نورنیوز-گروه سیاسی: دونالد ترامپ، رئیسجمهور جنجالی آمریکا، در یکی از واپسین پردههای قدرتنمایی خود، برخلاف وعدههای اولیه به رأیدهندگان، پس از تجاوز ۲۳ خردادماه رژیم صهیونیستی به ایران که به طور قطع با مجوز او انجام شد، تصمیم به آغاز یک درگیری نظامی مستقیم با ایران گرفت تا نتانیاهو و البته خود را از مخمصهای که حاصل بر آوردهای اشتباه از توانمندی تلاویو، قدرت نظامی ایران، تاب آوری جامعه اسراییل و ایستادگی مردم ایران در برابر تجاوز خارجی بود، نجات دهد. این تصمیم، که به بهانه تهدید برنامه هستهای ایران صورت پذیرفت، نه تنها به یک پیروزی تاکتیکی نیانجامید، بلکه به باز شدن جبههای از انتقادها در داخل آمریکا و تضعیف موضع راهبردی واشنگتن در منطقه ختم شد. روایت نابودی کامل زیرساختهای هستهای ایران که از سوی دولت ترامپ مطرح شده بود، به سرعت از سوی سیاستمداران، کارشناسان و رسانههای داخلی آمریکا زیر سؤال رفت و فضای افکار عمومی را علیه او برانگیخت.
دروغهای بزرگ، اطلاعات درز کرده و چالش روایت رسمی
ترامپ پس از فشار گسترده رسانهها و حتی برخی جمهوریخواهان کنگره، اعتراف کرد که اطلاعات مربوط به حمله به تأسیسات هستهای ایران از سوی نمایندگان دموکرات به رسانهها درز کرده است. این افشاگری نه تنها اعتبار روایتی که کاخ سفید طراحی کرده بود را خدشهدار کرد، بلکه نشان داد که احتمالا اطلاعات فنی و میدانی واقعی حاکی از ناکامی عملیات بودهاند. در حقیقت، ترامپ ناگزیر شد به صورت غیرمستقیم اذعان کند که عملیات نظامی علیه ایران آنچنانکه وعده داده شده بود، مؤثر نبوده است.
در این میان ابهامات درباره سرنوشت ذخایر اورانیوم غنیشده ایران همچنان به قوت خود باقی است. دولت آمریکا مدعی است که این ذخایر در جریان حمله، در زیر زمین مدفون شدهاند و فرضیه انتقال آن به نقاط دیگر را رد میکند، در حالی که ایران هیچ توضیحی در اینباره ارائه نداده و سکوت تهران، عملاً این ادعای آمریکایی را به چالش میکشد. در چنین شرایطی فضای ابهام ادامه می یابد، فضایی که در آن واشنگتن در برابر رسانهها، افکار عمومی و نهادهای بینالمللی بدون سند و مدرک مانده است.
تعلیق همکاری با آژانس و ابهام راهبردی
یکی از مهمترین تبعات حمله نظامی آمریکا، تعلیق کامل همکاریهای ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. ایران نه تنها بازرسی از تأسیسات بمبارانشده را نپذیرفت، بلکه دوربینهای نظارتی آژانس نیز خاموش شدند؛ اتفاقی که به شدت اعتبار آمریکا در نظارت بر فعالیتهای هستهای ایران را کاهش داد. این در حالی است که پیش از حمله، همکاری ایران با آژانس نه تنها فعال بلکه گسترده و شفاف بود و بازرسان آژانس به تمامی تأسیسات دسترسی داشتند. اکنون، نه فقط آمریکا، بلکه اروپا و آژانس نیز با یک بحران عدم شفافیت مواجه شدهاند که نتیجه مستقیم اقدام نظامی ترامپ است.
این تغییر رفتار ایران، از منظر راهبردی، پاسخی سنجیده و هدفمند بود: عبور از منطق کنترل و نظارت و ورود به فضای بازی غیرقابل پیشبینی که ایران در آن دست بالا را دارد. این شرایط، در عمل منجر به عقبنشینی نهادهای بینالمللی از فشار بیشتر و تشدید سردرگمی تصمیمسازان آمریکایی شد.
واکنش ایران؛ پاسخ موشکی و حفظ صلابت راهبردی
اما نقطه عطف بحران، زمانی رقم خورد که ایران پس از تجاوز نظامی آمریکا و بر خلاف توهم ایجاد شده برای ترامپ بهجای سکوت یا سازش، با یک پاسخ مستقیم و معنادار به حمله آمریکا واکنش نشان داد. هدف قرار گرفتن پایگاه نظامی العُدید – بزرگترین پایگاه هوایی آمریکا در منطقه – نه تنها اعتبار نظامی آمریکا را به چالش کشید، بلکه نظم راهبردی منطقه را نیز به لرزه درآورد. این اقدام، بهعنوان پیامی روشن به ترامپ و متحدانش، حامل این معنا بود که ایران نه تنها از تهدیدات هراسی ندارد، بلکه در میدان تقابل نیز آماده اقدام متقابل است.
در این میان، ترامپ برخلاف وعده پیشین خود مبنی بر پاسخ شدیدتر در صورت واکنش ایران، عقب نشست. نه تنها حملهای در کار نبود، بلکه او در یک چرخش آشکار، از ایران تشکر کرد و حتی اعلام کرد که چین میتواند به خرید نفت از ایران ادامه دهد.
ایران اما هیچگونه انعطافی نشان نداد و به آمریکا اثبات کرد با اقدامی که انجام داده مسیر تعامل و مصالحه با تهران را بسیار سخت و پرچالش کرده است. این عقبنشینی آشکار، عملاً پایان فاز نظامی تقابل را اعلام و ترامپ را در برابر افکار عمومی آمریکا و متحدانش به موقعیتی تدافعی کشاند.
اسرائیل؛ بازنده بزرگ جنگ ۱۲ روزه
در میان همه بازیگران این منازعه، اسرائیل بدون شک بازنده اصلی بود. تلآویو که در هفتههای ابتدایی، با بهرهگیری از لفاظیهای ترامپ سعی در گسترش میدان درگیری داشت، در نهایت به ناچار و از طریق ترامپ، به دنبال آتشبس رفت. آنچه بهعنوان هیبت نظامی و اطلاعاتی اسرائیل شناخته میشد، حالا در برابر افکار عمومی جهانی رنگ باخته است.
اکنون به نظر می رسد اسراییل برای جبران ناکامی های قبلی تلاش خواهد کرد با فشار به کاخ سفید ترامپ را به اقدامات تهاجمی تر جدید وادارد، تا شاید از این طریق بتواند اعتبار از دست رفتهاش را بازیابی کند.
ترامپ اکنون به خوبی میداند که هیچ تضمینی برای کسب موفقیت و پیروزی سریع و قابل عرضه از طریق آغاز دوباره جنگ وجود ندارد و چه بسا با تصاعد بحران ،وضعیت به مراتب پیچیدهتر شده و کنترل اوضاع به صورت کامل از دست خارج شود.
ترامپ و مرحله آشنای عقبنشینی با ژست پیروزی
رفتار سیاسی ترامپ در چنین موقعیتهایی شناخته شده است. او از صحنهای که احتمال شکست جدی در آن وجود دارد، عقبنشینی میکند، اما با روایتسازی جدید، سعی در نمایش پیروزی دارد. در ماجرای یمن نیز او پس از شکست در وادار کردن انصارالله به تسلیم، از مسیر مذاکره بهعنوان یک پیروزی دیپلماتیک یاد کرد.