نورنیوز ـ گروه سیاسی: حمیدرضا فرتوکزاده در یادداشتی نوشت: «اغواگریهای دشمن سبب شده که ماهیت پارادوکسیکال این جنگ از نظرها پنهان بماند. این جنگ حاصل تعادل بدخیم بازیگران بزرگ و عوامل منطقه ای در طول سال های اخیر است.یکی از ویژگی اصلی این تعادل بدخیم، مصادره خاموش و خزنده سهم ایران در امنیت انرژی خلیج فارس است. این تعادل بدخیم ، جریان پترودلار را در وضعیت بی تفاوتی indifference نسبت به امنیت و ناامنی ایران قرار داده است. توجه شود که سوخت اصلی ماشین جنگی صهیونیستی پترودلار است و تا جریان پترودلار در خطر نباشد ماشین جنگی از کار نخواهد افتاد. همین تعادل بدخیم و وضعیت بیتفاوتی اجازه داده است که لابی صهیونیستها مجوز جنگ برای نابودی ایران را از کاخ سفید بگیرند و تا حدودی کاخ سفید را در برابر عمل انجام شده و راه بی برگشت قرار دهند.
تا زمانی که جنگ صهیونیستی خدشهای به آن تعادل بدخیم وارد نکند،جنگ ادامه خواهد داشت و دکترین ضاحیه در تهران دنبال خواهد شد.
اهرم اصلی برای خروج از این تعادل بدخیم در حملات هوایی به اسرائیل نیست؛ بلکه در همین حوالی است. قلاده نتانیاهو در خلیج فارس است نه در تل آویو و حیفا و البته این واقعیت چیزی از ارزشهای حملات هوایی ایران به سرزمینهای اشغالی کم نمیکند. حملات هوایی ایران به اسرائیل مانند شکستن دندان گرگ با مشت است و به لحاظ نمادین ارزش ماندگار تاریخی دارد و تا هزار سال دیگر در کنار اسطورههای بزرگ مقاومت و وطن دوستی، الهام بخش آزادگان عالم خواهد بود. اما به تنهایی تاثیر تعیین کنندهای در مهار این جنگی که امروز بر ایران تحمیل شده است ندارد.
آنچه که میتواند این عملیات شجاعانه را به فرجام برساند، مجموعهای از عملیات ترکیبی نرم و سخت است که منافع ملموس زرسالاران آنگلوساکسونی و جریان پترودلار را در معرض خطر جدی قرار دهد.
عملیات نرم از قبیل استفاده از حق پذیرفته شده ایران در بازرسی از کشتیهای مشکوک و مظنون به همکاری با دشمن و اخطار جدی به همسایگان محترمی که میزبان دشمنان ایران هستند. در مورد عملیات سخت هم بهتر است کار را به هستههای مقاومت خودجوش منطقه سپرد.
ای کمان و تیرها پرداخته
صید نزدیک و تو دور انداخته»