نورنیوز-گروه اقتصادی: بر اساس دادههای سازمان امور مالیاتی کشور، در سال ۱۴۰۳ درآمد دولت از مالیات بر مصرف و فروش سیگار به ۱۳ هزار و ۱۹۴ میلیارد تومان رسید، در حالیکه درآمد حاصل از مالیات بر نقلوانتقال سهام در بازار سرمایه تنها ۷ هزار و ۵۵۹ میلیارد تومان بوده است. این اختلاف معنادار، نهفقط مقایسهای آماری، بلکه نشانهای از وضعیت فعلی و نگرانکننده بازار سرمایه در اقتصاد ایران است.
شاید در نگاه اول مقایسه مالیات بازار سرمایه با مالیات مصرفی مانند سیگار نادرست بهنظر برسد، اما اعداد گاهی حقایق تلخی را روایت میکنند؛ حقیقتی از جنس بیاعتمادی عمومی به بازار سرمایه، کوچ سرمایهگذاران خرد، و کاهش فعالیت واقعی در بازاری که باید تکیهگاه تأمین مالی بلندمدت کشور باشد.
رکود در بازار سرمایه، مالیات را هم کوچک کرد
بررسیها نشان میدهد بازار سرمایه در سال ۱۴۰۳ شرایط پرتلاطمی را تجربه کرده است. از سویی، افزایش نرخ بهره بانکی و رکود در بخش تولید موجب شد بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح دهند منابع خود را به سمت بازارهای کمریسکتر ببرند. از سوی دیگر، نبود سیاستهای شفاف و پایدار از سوی دولت و همچنین تحولات سیاسی داخلی و خارجی باعث شده روند خروج سرمایه از بازار سهام تداوم یابد.
در فروردین و اردیبهشت امسال، شاخص کل بورس در کانال ۳ میلیون واحد نوسان داشته، ولی رشد آن بیشتر ناشی از تحرک نمادهای خاص بوده است. شاخص هموزن نیز که بیانگر عملکرد شرکتهای کوچکتر است، هرچند در مرز یک میلیون واحد تثبیت شده، اما نوسانات زیادی را تجربه کرده و هنوز نتوانسته یک روند صعودی پایدار ایجاد کند. این شکاف بین شاخص کل و هموزن، نشانهای از بازاری نابرابر و غیرجذاب برای سرمایهگذاران خرد است.
اعتماد گمشده و مالیاتهایی که محقق نمیشوند
بازار سرمایه در حالت مطلوب باید ابزار مهمی برای تأمین مالی بنگاهها، و از سوی دیگر منبع درآمدی پایدار برای دولت باشد. اما آنچه امروز میبینیم، بازاری است که با بیاعتمادی عمومی، حجم پایین معاملات، و نقش پررنگ بازیگران حقوقی دستبهگریبان است. کاهش ارزش معاملات خرد و مهاجرت پولها به بازارهای موازی، دولت را هم از درآمدهای بالقوه مالیاتی در این حوزه محروم کرده است.
بر اساس همین واقعیتهاست که مالیات بازار سرمایه کمتر از درآمدی شده که از کالای زیانباری چون سیگار بهدست آمده است؛ کالایی که نه اشتغالزاست، نه تولیدکننده ثروت، و نه یاریدهنده رشد اقتصادی.
بازار سرمایه را جدی بگیریم، پیش از آنکه دیر شود
کارشناسان اقتصادی معتقدند احیای اعتماد به بازار سرمایه، بدون بازسازی سیاستهای اقتصادی و شفافسازی تصمیمات دولت ممکن نیست. حذف قیمتگذاری دستوری، ثبات در سیاستهای ارزی، و کاهش دخالتهای غیرسازنده حقوقیها، از مهمترین راهکارهایی است که برای نجات بازار سرمایه مهمترین راهکارهایی است که برای تقویت بازار سرمایه باید مدنظر سیاستگذاران قرار گیرد.
مقایسه میان مالیات سیگار و مالیات بورس، شاید در ظاهر شوکآور باشد، اما برای سیاستگذاران اقتصادی باید یک هشدار روشن تلقی شود: اگر بازار سرمایه را رها کنیم، نهتنها سرمایهگذاران کوچک بلکه خود دولت هم بازنده اصلی خواهد بود.
نورنیوز