نورنیوز-گروه سیاسی: در فضای جنگهای ادراکی، تحلیل روایتهای رسانهای نباید تنها بر سطح واژگان متوقف شود. رویکرد تحلیلی «آیا، اما» تلاشی برای فهم همزمان فرصتها و تهدیدهای نهفته در یک پیام رسانهای است. گزارش نفیسه کوهنورد خبرنگار بی بی سی درباره حمله ایران به اسرائیل، نمونهای از همین وضعیت متناقض است. «آیا» میتوان آن را چرخشی مثبت در روایت رسانهای غرب دانست؟ یا «اما» پشت این تغییر لحن، نقشهای زیرپوستی برای مهار روایت ایران نهفته است؟ این دوگانگی نقطه آغاز تحلیل دقیقتری است.
نشانههای چرخش یا تاکتیکهای نرم؟
عباراتی چون «غرورآفرین»، «آب خنک بر دلها» و اشاره به حمایت اهل سنت از ایران، بهویژه از تریبون بیبیسی، بیسابقه و تأملبرانگیز است. این گزارهها شاید برای نخستین بار در یک رسانه غربی، بازتابدهنده بخشی از احساسات واقعی مردم منطقه باشد و نه صرفاً تکرار دستورکارهای رسمی دولتهای غربی. اعتراف به غافلگیری اسرائیل نیز شکلی از اذعان به موفقیت ایران در حوزه بازدارندگی است. اما همین اعترافات میتواند روشی برای اعتباربخشی به گزارش باشد تا لایههای پنهانتر آن با اعتماد بیشتری دریافت شود.
همدلی ساختگی؛ ابزار نفوذ در ذهنها
نکته راهبردی در این گزارش، چارچوببندی هوشمندانه و فریبنده آن است. ادبیات به ظاهر همدلانه ممکن است بخشی از تاکتیک «اسب تروا» باشد؛ یعنی ایجاد احساس نزدیکی برای نفوذ عمیقتر به افکار عمومی و سپس هدایت ذهنها در راستای منافع اطلاعاتی غرب. از سوی دیگر، برجستهسازی حمایت اهلسنت در رسانهای با مخاطب عمدتاً شیعه، میتواند شکلی نرم از اختلافافکنی فرقهای باشد. بدتر از آن، القای ضعف اسرائیل در این گزارش، ممکن است پوششی باشد برای توجیه واکنشهای خشنتر آینده رژیم صهیونیستی، با بهرهگیری از نقش ساختگی «قربانی».
راهبرد ما: بصیرت چندلایه، نه خوشخیالی یا بیاعتمادی مطلق
نباید فریب ادبیات همدلانه را خورد و نباید نیز هر تغییر لحنی را بهمثابه دگرگونی واقعی در سیاست رسانههای غرب دانست. راهبرد صحیح، توسعه «بصیرت شناختی چندلایه» است؛ نوعی آگاهی ترکیبی که به ما امکان میدهد هم فرصتها را ببینیم و هم تهدیدها را. هر پیام رسانهای ممکن است همزمان حاوی دادهای مفید و دامی خطرناک باشد. رمز موفقیت در این است که پیام را نه بهصورت صفر و یکی، بلکه در قالبی سیال، ترکیبی و تحلیلی ببینیم.