نورنیوز-گروه بین الملل: پس از حمله نظامی رژیم صهیونیستی به خاک ایران که منجر به شهادت جمعی از فرماندهان و شهروندان غیرنظامی شد، اروپا تنها به برگزاری نشستهای دیپلماتیک اکتفا کرد. کنفرانس مجازی وزرای خارجه اتحادیه اروپا، بهجای محکومکردن صریح این تجاوز آشکار، فرصتی برای هماهنگی بیشتر با تلآویو و ارسال پیامهای مبهم به تهران بود. اظهارات کایا کالاس و مواضع ضعیف سران اروپا، گویای ترجیح منافع سیاسی بر اصول انسانی است. اروپا در عمل، ارادهای برای مقابله با رفتارهای جنایتکارانه صهیونیستها از خود نشان نداد.
تجربه رسوایی اوکراین تکرار میشود
تجربه اروپا در بحران اوکراین، نشان داد که این اتحادیه بیش از آنکه بازیگر مستقلی در نظام بینالملل باشد، به بازیچهای در دست واشنگتن و جاهطلبی کشورهای محدودی مانند فرانسه و آلمان بدل شده است. حذف اروپا از مذاکرات میان آمریکا و روسیه گواهی بر بیوزنی دیپلماتیک این قاره است. اکنون نیز در قبال تجاوز به ایران، تکرار همان الگوی انفعال و بیاعتباری را شاهدیم. اگر اروپا همچون اوکراین، در مواجهه با تحولات غرب آسیا نیز به دنبالهروی آمریکا اکتفا کند، باید شکست دیپلماتیک دیگری را به کارنامهاش افزود.
غزه، آینه بیانسانی غرب
در بیش از ۲۰ ماه نسلکشی در غزه، اروپا نه تنها در محکومیت صهیونیستها ناکام بود، بلکه با ارسال تسلیحات، وتوی قطعنامهها و ممانعت از ارسال کمکهای انسانی، عملاً شریک جنایات جنگی شد. حتی حمایتهای نسبی برخی کشورهای اروپایی مانند اسپانیا یا ایرلند، نتوانسته تصویر کلی اروپا را از یک بازیگر همدست در فجایع انسانی تغییر دهد. این رفتار دوگانه، حاصل پیوند تاریخی اروپا با استعمار و ترجیح منافع کوتاهمدت اقتصادی و سیاسی بر اصول حقوق بشری است. به همین دلیل است که ادعای میانجیگری یا دعوت به صلح از سوی اروپا برای افکار عمومی باورپذیر نیست.
آخرین فرصت اروپا برای بازیگری واقعی
اروپا در یک بزنگاه تاریخی قرار گرفته است. حمایت از رژیم صهیونیستی یا قرارگرفتن در کنار ملتهایی که قربانی تروریسم دولتی این رژیم شدهاند. سکوت، بیطرفی یا ادعاهای کلیشهای درباره «خویشتنداری» ایران، تنها به معنای همراهی با جنایتکاران خواهد بود. اگر اروپا نتواند رفتار صهیونیستها را بهطور رسمی و قاطعانه محکوم کند، دیگر ادعای "ناجی صلح" بودن برایش معنا نخواهد داشت. آینده دیپلماسی اروپا در گرو تصمیمات امروز است؛ یا مسیر اصلاح و بازیگری مستقل یا سقوط بیشتر در سراشیبی انزوا و بیخاصیتی.