نورنیوز- گروه سیاسی: در این میان نه تنها آژانس بلکه اروپا، آمریکا و حتی برخی کشورهای عربی نیز خواستار شفافسازی وضعیت هستند. آنها اطلاعات دقیقی از میزان خسارتها یا سرنوشت ذخایر اورانیوم ایران ندارند و همین خلأ اطلاعاتی باعث شده، فشارها بر آژانس بیشتر شود تا از تهران بخواهد، دسترسیهای لازم را فراهم کند. کارشناسان آژانس در وهله نخست میخواهند بدانند که میزان خسارت وارده بر سایتها چقدر بوده و در وهله دوم مطمئن شوند که حدود ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم غنیشده در همان سایتها باقی مانده یا به مکان دیگری منتقل شده است. در داخل ایران نیز دیدگاهها متفاوت است. برخی معتقدند، ایران باید اجازه بازرسی بدهد تا از فشارهای بیشتر جلوگیری شود، در حالی که گروهی دیگر بر این باورند که چنین اجازهای تنها به زیان ایران خواهد بود. با این حال تجربه نشان داده که ایران در این زمینه انعطاف به خرج خواهد داد اما تلاش میکند این اقدام را به یک ابزار چانهزنی سیاسی تبدیل کند. تهران میخواهد از طریق مذاکره و بدهبستان دیپلماتیک، امتیازاتی در حوزه غنیسازی یا رفع بخشی از تحریمها کسب کند. ایران بهخوبی میداند که اروپا در حملات اخیر سکوت کرده و آژانس نیز برخلاف مقررات انپیتی اقدام به محکومیت نکرده است. بنابراین حاضر نیست بدون دریافت امتیاز، خیال طرفهای مقابل را آسوده کند. حتی این احتمال وجود دارد که اگر کارشناسان آژانس از سایتهای آسیبدیده، بازدید کنند و خسارتها را کمتر از حد انتظار بیابند، برخی کشورها دوباره به فکر حملات تازه بیفتند. از این منظر، امتناع ایران از دادن دسترسی فوری بیش از آنکه یک اقدام فنی باشد، بخشی از دیپلماسی امتیازگیری است. یکی از نگرانیهای اصلی، احتمال صدور قطعنامه علیه ایران در نشست شورای حکام است. هرچند در شرایط فعلی احتمال آن کم ارزیابی میشود اما این سایه همچنان بر سر پرونده ایران وجود دارد. شاید در نشستهای بعدی اگر توافقی حاصل نشود، این گزینه جدیتر مطرح شود. حتی در صورت صدور قطعنامه، بعید است در این مرحله به شورای امنیت ارجاع داده شود اما تهدید آن همچنان باقی است و میتواند، فضای مذاکرات را تحت تأثیر قرار دهد. اروپاییها و آمریکاییها در بیانیههای اخیر خود نشان دادهاند که راهی جز فشار سیاسی نمیبینند. با این حال ایران بارها هشدار داده که این فشارها، نتیجهای نخواهد داشت. اگر بدبینانهترین سناریو را در نظر بگیریم و قطعنامهای علیه ایران صادر و به شورای امنیت ارجاع داده شود، ماجرا با مکانیسم اسنپبک متفاوت خواهد بود. در چنین شرایطی احتمال وتوی چین و روسیه وجود دارد. بنابراین غربیها میدانند که مسیر فشار حقوقی چندان هموار نیست و همین امر باعث شده بیشتر بر فشار سیاسی و رسانهای تکیه کنند. با وجود همه این فشارها، نشانههایی از تمایل به مذاکره دیده میشود. حتی گمانهزنیهایی درباره گفتوگوی احتمالی میان محمدبن سلمان ولیعهد عربستان و دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا مطرح شده است. ترامپ نیز با ادعاهای خاص خود میگوید، ایرانیها در حال مذاکره هستند. هرچند این ادعاها اغراقآمیز به نظر میرسد اما نشان میدهد که تحرکاتی هرچند محدود در جریان است. پرونده هستهای ایران بار دیگر در نقطهای حساس قرار گرفته است. از یک سو آژانس و قدرتهای جهانی خواستار شفافیت بیشتر هستند و از سوی دیگر ایران تلاش میکند از این وضعیت بهعنوان ابزار دیپلماسی استفاده کند. سایه قطعنامه شورای حکام همچنان وجود دارد اما احتمال ارجاع آن به شورای امنیت در شرایط فعلی کم است. در نهایت به نظر میرسد، مسیر آینده بیش از آنکه به فشارهای سیاسی وابسته باشد به میزان تحرکات واقعی در عرصه مذاکره و بدهبستان دیپلماتیک گره خورده است.
سازندگی