نورنیوز-گروه بینالملل: رژیم صهیونیستی طی سالهای اخیر کوشیده با جعل واژگان، ماهیت اسرای فلسطینی را تغییر دهد؛ از «اسیر جنگی» به «بازداشتی امنیتی» یا «بازداشت اداری». در حالی که طبق حقوق بینالملل بشردوستانه و کنوانسیون چهارم ژنو، فلسطینیان درگیر نبرد با اشغالگر، اسیر جنگی محسوب میشوند و باید از حمایت صلیب سرخ و نهادهای نظارتی برخوردار باشند. اما اسرائیل با کتمان این وضعیت، نظامی غیرقانونی از بازداشتهای بیپایان، شکنجه و رفتار غیرانسانی ایجاد کرده است.
همراهی دولتها و رسانههای غربی با این تحریف حقوقی، نقشی پررنگ در استمرار این وضعیت دارد؛ زیرا غرب با پذیرش واژه «زندانی» عملاً مسئولیت تلآویو را از سطح یک جنایت جنگی به مسئلهای انتظامی و داخلی فروکاسته است. این همصدایی، حریمی امن برای شکنجهگران اسرائیلی فراهم کرده که اکنون در سدیه تیمان، ابعاد آشکار آن دیده میشود. در واقع، جنایت اصلی تنها در سلولها نیست، بلکه در قلب واژگان و سیاستهای رسمی پنهان شده است.
جنایت سیستماتیک، نه انحرافی
مقامات صهیونیستی و رسانههای عبری کوشیدند فاجعه سدیه تیمان را به اقدام چند سرباز «خودسر» نسبت دهند؛ روایتی که به سرعت از سوی واقعیت میدانی و شهادتها درهم شکست. دادستان نظامی ارتش رژیم صهیونیستی، «یفعت تومر یروشلیمی»، بهدلیل اجازه انتشار ویدئو تحت فشار و تنزل رتبه قرار گرفت؛ نشانهای روشن از آنکه نظام حاکم نه تنها با شکنجه مخالف نیست، بلکه افشای آن را جرم میداند.
از سوی دیگر، وزیران کابینه نتانیاهو از جمله بنگویر و اسرائیل کاتس، بهجای رسیدگی به اصل جنایت، به مجازات افشاکنندگان پرداختند و حتی طرحی برای اعدام اسرای فلسطینی را به کنست ارائه کردند. این تصمیمات نشان میدهد که جنایت در اسرائیل ساختاری است نه استثنایی؛ سیستمی که بر پایه حذف فیزیکی و روانی فلسطینیها بنا شده است. گزارشهای متعدد سازمان ملل نیز تأیید میکند که کودکان و بزرگسالان فلسطینی در معرض شکنجههای گسترده و نظاممند هستند؛ رفتاری که در قاموس حقوق بینالملل، مصداق آشکار «جنایت علیه بشریت» است.
از سوی دیگر، سکوت غرب و رسانههایش در برابر این شواهد به معنای مشروعیتبخشی به همین ساختار جنایتزا است؛ جنایتی که از دوران قیومیت بریتانیا تا امروز در اشکال گوناگون ادامه یافته و حالا در قالبی جدید خود را نشان میدهد.
مدعیان حقوق بشر غربی؛ شریک یا مشاهدهگر؟
در حالیکه غرب مدعی است پاسدار کرامت انسان است، اما سکوتش در برابر آنچه بر اسرای فلسطینی میگذرد، تصویری دوگانه و فریبنده از انسانگرایی غربی بهدست میدهد. کشورهایی که در برابر کوچکترین نقض حقوق در کشورهای مستقل بیانیه صادر میکنند، اکنون در برابر شکنجه، تحقیر و مثلهشدن پیکر اسرای فلسطینی لب فروبستهاند.
نمونه روشن این تناقض آنجاست که تجهیزات پیشرفته برای یافتن اجساد چند نظامی صهیونیست به غزه ارسال شد، در حالی که دهها هزار فلسطینی زیر آوار و در اردوگاههای محاصرهشده در انتظار مرگ خاموشاند. همان دولتهایی که اشک تمساح برای نظامیان اسرائیلی میریزند، در برابر کودکان گرسنه غزه بیاعتنا ماندهاند. این رفتار دوگانه نه صرفاً غفلت سیاسی بلکه شراکت مستقیم در جنایت جنگی است؛ شراکتی که با استمرار ارسال سلاح و تحریم کمکهای بشردوستانه، هر روز تعمیق مییابد.
رسانههای غربی نیز با سانسور گسترده اخبار شکنجه در سدیه تیمان و تمرکز بر «بحران حیثیتی اسرائیل» به جای رنج قربانیان، عملاً نقش ابزار پوشاننده حقیقت را ایفا میکنند. بدینترتیب، سکوت غرب دیگر نشانه بیتفاوتی نیست، بلکه سند همدستی است.
راهبرد اجماع جهانی برای عدالت
افشای جنایات سدیه تیمان فرصتی تاریخی برای بازآرایی وجدان جمعی جهانی در برابر رژیم صهیونیستی و حامیانش است. نخستین گام، بازشناسی حقوقی اسرای فلسطینی بهعنوان «اسیران جنگی» است تا نظام بینالمللی مسئولیت مستقیم خود را در حمایت از آنان ایفا کند. دوم، ضرورت دارد کشورها و نهادهای مستقل با تشکیل کمیسیون حقیقتیاب ویژه، ابعاد این جنایات را مستندسازی کرده و پروندههای کیفری بینالمللی علیه آمران و عاملان آن تنظیم نمایند.
گام سوم، بازخواست مستقیم مدعیان حقوق بشر غربی است که با حمایت نظامی از رژیمی شکنجهگر، خود را در جایگاه متهم قرار دادهاند. در واقع، دفاع از کرامت انسان امروز مستلزم بازتعریف معیارهای عدالت است؛ معیاری که به جای سکوت در برابر قدرت، بر پایه حقیقت و انسانیت بنا شود.
اگر جامعه جهانی در برابر جنایت سدیه تیمان نیز مانند گذشته سکوت کند، نهتنها حقوق بشر بیاعتبارتر از همیشه خواهد شد، بلکه جهان شاهد تکرار بیپایان جنایت در قالب قانون خواهد بود. زمان آن رسیده که واژه «انسانیت» از اسارت سیاست رها شود.
نورنیوز