نورنیوز-گروه بین الملل:نشست روزجمعه، ۱۵ اوت ۲۰۲۵ (۲۴ مرداد ۱۴۰۴) سران آمریکا و روسیه در پایگاه نظامی مشترک المندفورد-ریچاردسون در شهر آنکوریج، آلاسکا نخستین دیدار رسمی رهبران دو کشور پس از یک دهه خواهد بود. برگزاری این جلسه در حالی انجام می شود که فضای دیپلماتیک و میدانی جنگ اوکراین دچار تغییرات عمیق و معنادار شده است. مرور اظهارات اخیر دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین و نیز واکنشهای اروپا و اوکراین نشان میدهد که از هماکنون میتوان تا حدودی برنده این مذاکرات را روسیه دانست. دلیل اصلی این ارزیابی آن است که پوتین با مهارت، «دست ترامپ» را خوانده و بازی را به مسیری هدایت کرده که رئیسجمهور آمریکا تنها دو انتخاب دارد: یا تن دادن به خواستههای ارضی و سیاسی روسیه که از ابتدای جنگ به دنبال آن بوده و یا ورود به یک تقابل شدید و پرهزینه با مسکو. شواهد موجود نشان میدهد ترامپ، علیرغم لفاظیهای پر سر و صدا، به سمت گزینه اول متمایل است.
مواضع روسیه: بهرهبرداری از فشار زمان و میدان
روسیه در شرایطی وارد مذاکرات آلاسکا میشود که دست برتر را در میدان نبرد دارد. با کنترل حدود ۲۰ درصد از خاک اوکراین و پیشرویهای تازه در محور پوکروفسک، مسکو نهتنها از موضع ضعف مذاکره نمیکند بلکه توانسته فضای روانی طرف مقابل را تحت فشار قرار دهد. موفقیت های نظامی جدید و استفاده از تاکتیکهای نفوذی در خطوط پشتی اوکراین و تداوم فرسایش نیروهای کییف، همه در راستای تقویت کارتهای چانهزنی پوتین است. به همین دلیل، مسکو میتواند با اتکا به موفقیتهای میدانی و نارضایتی آشکار آمریکا و اروپا از طولانی شدن جنگ، مذاکره را به سمت تثبیت دستاوردهای ارضی خود سوق دهد.
پوتین به خوبی میداند که ترامپ در سال نخست ریاستجمهوری دوم خود با مجموعهای از بحرانهای داخلی و فشارهای بینالمللی روبهرو است و به یک موفقیت سریع در پرونده اوکراین نیاز دارد. این نیاز، همان نقطه ضعف کلیدی است که روسیه را در موقعیت برتر قرار داده و امکان «دیکته کردن» بخشی از شروط را فراهم کرده است.
مواضع آمریکا: از نمایش قدرت تا پذیرش واقعیت
ترامپ پیش از نشست، بارها تهدید کرده که در صورت عدم توافق، «عواقب بسیار شدیدی» در انتظار روسیه خواهد بود. اما بررسی دقیقتر مواضع او نشان میدهد که این تهدیدها بیشتر کارکرد نمایشی دارد تا عملیاتی. تأکید او بر اینکه صلح ممکن است با «تبادل سرزمینی» همراه باشد، خود به معنای پذیرش پیشاپیش بخشی از خواستههای مسکو است. این همان نقطهای است که از نظر راهبردی، شکست آمریکا را از پیش رقم میزند.
ترامپ در اظهاراتش گفته است که بخشی از مناطق باید «بازپس گرفته» و بخشی دیگر «مبادله» شود. چنین رویکردی عملاً به رسمیت شناختن تغییرات مرزی است که روسیه در میدان رقم زده است. این موضع، بهویژه زمانی که با نیاز ترامپ به نمایش یک پیروزی دیپلماتیک سریع ترکیب میشود، دست روسیه را برای تثبیت موقعیتش بازتر میکند.
مواضع اوکراین: نگرانی از حذف از معادله
ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، بزرگترین غایب مذاکرات آلاسکا است؛ نشستی که میتواند سرنوشت موجودیت اوکراین را تغییر دهد. هرچند ترامپ و رهبران اروپایی تأکید کردهاند که مسئله خاک اوکراین تنها باید با نظر کییف حلوفصل شود، اما واقعیت این است که نحوه شکلگیری دستور کار نشست و اظهارات ترامپ درباره «امتیاز مرزی» نشان میدهد که کییف در عمل در حاشیه قرار گرفته است.
زلنسکی بهدرستی نگران است که مذاکرات بدون حضور مستقیم او به تصمیماتی ختم شود که خطوط قرمز اوکراین را در هم میشکند. واکنش تند کییف به سخنان ترامپ درباره تبادل سرزمینی نشان میدهد که از دید او، مذاکرات آلاسکا ممکن است آغازگر یک روند تسلیم تدریجی غرب در برابر شروط روسیه باشد.
مواضع اروپا: هماهنگی ظاهری، اختلافات پنهان
اروپا در آستانه نشست آلاسکا تلاش کرده با آمریکا موضعی هماهنگ نشان دهد. اظهارات کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، و فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، هر دو بر اولویت آتشبس و حفظ موضع مشترک با ترامپ تأکید دارند. با این حال، این هماهنگی بیشتر جنبه تاکتیکی دارد تا راهبردی.
واقعیت این است که کشورهای اروپایی با طولانی شدن جنگ، فشار اقتصادی و انرژی و همچنین نارضایتی افکار عمومی روبهرو هستند. برای آنها، پایان دادن به جنگ حتی به قیمت امتیازات ارضی اوکراین، جذابتر از ادامه یک منازعه فرسایشی است. همین تمایل، دست ترامپ را برای حرکت به سمت توافقی که روسیه را در موقعیت برتر قرار دهد، باز میگذارد.
روسیه؛ شانس اول موفقیت
با کنار هم گذاشتن مواضع و شرایط چهار بازیگر اصلی، تصویر روشنی به دست میآید: روسیه با استفاده از برتری میدانی، مهارت در بهرهبرداری از نیازهای سیاسی ترامپ و شکافهای درونی غرب، مذاکرات را به نقطهای رسانده که نتیجه آن تقریباً از پیش معلوم است.
ترامپ در این بازی، با وجود تهدیدهای پر سروصدا، عملاً به پذیرش بخشی از خواستههای ارضی مسکو چراغ سبز نشان داده و تلاش دارد این عقبنشینی را در قالب «توافق صلح» به افکار عمومی عرضه کند. اروپا نیز به دلیل هزینههای ادامه جنگ، آماده همراهی با این مسیر است. اوکراین، هرچند مخالف سرسخت هرگونه امتیاز ارضی است، اما بهواسطه موقعیت میدانی و غیبت در مذاکرات، ابزار مؤثری برای تغییر روند ندارد.
از منظر راهبردی، این وضعیت را میتوان به عنوان یک «پیروزی پیش از موعد» برای روسیه و شکستی دیپلماتیک برای آمریکا و اروپا ارزیابی کرد. پوتین با خواندن دقیق دست ترامپ، او را بین دو گزینه سخت قرار داده و مسیری را برگزیده که در آن، هزینه عقبنشینی برای واشنگتن و بروکسل کمتر از هزینه ادامه تقابل باشد.اگرچه با توجه به پیچیدگی های حاکم بر فرآیندهای سیاسی، نظامی و امنیتی جنگ اوکراین امکان پیش بینی دقیق نتایج مذاکرات روز جمعه را سخت می کند اما در چنین شرایطی، حتی اگر نشست آلاسکا با توافق رسمی به پایان نرسد، جهتگیری مذاکرات و لحن اظهارات رهبران غربی نشان میدهد که مسیر به سود مسکو تنظیم شده است.