نورنیوز-گروه سیاسی: یکی از پایههای اصلی دکترین نظامی آمریکا، اتکای همزمان به فناوری پیشرفته، هزینههای سنگین و بازدارندگی روانی بوده است. این روایت سالها با نمایش سامانههای پدافندی چندلایه، ناوهای هواپیمابر و زرادخانههای میلیارددلاری بازتولید شد. اما تجربه جنگ دوازدهروزه، این تصویر را با چالشی جدی روبهرو کرد. حملات ترکیبی پهپادی و موشکی ایران نشان داد که برتری نظامی الزاماً به معنای برتری راهبردی نیست.
در میدان واقعی، آنچه تعیینکننده شد نه قیمت هر سامانه، بلکه نسبت «هزینه به اثر» بود. عبور پهپادهای کمهزینه از دیوارهای پدافندی پرزرقوبرق، روایت قدیمی بازدارندگی آمریکا و متحدانش را دچار فرسایش کرد و پرسشهای عمیقی درباره کارآمدی این الگو برانگیخت.
شاهد ۱۳۶؛ از تهدید امنیتی تا الگوی تقلید
پهپاد شاهد ۱۳۶ که سالها در ادبیات رسمی واشنگتن بهعنوان «تهدیدی بیثباتکننده» معرفی میشد، ناگهان به الگویی برای بازطراحی توان پهپادی آمریکا تبدیل شد. این تغییر رویکرد، صرفاً یک تصمیم فنی نبود، بلکه اعترافی ضمنی به موفقیت راهبرد دفاعی ایران محسوب میشود.
دکترین ایران بر تولید انبوه، سادگی طراحی، هزینه پایین و اثرگذاری بالا استوار است؛ مؤلفههایی که دقیقاً نقطه مقابل رویکرد پرهزینه غربی قرار دارند. کپیبرداری از این مدل، بهمعنای پذیرش شکست یک فلسفه نظامی و چرخش بهسوی الگویی است که پیشتر مورد تمسخر و تحریم قرار میگرفت.
تخلیه ذخایر پدافندی و بحران بازدارندگی
هجوم انبوه پهپادهای ایرانی، سامانههای پدافندی آمریکا و رژیم صهیونیستی را وارد یک جنگ فرسایشی ناخواسته کرد. هر رهگیری موفق، هزینهای چندین برابر قیمت هدف داشت و این معادله، ذخایر موشکهای پدافندی را با سرعتی نگرانکننده تخلیه کرد.
نتیجه این روند، ایجاد شکاف در لایههای دفاعی و افزایش آسیبپذیری در برابر موشکهای بالستیک و نقطهزن بود. همین واقعیت، توضیح میدهد که چرا پس از چند روز، تمام ظرفیتهای سیاسی و دیپلماتیک واشنگتن و تلآویو برای توقف درگیری بسیج شد. این یک عقبنشینی تاکتیکی نبود، بلکه نشانهای از بحران بازدارندگی در برابر راهبردی کمهزینه اما هوشمندانه بود.
ترامپِ انفعالی و جنگ روانی پس از میدان
اظهارات اخیر ترامپ را باید نه از منظر قدرت، بلکه در چارچوب مدیریت یک شکست روانی تحلیل کرد. اعتراضات گسترده در آمریکا و محافل امنیتی غرب پس از جنگ دوازدهروزه، او را در موقعیت دفاعی قرار داد. قدردانی شتابزده پس از هدف قرار گرفتن پایگاه العدید و تلاش برای تغییر دستورکار رسانهای، بیش از هر چیز واکنشی به فرو ریختن هیمنهای بود که سالها تبلیغ شده بود.
تناقض میان تهدید لفظی ایران و تقلید عملی از الگوی نظامی آن، نشان میدهد که جنگ واقعی پیش از آنکه در آسمان رخ دهد، در ذهنها تعیین تکلیف شده است. در این نبرد ادراکی، برنده کسی است که قواعد بازی را تغییر دهد؛ و ایران، با راهبردهای کمهزینه و مؤثر، این تغییر را رقم زده است.
نورنیوز