نورنیوز- گروه سیاسی: با برگزاری مراسم تحلیف پاپ لئو در میدان سنتپیتر و آغاز رسمی دوره رهبری او، نگاه جهانیان به آینده کلیسای کاتولیک و موضعگیریهای آن در برابر بحرانهای انسانی، اخلاقی و سیاسی معطوف شده است. در جهانی پرآشوب و درگیر جنگ، تبعیض و بیعدالتی، بررسی مهمترین اولویتها و چالشهایی که پیش روی پاپ جدید قرار دارد، از تحول در درون کلیسا تا فریاد برای عدالت در غزه، ضرورت دارد.
مراسم تحلیف پاپ لئو، در فضایی سنگین از همزمانی بحرانهای جهانی برگزار شد. حضور رهبران ادیان مختلف، سیاستمداران برجسته، و نمایندگانی از جوامع اقلیت و حاشیهنشین، نشانی بود از انتظارات چندلایه از رهبر جدید کاتولیکهای جهان. در سخنرانی ابتداییاش، پاپ لئو بر «کرامت انسانی، صلح جهانی، و بازگشت اخلاق به صحنه سیاست و جامعه» تأکید کرد. به نظر میرسد که همین سهگانه، منزلگاههای مسیر دشواری است که پاپ در ایفای مسئولیت مذهبی و سیاسی خو با آنها مواجه است.
اولویتهای راهبردی پاپ لئو
اداره تشکیلات عالی کلیسای کاتولیک،پس از دوران زعامت پاپ فرانسیس، کاری دشوار و چالشبرانگیز است. پاپ فقید در طول دوران ریاستش بر این کلیسا، رویکردی مصلحانه و اخلاقی داشت و در برابر مشکلات درونی کلیسای واتیکان و نیز بحرانهای بزرگ جهانی، شجاعتی ستودنی برای اصلاحگری داشت. حمایت او از فرودستان و ستمدیدگان، چه در روابط انسانی و اجتماعی و چه در عرصه مناسبات سیاسی و بین الملل، سطح انتظار از عالیترین مقام کلیسای کاتولیک را بالا برد. به همین دلیل است که جانشین فرانسیس، از جهاتی با دشواری در مدیریت این نهاد مواجه است چراکه وارث شخصیتی محبوب و اثرگذار در موضوعات کلان جهانی است. شاید بتوان اولویتهای پاپ لئو را در این بندها ردیف کرد:
۱. بازتعریف معنویت در جهان سکولار: پاپ لئو وارث جهانی است که در آن ایمان دینی به حاشیه رانده شده، بهویژه در اروپا. او احتمالا تلاش خواهد کرد تا ایمان و معنویت را بهمثابه نیرویی اخلاقی، فردی و اجتماعی بازتعریف کند و از این طریق، به نوسازی و بازسازی نقش دین در تحولات ملی و جهانی بپردازد. تمرکز بر جوانان، استفاده از فناوریهای نو مثل هوش مصنوعی، و بازنگری در شیوه ارتباط واتیکان با جوامع، بخشی از این راهبرد است.
۲. نقشآفرینی در بحران غزه و دفاع از حقوق ملت فلسطین: در نخستین پیامهای عمومی خود، پاپ لئو با لحنی شفاف، کشتار غیرنظامیان در غزه و محاصره مردم فلسطین را محکوم کرد و خواستار توقف فوری خشونت و بازگشت به راهحل عادلانه شد. او اعلام کرد که کلیسای کاتولیک وظیفهای اخلاقی برای دفاع از حقوق بشر در همه جا، از جمله در فلسطین دارد. این موضع، که با استقبال گسترده مسلمانان و فعالان حقوق بشر مواجه شد، میتواند فصل تازهای در دیپلماسی اخلاقی واتیکان باشد. غزه و مردمش، دشوارترین روزهای خود را میگذرانند و قربانی خشونتهای بیمهار سیاستمداران تندروی تلآویو هستند. بیگمان وجدان جهانی در انتظار است که مقام ارشد کلیسای واتیکان در این بحران و تراژدی اسفناک انسانی مداخله و نقشآفرینی مؤثر داشته باشد.
۳. اصلاح ساختار کلیسا و بازسازی اعتماد عمومی: پاپ لئو به دلایل عدیده ملزم است که روند دشوار اصلاحات نهادی در بدنه کلیسای کاتولیک را ادامه دهد؛ از مقابله با فساد گرفته تا اصلاح در گزینش روحانیون و شفافسازی مالی. تلاش برای رسیدگی عادلانه به قربانیان سوءاستفادههای جنسی، و تقویت نقش نهادهای نظارتی درونکلیسایی، در اولویت خواهد بود.
۴. تعهد به عدالت اجتماعی و همبستگی جهانی: مانند پاپ فرانسیس، پاپ لئو نیز «فقرا» را در مرکز الهیات اجتماعی خود قرار داده است. از مهاجران و آوارگان گرفته تا قربانیان نظام سرمایهداری جهانی، کلیسا تحت رهبری او احتمالا میکوشد صدای بیصدایان باشد. او همچنین اعلام کرده است که کلیسا باید فعالانه در سیاستگذاریهای جهانی برای کاهش نابرابری، مقابله با نژادپرستی و ارتقاء آموزش عمومی نقشآفرینی کند.
۵. دیپلماسی بینالادیانی و تعامل با جهان اسلام: در حالیکه جهان درگیر سوءتفاهمها و گاه برخوردهای تمدنی میان ادیان است، پاپ لئو گفتوگو با اسلام را از اولویتهای خود میداند. سفر احتمالی او به بیتالمقدس، دیدار با علمای مسلمان، و تلاش برای ایجاد همبستگی ادیان در برابر افراطگرایی و خشونت، بخشی از این راهبرد است.
۶. اخلاق در عصر فناوری: از شبیهسازی انسان تا هوش مصنوعی، مسائل اخلاقی نوینی پدید آمده که نیازمند موضعگیری روشن کلیسا هستند. پاپ لئو در نظر دارد دکترین جدیدی در باب اخلاق فناوری تدوین کند و کلیسا را در قامت نهاد ناظر بر کرامت انسان در برابر سرمایهداری فناورانه بازسازی نماید.
چالشهای پیچیده در مسیر پاپ
به رغم این اولویتها و تمایلها، قرائن حکایت از آن دارد که پاپ لئو، کار چندان سادهای پیش رو ندارد. موانع متعددی در مسیر تحقق اولویتهای او وجود دارد که کار را دشوار و در پارهای از موارد، در مرز محال قرار میدهد. برخی از این چالشها را میتوان چنین دستهبندی کرد:
۱. تعارض بین بدنه محافظهکار و گرایشهای اصلاحطلبانه: ساختار کلیسای کاتولیک همچنان دارای بدنهای محافظهکار است که نسبت به اصلاحات حساسیت فراوان و مقاومت مشهود دارد. مقاومت اسقفهای سنتگرا، بهویژه در آفریقا و بخشهایی از آسیا، در برابر تغییرات در موضوعاتی مانند حقوق زنان یا مسائل جنسیتی، یکی از موانع بزرگ پاپ لئو خواهد بود. به نظر میرسد میراث پاپ اسبق (بندیکت شانزدهم) که شخصیتی به شدت سنتگرا و الهیاتی داشت هنوز در بدنهی واتیکان، طرفداران و حافظانی قدرتمند دارد تاجایی که میتوانند پروژهی اصلاح کلیسا را با تعویقها و تأخیرهایی مواجه کند.
۲. فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه مواضع واتیکان: مواضع واتیکان درباره غزه، مهاجران، عدالت اقتصادی و بحران اقلیمی، منافع برخی از دولتها و شرکتهای بزرگ را به چالش میکشد. پاپ لئو باید خود را برای فشارهای رسانهای، سیاسی و حتی مالی علیه واتیکان آماده کند. استقلال اخلاقی کلیسا، آزمون دشواری در این زمینه خواهد بود.
۳. پدیده دینگریزی و تضعیف ایمان جمعی: افزایش بیاعتمادی نسبت به دین، بهویژه در نسل جوان، پاپ لئو را با چالشی ارتباطی مواجه کرده است. او باید زبان تازهای برای دین بیابد؛ زبانی که نهتنها آموزنده بلکه اقناعی، انسانی و سازنده امید باشد. این چالش اگرچه چالشی واقعی و اصیل است اما استفاده از میراث فرانسیس میتواند در غلبه بر آن بسیار مفید باشد. سبک زندگی و دینداری پاپ فقید به گونهای بود که برای نسلهای رمیده از دینداری، جذاب و پرکشش مینمود. پاپ لئو میتواند با ارتقای آن سبک زندگی دینی، بر این چالش فائق آید.
۴. افول اقتدار سنتی کلیسا در جهان پسامدرن: اقتدار معنوی، دیگر مانند قرون گذشته، با لباس روحانیت یا جایگاه رسمی بهدست نمیآید. در عصر رسانههای اجتماعی، اقتدار دینی نیازمند صداقت، شفافیت، کنشگری و تعامل واقعی با مردم است. پاپ لئو باید کلیسا را از نهادی فرادست، به یار و همراه مردم تبدیل کند.
صدای اخلاق در جهان بحرانزده
پاپ لئو در زمانهای به قدرت رسیده که بشر بیش از همیشه نیاز به معنا، عدالت، صلح و شفقت دارد. او وارث نهادی کهن، اما حامل رسالتی نو است. اگر بتواند میان الهیات و انسانیت، سنت و نوآوری، دین و وجدان جمعی پل بزند، شاید بتواند کلیسا را از انزوای نهادی به مروّج و تسهیلکنندهی گفتوگوی جهانی تبدیل کند. مراسم تحلیف او، نه فقط آغاز دورهای جدید برای کاتولیکهاست، بلکه میتواند آغاز فصلی تازه در تعامل دین مسیحیت با جهان امروز باشد. اگر صدای او برای مردم مظلوم غزه، برای آوارگان، برای زنان و محرومان شنیده شود، کلیسا میتواند به عنوان یکی از راویان «وجدان جهان» به شمار آید.