نورنیوز-گروه اجتماعی: اینجا میدان امتحان عشق نیست، میدان توحید است؛ آنجا که آدمی باید در برابر محبوبترین تعلق خود بایستد، نه برای طرد او، بلکه برای اثبات اینکه هیچ چیزی—حتی اسماعیل—نباید میان او و حقیقت، سایه بیفکند.
اسماعیلها همیشه زندهاند
هر انسانی اسماعیلی دارد. آن چیز یا آن کس که دل بستهی اوست، بیآنکه بداند، میتواند اسماعیلش باشد. این اسماعیل ممکن است فرزند باشد، موقعیت باشد، نام باشد، یا ترسی که نگذارد انسان برخیزد. عید قربان، یادآور آن لحظهی تاریخی نیست که چاقویی بر گلوی فرزند نهاده شد، بلکه یادآور آن لحظهایست که انسان چاقو را بر ریشهی تعلق فروبرد. این مراسم، تمرین بریدن از چیزیست که فکر میکنی نمیتوانی بیآن زندگی کنی.
گوسفند، نماد است؛ حقیقت، در دل ماست
آنچه قربانی میشود، حیوان نیست. گوسفند، تمثیلیست از حیوانی که درون ماست؛ حرصی که به شکل تعلق، حرص، تعصب و شهوت درمیآید. آنچه باید بر قربانگاه نهاده شود، همین جانور درون است. تا وقتی که این قربانی نشود، هیچ عیدی، هیچ نمادی، هیچ سلوکی، راه به آزادی نخواهد برد. حقیقت قربان در ذبح خون نیست، در ذبح «خود» است.
منای درون، عرفات زندگی
در مسیر زندگی، عرفه همان لحظه آگاهیست؛ لحظهای که انسان خود را میبیند، وابستگیهایش را میبیند، و میفهمد که قربان لازم است. و منی، آنجاست که باید اسماعیل را نهاد و چاقو را تیز کرد. اما هر چاقویی نمیبُرد؛ تنها چاقویی که با یقین، با اخلاص، با شناخت تیز شده باشد، خواهد برید. و اگر این چاقو کند باشد، قربانی زخم میخورد اما نمیمیرد؛ و انسان زخمی میشود اما آزاد نمیگردد.
بریدن، آغاز شدن است
این عید، جشن پایان نیست؛ جشن آغاز است. آغاز آزادی انسان از بندهای خویش، از زنجیرهای نامرئی که با آن، روح خود را بسته بود. کسی که قربانی میکند، خود را آزاد میکند. او بر میخیزد، نه چون فاتحی که دیگری را کشته، بلکه چون آزادهای که خود را رهانیده. این رهایی، عید است؛ عیدی درونی، با شکوهی بیصدا، اما ژرف و ماندگار.
بازگشت از قربان، بازگشت به خود دیگر
بازگشت از منا، بازگشت یک انسان دیگر است؛ انسانی که چیزی را از دست داده، اما همهچیز را بهدست آورده. این انسان، سبکبار است. دیگر به چیزی چنگ نمیزند. نه اینکه بیعاطفه شده باشد، که اتفاقاً عمق محبتش، پس از بریدن، بیشتر است؛ چون از چنگال مالکیت آزاد شده است. اکنون، وقتی عاشق است، از سر آزادی عاشق است، نه ترس از تنهایی.
منابع:
بر اساس مضامین کتابهای «حج» و «هبوط در کویر» نوشته دکتر علی شریعتی.