نورنیوز-گروه اقتصادی: بنزین در ایران فقط یک کالای مصرفی نیست؛ شاخصی تاریخی از تصمیمگیریهای اقتصادی و نشانهای از چگونگی مدیریت منابع ملی است. مرور تغییرات قیمت بنزین از دهه ۱۳۳۰ تا امروز، روایتی روشن از اثرگذاری سیاستهای انرژی بر اقتصاد و جامعه ارائه میدهد. از پنج ریال در دوران دکتر محمد مصدق تا ۳۵۰۰ تومان در دولت حسن روحانی، این مسیر پرپیچوخم بازتابدهنده رابطه مستقیم سیاستگذاری با معیشت شهروندان است.
دهههای نخست، افزایش قیمتها محدود و تدریجی بود و جامعه واکنشی نشان نداد. اما از دهه ۱۳۷۰ به بعد ـ همزمان با رشد مصرف، آغاز واردات بنزین و فشار بر بودجه کشور ـ روند تغییرات شتاب گرفت. دولتهای مختلف با دیدگاههای متفاوت اقتصادی تلاش کردند قیمت بنزین را واقعیتر کنند، اما نبود سیاستهای مکمل و عدم اقناع افکار عمومی باعث شد هر بار این تصمیمها با هزینه اجتماعی همراه شود.
نقطه عطف نخست، سال ۱۳۸۶ و آغاز طرح هدفمندی یارانهها در دولت محمود احمدینژاد بود. افزایش قیمت بنزین به ۴۰۰ تومان ـ با وجود پرداخت نقدی یارانهها ـ موجی از نگرانی و نارضایتی ایجاد کرد. نقطه عطف دوم، سال ۱۳۹۸ و تصمیم ناگهانی دولت روحانی برای افزایش قیمت به ۳۰۰۰ تومان بود که با اعتراضات گسترده روبهرو شد. پیام مشترک هر دو تجربه روشن است: سیاست قیمتگذاری بدون شفافیت و اعتماد عمومی، حتی اگر از منظر اقتصادی ضروری باشد، از نظر اجتماعی شکننده است.
بررسی تاریخی نشان میدهد که دولتها معمولاً در شرایط فشار بودجهای یا تشدید کسری انرژی اقدام به اصلاح قیمت کردهاند. اما دو خلأ اساسی تکرار شده است: نبود گفتمان اقناعی با مردم و نداشتن برنامه جامع جبرانی برای دهکهای آسیبپذیر. نتیجه آنکه اصلاحات قیمتی به جای آنکه ابزاری برای بهبود ساختار انرژی باشد، به یک بحران اجتماعی تبدیل شده است.
اکنون که کشور دوباره در آستانه بحثهای مربوط به سیاست بنزینی قرار دارد، درسهای این تاریخچه اهمیت بیشتری پیدا میکند. راهحل پایدار نه در شوکدرمانی قیمتی، بلکه در یک بسته سیاستی منسجم شامل نوسازی حملونقل عمومی، کاهش مصرف، توزیع عادلانه یارانه و برقراری ارتباط شفاف با جامعه نهفته است. اقتصاد انرژی بدون همراهی مردم اصلاح نمیشود و این حقیقتی است که هفت دهه تجربه آن را تأیید میکند.