نورنیوز ـ گروه بینالملل: اسپنسر آکرمن، خبرنگار برنده جوایز پولیتزر و نویسنده کتاب «پادشاهی وحشت؛ چگونه دوران پس از ۱۱ سپتامبر، آمریکا را بیثبات کرد و ترامپ را بهوجود آورد»، در مقالهی «US Bombs Iran – Is There an Antiwar Party in This Country?» که به حمله غیرقانونی آمریکا به ایران میپردازد، نوشت: «فقط خواستم به همه آنهایی تبریک بگویم که تا دیروز میگفتند: «ترامپ رئیسجمهور صلح بود، هیچ جنگ جدیدی راه ننداخت…». در سال ۲۰۲۰، دونالد ترامپ با دستور ترور سردار قاسم سلیمانی، یکی از مهمترین استراتژیستهای نظامی ایران، نشان داد که در مواجهه با جمهوری اسلامی، بهدنبال اقدامات رادیکال است. با این حال، آنچه تا امروز مانع گسترش جنگ شد، نه راهبرد واشنگتن بود، نه اصول اخلاقی، بلکه خویشتنداری ایران بود.
اما امروز این معادله تغییر کرده است. صبح شنبه، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اعزام بمبافکنهای B-2 توسط آمریکا، هواپیماهایی که توان حمل بمبهای سنگرشکن GBU-57 را دارند؛ بمبهایی که برای نابودی تأسیسات زیرزمینی مستحکمی چون سایت هستهای فردو طراحی شدهاند. فردو یکی از 3 هدفی بود که توسط آمریکا بمباران شد.
بسیاری از رسانهها این اقدام را تلاشی برای فشار بر ایران جهت بازگشت به میز مذاکره تفسیر کردند؛ اما واقعیت این است که از ابتدا مذاکرات چیزی جز پوشش دیپلماتیک برای حملاتی با پشتیبانی کامل کاخ سفید نبود و حالا، سؤال اصلی این است: آیا دیپلماسی هنوز معنایی دارد؟
یک روز پیش از آن، نخستوزیر بریتانیا، کِیر استارمر، در نشست سران گروه ۷ گفته بود: «هیچ نشانهای وجود ندارد که ترامپ قصد ورود به این درگیری را داشته باشد.» آیا این گفته نتیجه فریب بود؟ خوشبینی سادهلوحانه؟ نادیده گرفتن عمدی واقعیتها؟ یا ضعف اطلاعاتی؟
پاسخ را زمان خواهد داد. اما واقعیت این است که بسیاری از مردم، در آمریکا و جهان، باور کرده بودند که ترامپ وارد جنگ اسرائیل نمیشود. گویی در هیچکدام از روزهای پس از ۷ اکتبر، نسلکشی اسرائیل و تجاوزات منطقهایاش بدون حمایت آمریکا و شخص ترامپ، اتفاق افتاده است! زمانی که کاخ سفید روز چهارشنبه اعلام کرد ترامپ «تا دو هفته آینده» تصمیم خواهد گرفت، بسیاری از مردم نفس راحتی کشیدند. اما همانهایی که با شنیدن آن خبر آرام گرفته بودند، با ناباوری و نگرانی به من پیام دادند وقتی نوشتم: «این جدولهای زمانی، فقط یک فریب است. ورود رسمی آمریکا به جنگ، در دستور کار است.»
در هیچ دورهای از فعالیت سیاسی دونالد ترامپ، صلح حتی برای لحظهای در اولویت نبوده است. اصولاً افرادی با گرایشهای سیاسی مشابه او، بهدنبال صلح نیستند.
در هفتهای که گذشت، جریان MAGA، که به شعار «دوباره آمریکا را عظیم کنیم» ترامپ شناخته میشود، درگیر جنگی درونگفتمانی میان دو جناح شد: جناح نظامیگرا و جناح محدودکننده(مخالف مداخلهگری نظامی). همینکه هر دو گروه میتوانند ارزشهای MAGA را به نفع خود تفسیر کنند، یک نشانه مهم است: ملیگرایی افراطی (ناتیویسم) ممکن است جلوههای مختلفی داشته باشد، اما هرگز صلح به بار نمیآورد. زیرا در ذات پروژه آمریکاییِ مورد نظر MAGA، نظامیگری عمیقی نهفته است. حتی جناحی که ادعا میکرد مخالف جنگ است، وقتی ترامپ تفنگداران دریایی را برای سرکوب مردم عادی به لسآنجلس اعزام کرد، بهجای اعتراض، تشویق کرد.
حزب ضدجنگ آمریکا کجاست؟ هیچکس نمیداند این بحران چگونه به پایان خواهد رسید. تحلیلگر خاورمیانه، موئین ربانی، در پادکست The Dig با اجرای دنیل دنویر گفت: «اسرائیل بهدنبال تکرار لحظهی سال ۱۹۶۷ است، لحظهای برای بازتعریف نظم منطقهای بر اساس منافع خود.»