نورنیوز-گروه سیاسی: قریب یک ماه از پایان جنگ تحمیلی دوازده روزه با ائتلاف آمریکایی و اسرائیلی میگذرد؛ ولی همچنان نشانهای از بررسی جدی عملکردها و پایش نقاط قوت و ضعف کشور در برابر تجاوز دشمن به چشم نمیخورد. این صرفا یک احساس عمومی نیست؛ در سطح #مجلس نیز که قوه نظارتی کشور است، گویا ابزارهای نظارتی کند شدهاند.
روز گذشته حسن اخلاقیامیری نماینده مردم مشهد و کلات در صفحه شخصیاش نوشت: «پس از جنگ تحمیلی دوازده روزه و شهادت تعداد زیادی از فرماندهان و دانشمندان کشورمان، منتظر تشکیل کمیتهای بودم که بیطرفانه به بررسی موضوع بپردازد، عملکردها را بررسی کند و در صورت نیاز برخورد نماید؛ اما متأسفانه چنین امری محقق نشد... متأسفانه نخبگانی که در یک مورد کوچک حساس بوده و دهها مطالبه دارند، در این موارد سکوت میکنند.»
همچنین نمایندگان مردم که وزیر اطلاعات را برای ادای توضیحات درباره جنگ به مجلس فراخوانده بودند، با گزارش وزیر در جلسه غیرعلنی قانع نشدند و برای بررسی و توضیحات بیشتر نسبت به استیضاح وی اقدام کردند. اما به گفته برخی نمایندگان طی روزهای بعد این استیضاح از حد نصاب افتاده است.
این در حالیست که کشور در وضعیت آتشبس است؛ آتشبسی که تنها وقفهای برای آمادگی بیشتر است و ناگفته پیداست که موفقیت در مراحل بعدی جنگ، به آمادگی ما در برابر غافلگیری و تجاوزات بعدی دشمن وابسته است. افزایش آمادگی هم با تحلیل وضع موجود و بازنگری یا تقویت مواضع به وجود میآید.
پیروزی راهبردی و کلان بر دشمن صهیونیستی که رهبر انقلاب بر آن تأکید کردهاند به معنای غفلت از تحلیل و بررسی اجزای جبهه نیست. احساس پیروزی نباید باعث غفلتی شود که چشمها را بر فرصتها، تهدیدها، نقاط ضعف و قوت ما و دشمن ببندد.
شاید نگاهی به عملکرد دشمن در این زمینه عبرتآموز باشد: کمیته تحقیق درباره هفت اکتبر (طوفان الاقصی) با وجود مخالفت دولت نتانیاهو و در بحبوحه جنگ توسط کنست ایجاد شده و در گزارشاتش به کلیه زمینههای امنیتی، نظامی و حتی تحلیلها و نگرشهای منجر به غافلگیری رژیم اشاره میکند.
این کمیته بیست ماه پس از هفت اکتبر همچنان فعال است و تکتک ضربات حماس را بررسی میکند؛ گزارش میدانی میدهد، قصورها و تقصیرها و مسئولیت افراد را مشخص میکند، نقاط ضعف را شناسایی میکند، و برای رفعشان پیشنهاداتی میدهد.
برای مثال این کمیته در آخرین گزارش خود که هفته گذشته منتشر شد، تحقیقاتش درباره حمله حماس به شهرک اوفاکیم در قالب عملیات هفت اکتبر را اعلام کرد: «ارتش در این نبرد شکست خورده است و 25 شهرکنشین و 8 نفر از نیروهای امنیتی در جریان این نبرد کشته شدهاند. نبود استحکامات در چندین خانه دلیل اصلی تصمیم حماس برای تمرکز بر محله هاگوین بوده است و...»
این گزارش و نظایر آن در رسانههای ما صرفا به عنوان اعتراف رژیم صهیونسیتی به شکست و نقاط ضعفش تعبیر میشود که البته هست؛ اما واقعیت آن است که این اعترافها ممکن است به مقدمهای برای آسیبشناسی و رفع کاستیهای رژیم تبدیل شود.
رژیم صهیونیستی بیست سال پیش و پس از جنگ 33روزه با حزبالله لبنان نیز کمیته #وینوگراد را تشکیل داد که با اختیارات کامل به بررسی عملکرد دولت و ارتش اسرائیل پرداخت و از هفتاد مقام ارشد، از جمله نخستوزیر، بازجویی کرد. گزارش نهایی کمیته با ارزیابی دلایل ناکامیها و بررسی راهبردهای نظامی و امنیتی و مسئولیت ردههای مختلف، در نهایت به استعفای جمعی از مقامات رژیم و رفع برخی کاستیها منجر شد که متأسفانه بیست سال بعد در جنگ با حزبالله لبنان نتایج متفاوتی را رقم زد.
در کنار روایت فاتحانه از جنگ گذشته و تأکید بر قدرت قوای نظامی که نسبت ما با پشتوانه مردمی را مشخص میکند و قطعا در میدان جنگ رسانهای ضروری و تعیینکننده است، ضرورت دیگری هم برای حرکت رو به آینده وجود دارد؛ یعنی نگاه واقعگرایانه و آسیبشناسانهای که نسبت ما با دشمن و توان طرفین را مشخص میکند و لازمه آمادگی در نبرد آینده است.
اینجا جایی است که باید با صراحت به نقد کاستیها و عملکردها در حوزههای مختلف پرداخت و به دور از خوشبینی، بدترین سناریوها را درنظر گرفت تا در مراحل بعدی به غافلگیری و ضربه از همان منافذ قبلی دچار نشویم.