نور نیوز-گروه سیاسی-در پی سخنان قاطعانه مقام معظم رهبری در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و تاکید بر تداوم راهبرد غنیسازی، موج تازهای از عملیات روانی و رسانهای از سوی غرب آغاز شده است؛ موجی که هدفی جز ایجاد ترس، فشار داخلی، و تردید در تصمیمگیران ایرانی ندارد.
رسانههای غربی از جمله سیانان، رویترز و نیویورکتایمز بار دیگر با روایتسازیهای هدفمند، سعی دارند دوگانهی کاذب «جنگ یا تسلیم» را به افکار عمومی ایران تحمیل کنند.
این تکنیک قدیمی و بارها استفادهشده، با حربههایی چون تهدید به مکانیسم ماشه، بزرگنمایی تهدید نظامی اسرائیل و جعل اخبار داخلی، بار دیگر فعال شده تا با هراس افکنی در فضای داخلی کشور تاب آوری افکار عمومی در برابر زیاده خواهی آمریکا در مذاکرات را با چالش مواجه سازد.
نقطه آغاز این موج جدید، انتشار همزمان چند روایت هشدارآمیز درباره احتمال حمله نظامی اسرائیل به دلیل تعلیق مذاکرات از سوی ایران بود؛ در حالی که ایران رسماً خبر کناره گیری از مذاکرات را تکذیب کرد. همزمان با این تحرکات، افزایش مصنوعی نرخ ارز در بازار، تنها ساعتی پس از سخنرانی رهبر انقلاب، نشانهای دیگر از تلاش برای ایجاد اضطراب اقتصادی و فشار روانی از درون است. در واقع، این سناریو، امتداد همان الگوی فشار حداکثری با رنگ و لعاب رسانهای است؛ الگویی که از زمان خروج آمریکا از برجام تا امروز بارها تکرار شده است.
رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی اخیر خود، با صراحت به این نوع فشارها پاسخ دادند:
«اینکه بگویند ما به ایران اجازه غنیسازی نمیدهیم، این غلط زیادی است… کسی منتظر اجازهی این و آن نیست.»
این موضعگیری قاطع، پاسخی است نهتنها به دولت آمریکا، بلکه به جریان رسانهای-امنیتی غرب که از تریبونهای خبری، به دنبال شکلدهی به یک جنگ ادراکی تمامعیار هستند.
این عملیات رسانهای چند لایه در تلاش است تا از یکسو، فشار روانی بر مردم با بازی با متغیرهای اقتصادی و طرح نااطمینانی از آینده را افزایش دهد واز سوی دیگر با تضعیف جبهه تصمیمگیری در داخل با القای بنبست در مذاکرات، گزارههایی چون «بیفایده بودن مقاومت» یا «ضرورت مصالحه فوری» را به عنوان مطالبه عمومی مطرح نماید. این تکنیکها اگرچه نو نیستند، اما با بهرهگیری از زیرساختهای جدید اطلاعاتی و رسانهای، دامنه و شدت بیشتری یافتهاند.
در تحلیل این روند، باید توجه داشت که رسانه در جهان امروز، صرفاً ابزار انتقال پیام نیست؛ بلکه سلاحی برای تغییر محاسبات است. رسانههای غربی در این میدان، نقش بازوی مکمل سیاستهای فشار را ایفا میکنند. وقتی سیانان از احتمال حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران مینویسد، یا وقتی رویترز از «آمادگی اروپا برای فعالسازی مکانیسم ماشه» سخن میگوید، این اخبار در خلأ شکل نگرفتهاند؛ بلکه بخشی از یک سناریوی از پیش طراحیشده برای القای ترس و القای عقبنشینی هستند.
ایران اما بارها نشان داده که تحت فشار و در برابر تهدید، نهتنها عقبنشینی نمیکند، بلکه مسیر پیشرفت خود را با صلابت بیشتری پی میگیرد. تجربه توافق هستهای و خروج آمریکا از آن، اکنون به یکی از پایههای حافظه جمعی ملت ایران بدل شده و اینبار، مخاطب این جنگ ادراکی، ملتی است که فریب دوگانهسازیهای رسانهای را نمیخورد.
پایانبخش این جنگ، نه تسلیم است و نه جنگ؛ بلکه خنثیسازی فشارها با درایت، مقاومت هوشمند و روایتسازی مؤثر از سوی رسانههای داخلی خواهد بود. رسانهها، افکار عمومی، نخبگان و تصمیمسازان باید با فهم دقیق این عملیات روانی، از تکرار تجربههای تلخ گذشته جلوگیری کنند و به جای تأثیرپذیری از موجسازیهای خبری، خط مقاومت را تبیین، تقویت و تثبیت نمایند.
نورنیوز