دفاعی و نظامی خود دارد و به نظر میرسد چین از دیگر کشورها برای کمک به ایران قابل اعتمادتر باشد. علاوه بر آن مسأله فعال شدن مکانیزم ماشه جدی شده است و تبادل نظر و هماهنگی بین رئیس جمهور ایران با رؤسای جمهور چین و روسیه و نقشی که در شورای امنیت بازی خواهند کرد مهم است. حتی گفتوگو با نخست وزیران هند و پاکستان و ادامه و حتی افزایش تبادلات بعد از اجرایی شدن مکانیزم ماشه و پیدا کردن راهکارهایی برای تبادلات تجاری بیشتر قابل توجه است.
۴- چین به خوبی میداند که سیاستمداران آمریکایی چه از حزب دموکرات و چه از حزب جمهوری خواه اولین رقیب ژئوپلیتیکی خود را چین میدانند و تلاش میکنند به هر نحوی شده بر رشد و توسعه آن کشور اثرگذاری داشته باشند. چین به خوبی به این سیاست واقف است و میداند که بعضی کشورها برای تبادلات و همکاریهای خود با چین بعضا تحت فشار قرار میگیرند. از طرفی، چین در صدد است جزیره مهم تایوان که چند دهه قبل از سرزمین اصلی خود جدا شد را به هر نحوی به چین بازگرداند. آمریکا نیز با نفوذ در تایوان و تأثیرگذاری بر سیاستهای همسایگان چین به بهانههای مختلف سعی میکند دو قطبی را بر منطقه شرق دور افزایش دهد تا هزینه الحاق تایوان و ثبات در دریای چین را برای پکن بالا ببرد.
لذا نشست شانگهای و دوستی با کشورهای مهم منطقه از روسیه گرفته تا هند و کره جنوبی و اندونزی برای رئیس جمهور چین از اهمیت برخوردار است. به همین خاطر در نشست تیانجین علاوه بر دعوت از اعضای اصلی همچون رقیب ژئوپلیتیکی همچون هند از کشورهایی همچون کره جنوبی و اندونزی نیز به عنوان ناظر دعوت به عمل آمده است. همزمانی نشست با رژه بزرگ ارتش چین به مناسبت پیروزی در جنگ جهانی دوم که با حضور اعضای شانگهای و میهمانان برگزار میگردد، میزان بالایی از توانمندی چین در امور نظامی و ساخت تسلیحات پیشرفته را نشان خواهد داد.
۵- پاکستان متحد استراتژیک چین است و سرمایهگذاریهای قابل توجهی توسط چین در آن کشور انجام شده است. به ویژه در بندر گوادر در پیشانی اقیانوس هند که در آینده با تکمیل پروژه این بندر علاوه بر تبادلات تجاری میتواند اهمیت نظامی نیز برای چین داشته باشد. ممکن است نزدیکی هند به چین مورد رضایت پاکستان نباشد، ولی چینیها به خوبی آشنا هستند که چگونه وسط بازی کنند تا دو طرف را راضی نگه دارند. همچنان که پاکستانیها آشنا هستند که چگونه بین آمریکا و متحد استراتژیک خود چین روی دیوار حرکت کنند تا کمتر تحت فشار قرار گیرند. شاید نزدیکی هند با چین باعث شود که با میانجیگری چین از میزان تنش بین هند و پاکستان کاسته شود. همچنان که چین در هفته گذشته سعی نمود با نشستی سه جانبه در کابل از شدت تنش بین پاکستان و طالبان بکاهد.
با توجه به نیازهای کشورهای عضو شانگهای به یکدیگر و قرار گرفتن آنها در یک منطقه وسیع جغرافیایی اگر دونالد ترامپ بخواهد سیاستهای فعلی خود را در برابر دیگر کشورها ادامه دهد که بعید است وی تا پایان دوره ریاست جمهوری خود تغییری در این سیاستها بدهد، ما باید شاهد همکاریهای بیشتر کشورهای شانگهای و جنوب با یکدیگر باشیم و این احتمال را نمیتوان رد نمود که چین با توجه به تواناییهای اقتصادی و نظامی که به دست آورده دیگر کشورهای این منطقه جغرافیایی حتی روسیه و هند نیز به تدریج محوریت آن کشور را برای همکاریهای گستردهتر بپذیرند.