نورنیوز – گروه سیاسی: تشییع پیکر شهدای حمله اخیر اسرائیل به خاک ایران، با حضور چشمگیر مردم در تهران و سایر شهرها، از منظر جامعهشناختی و سیاسی، صرفاً یک مراسم آیینی یا واکنشی احساسی تلقی نمیشود. این حضور گسترده، نشانهای چندلایه از بازسازی نوعی انسجام اجتماعی در لحظهای خاص بود؛ لحظهای که دولت–ملت ایران بار دیگر خود را در معرض تهدید خارجی یافت و جامعه واکنشی خودآگاهانه و نمادین به آن نشان داد. پرسش اصلی اینجاست: چرا مردم، آن هم در شرایطی پرابهام و چندلایه از نظر اقتصادی، سیاسی و رسانهای، به چنین میزان در این آیین عمومی شرکت میکنند؟ و دلالتهای این حضور چیست؟
سنت شهادت و بازتولید حافظه و انسجام جمعی
نخست باید این پدیده را در بستری تاریخی-فرهنگی نگریست. فرهنگ شهادت در ایران نه صرفاً برساخته رسمی یا تبلیغاتی، بلکه بخشی از حافظهی تاریخی و هویتساز جامعه است. از عاشورا و آیینهای سوگواری آن گرفته تا جنگ ایران و عراق، روایت شهادت با نوعی تجربهی مشترک نسلی پیوند خورده است. مردم با مشارکت در این تشییعها، نه فقط به سوگ مینشینند، بلکه در بازآفرینی یک «روایت ملی از فداکاری و کنشگری جمعی» سهیم میشوند. این بازتولید حافظه جمعی، کارکردی دوگانه دارد: از یکسو خاطره مقاومت را احیا میکند و از سوی دیگر، نوعی تداوم در تجربهی ملتسازی را به نمایش میگذارد. در این معنا، حضور در مراسم تشییع، مشارکت در روایتنویسی جمعی درباره تهدید، امنیت و مرزهای معنایی وطن است.
در لحظاتی که تهدیدی واقعی از بیرون مرزها متوجه یک کشور میشود، واکنش جمعی شهروندان میتواند حامل پیامهای مهمی باشد. از منظر برخی از نظریهپردازان علوم اجتماعی، انسجام اجتماعی در موقعیتهای بحران بازسازی میشود؛ بهویژه زمانی که تهاجم خارجی، نهفقط به خاک، بلکه به نمادهای امنیت و اقتدار ملی صورت گرفته باشد. در چنین شرایطی، تشییع شهدا به مثابه یک کنش جمعی، حامل نوعی همبستگی بازتابی است: مردم میدانند که تهدید متوجه کلیت کشور است، نه یک جناح یا نهاد خاص، و بنابراین در شکل دادن به پاسخ اجتماعی مشارکت میکنند. این واکنش، در عین حال، نوعی ترمیم اعتماد عمومی نیز هست؛ بهویژه در فضایی که در ماههای گذشته، گسستهایی در سرمایه اجتماعی دیده میشد.
مناسک سیاسی و بازتعریف رابطه دولت–ملت
در علوم سیاسی، آیینهای عمومی از جمله تشییعها را میتوان گونهای از مناسک سیاسی دانست؛ مناسکی که در آن مردم به بازتعریف یا تأیید یک رابطه جمعی میپردازند. در اینجا، مردم با حضور در خیابان، ضمن سوگواری، نوعی «دفاع نمادین» از مرزهای سیاسی و امنیتی کشور نیز ارائه دادند. این مناسک، بیش از آنکه صرفاً بازتاب فرمان یا سازماندهی رسمی باشند، میتوانند حامل نشانههایی از آگاهی عمومی نسبت به تهدیدات ژئوپلیتیک و دفاع از بقا و حیثیت ملی باشند. در این معنا، جامعهی ایران بهرغم تمام نارضایتیها یا تردیدها، در لحظاتی که مرزهای امنیتی کشور در خطر تلقی میشود، قادر به بازیابی انسجام و کنشگری جمعی است.
در سالهای اخیر، با گسترش مفهوم جنگ ترکیبی، مرز میان جنگ فیزیکی و نبرد ادراکی کمرنگ شده است. حمله اسرائیل و آمریکا به تاسیسات نظامی ایران، بخشی از همین جنگ ترکیبی بود؛ حملهای که هم بُعد تخریبی داشت، هم بُعد روانی و رسانهای. در چنین وضعی، واکنش اجتماعی مردم به مثابه مصرفکنندگان امنیت، اهمیت مضاعفی پیدا میکند. حضور پرشمار مردم در تشییع، میتواند بهمثابه تولید مجدد احساس کنترل و توازن در نظم اجتماعی تلقی شود؛ تلاشی جمعی برای جلوگیری از تهی شدن حس اعتماد به توان بازدارندگی کشور. این پیام، نه فقط برای داخل، بلکه برای محیط پیرامونی و مخاطبان خارجی نیز روشن است: جامعه ایران، جامعهای منفعل در برابر تهدیدات نظامی و روانی نیست. مردم به اشکال مختلف – حتی با کنشهایی نمادین مانند تشییع – در بازآرایی مفهوم امنیت مشارکت میکنند.
تنش میان بدنه اجتماعی و گفتمانهای تحقیرآمیز
نکته درخور تأمل دیگر، واکنشی است که این حضور به برخی گفتمانهای داخلی تحقیرآمیز نشان میدهد. در روزهای اخیر، تعابیری مانند «آغل» یا تقلیل مردم به تودههایی ناآگاه، از برخی محافل سیاسی و رسانهای داخل یا خارج شنیده شد. اما حضور پرشمار و منظم مردم در صحنه، بهویژه در چنین موقعیتی، نشان داد که بدنه اجتماعی کشور دارای قوه تحلیل، حساسیت نسبت به تهدیدات واقعی، و آمادگی برای کنشگری هدفمند است. در این معنا، حضور در تشییع شهدا را میتوان نوعی احیای عاملیت اجتماعی در مواجهه با تقلیلگرایی نخبگانی دانست. جامعه، با کنشی آرام اما معنادار، خود را بهمثابه یک بازیگر مستقل بازتعریف کرد.
تشییع میلیونی شهدای حمله اخیر اسرائیل، بیش از آنکه رویدادی گذرا باشد، نمایانگر پویایی نوعی رابطه پیچیده و چندلایه میان مردم، حافظه تاریخی، مفهوم امنیت و گفتمانهای سیاسی است. این تشییع، نه نشانه سادهای از همدلی، بلکه نمونهای از بازسازی سرمایه اجتماعی و تولید نمادین مشروعیت در جامعهای بود که میکوشد در میانه بحرانها، همچنان خود را بازیابد. برای تحلیلگران، مسئولان و فعالان اجتماعی، درک دلالتهای این حضور میتواند راهی برای فهم بهتر نسبت جامعه با قدرت، تهدید، و امید به آینده باشد. زیرا همانطور که تاریخ بارها نشان داده، رابطه مردم و امنیت، رابطهای صرفاً فنی یا نظامی نیست؛ رابطهای است عمیق، فرهنگی، و مبتنی بر حس تعلق.