نورنیوز-گروه بینالملل: ترامپ با شعار صلح وارد کاخ سفید شد اما کارنامهاش نشان میدهد که او مروج جنگ، کشتار و برتریطلبی است. از خروج از توافقات جهانی تا حمایت از حملات اسرائیل در غزه، همه حکایت از آن دارند که تفکر حاکم بر کاخ سفید بر مبنای «صلح از مسیر جنگ» بنا شده است. اکنون با فرمان او برای آغاز آزمایشهای جدید تسلیحات هستهای، خطر بازگشت دوران تاریک رقابت اتمی دوباره جان گرفته است. در حالی که آمریکا خود را منجی امنیت معرفی میکند، واقعیت این است که واشنگتن مهمترین تهدید برای صلح پایدار جهانی به شمار میرود. واژههایی نظیر «درگیری کوچک با ژاپن» که ترامپ در وصف بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی به کار برده، نشانگر نگاه تحقیرآمیز و خطرناک او به جان انسانها و ارزشهای انسانی است.
رقابت هستهای؛ بازی با آتش جهانی
فرمان ترامپ مبنی بر آغاز دوباره آزمایشهای هستهای، تنها واکنشی به تحرکات روسیه نیست بلکه بخشی از سیاست بازدارندگی تهاجمی آمریکا محسوب میشود. واشنگتن با بهانههای امنیتی، فضای بیاعتمادی را در نظام بینالملل گسترش داده و کشورهای دیگر را به سمت تقویت توان دفاعی، از جمله برنامههای هستهای سوق داده است. نتیجه این روند، شکلگیری مسابقهای پرهزینه و خطرناک است که امنیت جهان را بیش از هر زمان دیگری تهدید میکند. این اقدام، نه گامی در جهت بازدارندگی بلکه اعلام رسمی رقابت تسلیحاتی جدید است که بهجای گفتوگو و همکاری، سایه ترس و بیثباتی را بر مناسبات جهانی حاکم میکند.
دوگانگی اروپا و رسوایی آژانس
اعلام ازسرگیری آزمایشهای اتمی از سوی ترامپ، بار دیگر چهره دوگانه غرب را عیان کرد. آمریکا و متحدانش در حالی با هرگونه فعالیت صلحآمیز هستهای ایران مخالفت میکنند که خود به بازسازی زرادخانههای اتمی مشغولاند. اروپا که در برابر گزارشهای مثبت آژانس درباره صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران، مکانیزم اسنپبک را فعال کرد، اکنون در برابر فرمان خطرناک ترامپ سکوت کرده است. موضعگیری سخنگوی کمیسیون اروپا در تمایزگذاری میان آمریکا و روسیه در مسئله هستهای، اوج این استاندارد دوگانه را نشان میدهد. از سوی دیگر، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز با بیعملی و سکوت خود، استقلال و بیطرفیاش را زیر سؤال برده است. اگر آژانس واقعاً متعهد به منع اشاعه سلاحهای هستهای است، باید امروز آمریکا را مورد بازخواست قرار دهد؛ وگرنه ادعای فنی و حرفهای بودن آن به کلی فرو میپاشد.
ضرورت نظم نوین چندجانبهگرا
تجربه تاریخی ثابت کرده است که نظم کنونی جهان در برابر تهدیدات ناشی از زرادخانههای هستهای قدرتهای بزرگ ناتوان است. رفتارهای ترامپ، سیاستهای آپارتاید علمی آمریکا و سکوت نهادهای بینالمللی، همه نشاندهنده افول کارکرد ساختارهای موجود است. اکنون بیش از هر زمان، ضرورت شکلگیری نظمی نوین و عادلانه احساس میشود؛ نظمی که در آن همه کشورها از حق برابر در بهرهگیری از دانش صلحآمیز برخوردار باشند و مقابله با دارندگان سلاحهای کشتار جمعی در اولویت قرار گیرد. تا زمانی که واشنگتن و رژیم صهیونیستی با منطق سلطه و قانونگریزی رفتار کنند، سخن گفتن از امنیت جهانی مفهومی توخالی خواهد بود. جهان نیازمند بیداری جمعی و ارادهای برای مهار این قدرتهای هستهای قانونگریز است تا مسیر آینده بر پایه صلح واقعی و عدالت پایدار ترسیم شود.