نورنیوز- گروه اجتماعی: پدیده خودکشی یکی از مهمترین شاخصهای سلامت اجتماعی است که بهویژه در جوامع در حال تحول و مواجه با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، بهعنوان معیاری از وضعیت روانی و اجتماعی افراد مورد توجه قرار میگیرد. در ایران، طبق برخی پیمایشها و گزارشهای غیررسمی، نرخ خودکشی در سالهای اخیر با روند افزایشی همراه بوده و نگرانیهایی را در میان مسئولان و کارشناسان ایجاد کرده است. سخنان اخیر سید محمد بطحائی، رئیس سازمان امور اجتماعی کشور، که در آن به افزایش موارد خودکشی، بهویژه در میان دانشآموزان و گروههای سنی پایینتر از ۱۲ سال اشاره کرده، زنگ خطری است که نیاز به بررسی دقیق و سیاستگذاریهای هدفمند را بهویژه در حوزه پیشگیری از این آسیب اجتماعی نمایان میسازد.
افزایش خودکشی در گروههای سنی پایینتر: یک هشدار اجتماعی
افزایش اقدام به خودکشی در میان کودکان و نوجوانان، بهویژه در سنین زیر ۱۲ سال که پیشتر بسیار نادر بود، یک بحران جدی در نظام اجتماعی و فرهنگی ایران بهشمار میرود. این تغییر در الگوی خودکشی، نه تنها نشاندهنده بحرانهای روانی و اجتماعی در این گروه سنی است، بلکه بهعنوان یک زنگ خطر برای آینده سلامت اجتماعی کشور نیز باید در نظر گرفته شود. رشد سریع و غیرطبیعی این پدیده، میتواند بیانگر ضعفهای عمیقتری در نظام آموزشی، فرهنگی و حتی خانوادگی باشد که باید بهطور جدی مورد بازبینی قرار گیرد.
سید محمد بطحائی بهدرستی به ضعفهای نظام آموزشی در ایران در مواجهه با مشکلات روانی و اجتماعی اشاره کرده است. یکی از مهمترین مسائل در این زمینه، عدم آموزش مهارتهای مقابلهای و تابآوری در برابر بحرانها و ناکامیها است. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، از سنین پایین، کودکان و نوجوانان با مهارتهایی چون مدیریت استرس، کنترل هیجانات و حل مسائل آشنا میشوند؛ اما در ایران، این مباحث بهندرت و یا بهشکلی ناکارآمد در دروس مدرسه و دانشگاه گنجانده شده است.
آموزش تابآوری باید بهطور جدی در برنامههای درسی مدارس و دانشگاهها گنجانده شود تا دانشآموزان و جوانان بتوانند در مواجهه با فشارهای زندگی، از بحرانهای روانی جلوگیری کنند. در حال حاضر، نبود آموزشهای مهارتی بهویژه در مواجهه با مشکلات عاطفی و اجتماعی، موجب شده است که بسیاری از نوجوانان بهراحتی در مواجهه با کوچکترین چالشها، به خودکشی بهعنوان تنها راهحل فکر کنند.
یکی از عواملی که بهویژه در سالهای اخیر به تشدید پدیده خودکشی کمک کرده است، گسترش محتواهای آسیبزا در فضای مجازی است. شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی که افراد را به اقدام به خودکشی تشویق میکنند یا روشهای آن را آموزش میدهند، بهعنوان یک تهدید جدی برای سلامت روانی افراد، بهویژه نوجوانان و جوانان، محسوب میشوند. این پدیده، در کنار افزایش فشارهای روانی و اجتماعی، بهطور قابل توجهی به سیر صعودی نرخ خودکشی در کشور دامن زده است.
رشد سریع این فضا و بیتوجهی به نظارتهای مؤثر و مداخلات قانونی در آن، شرایطی را ایجاد کرده است که افراد بهراحتی در معرض خطرات روانی و اجتماعی قرار میگیرند. گسترش این نوع محتواها، که اغلب ناشی از فقدان نظارت و عدم برخورد جدی با این پدیده در فضای مجازی است، بهطور مستقیم بر سلامت روانی افراد تأثیر میگذارد و بهویژه در میان نوجوانان و جوانان که در مراحل بحرانی توسعه هویت خود قرار دارند، خطرات بیشتری را به همراه دارد.
ضرورت پیشگیری و مداخلات اورژانسی 
بطحائی در سخنان خود به دو نوع اقدام در برابر خودکشی اشاره کرده است؛ یکی پیشگیری و دیگری مداخلات اورژانسی. اما آنچه در این زمینه مهم است، این است که برنامههای پیشگیرانه و آموزشی باید در سطح گستردهتری از جامعه اجرا شوند. در حالی که مداخلات اورژانسی در مواجهه با خودکشیهای ناموفق، حائز اهمیت است، اما پیشگیری و آموزش مهارتهای روانی و اجتماعی بهویژه در مقاطع تحصیلی ابتدایی و متوسطه باید در اولویت قرار گیرد.
برای این منظور، سازمانهای اجتماعی، آموزشی و بهداشتی باید با همافزایی و همکاری، برنامههای آموزشی مؤثری را طراحی کنند که در آن نوجوانان و جوانان با مهارتهای مقابله با فشارهای زندگی، مدیریت استرس، و حل مشکلات آشنا شوند. تنها در این صورت است که میتوان امید داشت که آستانه تحمل افراد در برابر چالشها افزایش یافته و از این طریق، شاهد کاهش خودکشی و سایر آسیبهای اجتماعی مشابه باشیم.
همچنین، لازم است که مداخلات اجتماعی برای پیشگیری از خودکشی بهصورت نظاممند و با استفاده از دادهها و آمارهای معتبر صورت گیرد. این مداخلات باید با توجه به خصوصیات فرهنگی، اجتماعی و روانی جامعه ایران طراحی شوند تا بیشترین تأثیر را داشته باشند. در این راستا، نهادهایی چون اورژانس اجتماعی و مراکز مشاوره روانشناسی باید تقویت شده و بهویژه در مدارس، محیطهای دانشگاهی و سایر مراکز عمومی، دسترسی آسان به خدمات مشاورهای روانشناختی برای افراد آسیبپذیر فراهم گردد.
افزایش خودکشی در میان نوجوانان و کودکان ایرانی، بهویژه در سنین پایین، نشاندهنده بحرانی جدی در سلامت اجتماعی کشور است که نیازمند توجه فوری و جدی است. نظام آموزشی، فضای مجازی و نهادهای اجتماعی باید در کنار یکدیگر به مقابله با این آسیب پرداخته و برنامههای پیشگیرانه و مداخلهای مؤثری را طراحی و اجرا کنند. همچنین، توجه به آموزش مهارتهای مقابلهای، ارتقای تابآوری فردی و ایجاد فضاهای حمایتی برای افراد در معرض خطر میتواند گامی مؤثر در جهت کاهش این آسیب اجتماعی باشد. اگر این روند با سرعت و دقت لازم پیگیری نشود، ممکن است آسیبهای ناشی از این پدیده به نسلهای آینده نیز منتقل شود و آیندهای پر از بحرانهای اجتماعی را به دنبال داشته باشد.