نورنیوز-گروه بینالملل: تحولات اخیر در ساختار نیروی انسانی ارتش انگلیس نشاندهنده بحرانی عمیق و ساختاری است که صرفاً با سیاستهای مقطعی قابل مهار نیست. طرح «توقف تحصیلی» وزارت دفاع بریتانیا برای جذب فارغالتحصیلان زیر ۲۵ سال، خود گواهی بر ناتوانی نظام جذب سنتی ارتش در تأمین حداقل نیروی مورد نیاز است. این رویکرد که عملاً نوعی سربازگیری اجباری نرم محسوب میشود، نشانهای از اضطرار راهبردی در ساختار دفاعی کشوری است که زمانی خود را قدرت برتر نظامی جهان میدانست.
آمارهای منتشرشده در رسانههایی مانند تلگراف نشان میدهد که برای نخستینبار، نسبت سرباز به جمعیت به دو نفر در هر هزار نفر رسیده است. همزمان، افزایش ۶ درصدی حقوق نیز نتوانسته روند خروج نیروها را متوقف کند. طبق اذعان رسمی وزیر دفاع انگلیس، ارتش ماهانه حدود ۳۰۰ نیروی تماموقت بیش از جذب، از دست میدهد؛ روندی که اگر استمرار یابد، توان عملیاتی ارتش را به سطحی نمادین تقلیل خواهد داد.
اقتصاد بحرانزده و افول انگیزه میهنپرستی
ریشههای بحران نیروی انسانی ارتش انگلیس را باید در بستر اقتصادی و اجتماعی این کشور جستوجو کرد. دادههای رسمی دولت و گزارشهای رسانهای حتی در رسانهای چون بیبیسی، تصویری نگرانکننده از فقر، رکود و ناامنی معیشتی ارائه میدهد. قرار گرفتن بیش از ۱۴ میلیون نفر زیر خط فقر پس از پرداخت هزینه مسکن و زندگی ۳۱ درصد کودکان در خانوارهای کمدرآمد، نشاندهنده فروپاشی تدریجی قرارداد اجتماعی در انگلیس است.
کاهش تولید ناخالص داخلی، تورم فزاینده مواد غذایی، افت رشد دستمزدها و افزایش نرخ بیکاری، موجب شده است ارتش دیگر بهعنوان مسیری برای «افتخار ملی» تلقی نشود. در چنین شرایطی، خدمت نظامی نه نشانه میهنپرستی، بلکه انتخابی پرهزینه و کمثمر برای نسلی تلقی میشود که آیندهای روشن در پیش روی خود نمیبیند. این وضعیت با تداوم سیاستهای اقتصادی شکستخورده دولتهای پسابرگزیت، چه محافظهکار و چه کارگر، تشدید شده است.
سلطنت پرهزینه و بحران مشروعیت حاکمیتی
یکی از عوامل کلیدی سرخوردگی جوانان انگلیسی، بحران مشروعیت نظام سلطنتی است. در حالی که جامعه با فشارهای اقتصادی گسترده مواجه است، هزینه سالانه حدود ۱۰۰ میلیون پوندی خاندان سلطنتی و هزینههای صدها میلیون پوندی مراسم تاجگذاری، به نمادی از شکاف عمیق میان حاکمیت و مردم تبدیل شده است.
افزایش تمایل جوانان به جایگزینی نظام جمهوری بهجای سلطنت – که بنا بر آمارها به حدود ۷۰ درصد رسیده – نشان میدهد ارتش، بهعنوان نهادی وفادار به تاج و تخت، دیگر نمیتواند حامل هویت مشترک ملی باشد. اعتراضات گسترده به تاجگذاری چارلز سوم و سرکوب آن، این بیاعتمادی را به مرحلهای آشکار رساند. در چنین فضایی، انتظار پیوستن داوطلبانه جوانان به ارتشی که حافظ یک نظام پرهزینه و بیاعتبار تلقی میشود، واقعبینانه نیست.
فساد درونی و تبعیت خارجی؛ دو تیغه فرسایش
فساد اخلاقی و ساختاری در ارتش انگلیس، لایه دیگری از بحران را شکل داده است. گزارشها از تعرض جنسی به دو سوم زنان و دختران نظامی، نرخ پایین محکومیت در دادگاههای نظامی و نمونههای تلخی چون خودکشی جیسلی بک ۱۹ ساله، تصویر ارتشی ناامن و غیرپاسخگو را ترسیم میکند. این فساد نهتنها در داخل، بلکه در پایگاههای خارجی مانند کنیا نیز بروز یافته و اعتبار نهادی ارتش را بهشدت تضعیف کرده است.
در سطح راهبردی، تبعیت بیچونوچرای لندن از آمریکا و رژیم صهیونیستی، ضربهای جدی به روحیه ملی وارد کرده است. تداوم ارسال تسلیحات به تلآویو با وجود اعتراضات مردمی و حتی نظامیان، و افزایش هزینههای نظامی صرفاً برای جلب رضایت واشنگتن، ارتش را از نهادی ملی به ابزاری در خدمت سیاستهای خارجی دیگران تقلیل داده است. این وضعیت، احساس «حقارت راهبردی» را در میان نسل جوان تقویت کرده و بیمیلی آنان به خدمت نظامی را تشدید نموده است.
نورنیوز