نورنیوز-گروه بینالملل: با وجود ادعاهای ظاهری سران غرب مبنی بر مقابله با فاشیسم و نازیسم، شواهدی آشکار از نفوذ تفکرات نازی در بالاترین سطوح امنیتی اروپا وجود دارد. انتصاب بلیز میترولی، رئیس MI6 بریتانیا که از نوادگان یک جاسوس نازی بوده، پرده از پیوندهای عمیق ایدئولوژیک در غرب برمیدارد. این انتصاب صرفا یک مورد فردی نیست بلکه بخشی از یک روند نگرانکننده است که خود را در حمایت بیقید و شرط از جنایات اسرائیل در غزه و تجهیز نظامی این رژیم نمایان کرده است.
تکرار جنایات تاریخی با ادبیات نازی
آنچه بیش از پیش زنگ خطر را به صدا درآورده، استفاده مقامات غربی از واژگانی است که یادآور ادبیات نازیها در جنگ جهانی دوم است. فریدریش مرتس، صدر اعظم آلمان، با توجیه جنایات رژیم صهیونیستی علیه ایران و غزه، اصطلاحاتی به کار میبرد که دقیقا توسط هیتلر و حامیانش برای پوشاندن جنایات خود استفاده میشد. این ادبیات که از سوی قانونگذاران آلمانی نیز محکوم شده، نشان میدهد که فاشیسم به لایههای تصمیمساز بازگشته و به یک تهدید ملموس برای صلح جهانی تبدیل شده است.
نئونازیسم؛ ابزاری برای انحصار علمی و تجاوز نظامی
غرب امروز با استفاده از همان منطق نازیستی، به دنبال انحصار علمی و برتری مطلق نظامی است. رویکردهایی نظیر افزایش سرسامآور بودجه نظامی ناتو، آپارتاید علمی و تلاش برای جلوگیری از دسترسی کشورهای مستقل به فناوریهای نوین از جمله هوش مصنوعی، انرژی هستهای و دانش فضایی، همه نشانههایی از بازتولید همان اندیشههای فاشیستی قرن بیستم در قالبی مدرن است. غرب به جای مبارزه با افراطگرایی، خود به تولیدکننده اصلی آن تبدیل شده است.
ضرورت اجماع جهانی علیه تفکر نازیستی
سکوت نهادهای بینالمللی در برابر جنایات رژیم صهیونیستی و همراهی آشکار قدرتهای غربی با این رژیم، گویای یک فاجعه در حال شکلگیری است. اگر امروز اقدامی هماهنگ و جهانی برای توقف این روند انجام نشود، ممکن است جهان بار دیگر به سوی جنگی جهانی سوق داده شود؛ اما این بار با بمبهای هستهای. مسئولیت جلوگیری از چنین فاجعهای بر دوش تمامی کشورها و نهادهای بینالمللی است که باید با شجاعت در برابر این روند نئونازی بایستند.