نورنیوز-گروه اقتصادی: کافیست در تالار شیشه ای لحظهای گوشیها را کنار بگذاری تا صدای تپش مانیتورها را بشنوی؛ همان جایی که یک مصوبه ارزی میتواند بازار را سبز کند یا تمام امیدها را قرمز؛ معاملهگران میدانند این روزها هر سرفه سیاست پولی، لرز در شاخصها میاندازد، بازار، درست مثل موجودی زنده، بیآن تصمیمها حتی نفس هم نمیکشد.
صبح شنبه سومین هفته پاییز است و خنکی صبحهای مهرماه را می شود هر روز لمس کرد، خلاف تجربه ای که ارقام در تالار شیشبه ای بازار بورس تهران پشت سر می گذارند، تالاری با روزهای داغتر از همیشه.
پردههای نمایشگرها با رنگ سبز روشن میدرخشند و گاه سر ناسازگاری می گذارند و رنگ سرخ را بر سبزی بازار ترجیح می دهند، چشم ها در حالی که به تبع ۲ هفته گذشته از مهر، انتظار بازاری سراسر سبز طی پنج روز هفته را کشند، خرس سرخ رنگ بازار بر گاو سبز غالب می شود و پایان هفته با نا امیدی و یاس به آخر می رسد.
در نخستین روز سومین هفته مهر، شاخص با گام بلند ۲۴ هزار واحدی به جلو رفت و در تراز ۲ میلیون و ۹۵۰ هزار واحد ایستاد. پتروشیمیها و فلزات اساسی مثل ۲ ستون اصلی بازار بالا رفتند، اما این بار تعدادی از نمادهای دیگر هم بر سر زبانها افتاد: بانکها و خودروسازها. نمادهایی مثل وتجارت، وبملت، خساپا، فولاد و فملی رکورد تراکنش را زدند.
مجموع معاملات خرد در نخستین روز هفته از ۱۲.۵ همت گذشت؛ عددی که در ماههای آرام تابستان کمتر دیده شده بود.
یکشنبه - ۲۰ مهر - اما حال هوای تالار فرق داشت؛ معاملهگران نفسشان را حبس کرده بودند تا ببینند شاخص میتواند دوباره از سه میلیون عبور کند یا نه. امیدشان به بار نشست، بازار ۶۸ هزار واحد رشد کرد و به کانالی برگشت که آخرین بار پنجماه قبل در اردیبهشت امسال دیده بود. فارس و فملی تنهایان مسابقه شدند؛ همین ۲ نماد، بهتنهایی ۱۵ هزار واحد در رشد شاخص نقش داشتند.
ارزش کل بورس تهران وارد عددی بزرگتر از ۹ هزار همت شد و همه مطمئن بودند هفتهای تاریخی در راه است، بهویژه چون قیمت ارز نیز آرام گرفته بود و خیال پتروشیمیها از آینده نرخ صادراتی راحتتر.
دوشنبه صبح، تابلو معاملات متعادلتر از روزهای قبل بود. شاخص کل ۲۴ هزار واحد دیگر بالا رفت و تراز سهمیلیون واحدی را تثبیت کرد؛ عددی که برای بورسبازها نه فقط شاخص، بلکه مرز روانی امید است.
صفوف خرید بیش از سهبرابر صفهای فروش بود، حدود یک هزار و ۲۹۰ میلیارد تومان در برابر ۳۹۳ میلیارد تومان. بانکها این روز لیدر بازار شدند؛ ورود ۱۴۰ میلیارد تومان پول حقیقی فقط به نمادهای بانکی، نشانهای آشکار بود که سرمایهگذاران دوباره به سودهای درون ترازنامه بانکها نگاه کردهاند.
در کنار این هیجان مثبت، یک نکته در گوش تحلیلگران زمزمه شد: خروج نقدینگی از صندوقهای طلا. طلای جهانی در حال رکوردزنی بود اما معاملهگران ایران بیشتر چشمشان به نرخ ارز بود تا انس جهانی.
وقتی ورق برگشت
سهشنبه، درست در میانه هفته، ناگهان ورق برگشت. باد سبز تالار آرام گرفت و اول صبح تابلوها قرمز شدند. شاخص کل ۲۶ هزار واحد عقب نشست، ولی هنوز در کانال سهمیلیون واحد باقی ماند.
در دفترهای کالای پتروشیمیها و پالایشگاهها خبر از فروش کمتر رسید و خروج پول از این گروهها با رقم ۲۸۵ میلیارد تومان ثبت شد. در مقابل، بازگشایی نماد «خودرو» با ورود ۱۰۰ میلیارد تومان پول حقیقی، جبران بخشی از هیجان از دسترفته را کرد و وساپا و خساپا هم از رشد سنگین این نماد سود بردند.
ارزش کل معاملات بازارهای تهران و فرابورس به ۱۵۹ همت رسید؛ عددی بزرگ، اما تردید هم به همان اندازه بزرگ بود. همزمان خبرهایی از بازار ارز آمد؛ نوسان قیمت دلار توافقی در محدوده ۷۰ هزار تومان و فاصلهاش از نرخ آزاد که تا بیش از ۱۱۰ هزار تومان رفته بود، ذهن همه را پر کرد.
چهارشنبه، روز آخر هفته، تصویر آشنا برگشت؛ شاخص با کاهش ۴۱ هزار واحدی سکوی سهمیلیون واحدی را از دست داد. بورس بار دیگر برای آخر هفته به استراحت رفت، درست مثل دوندهای که بعد از چند روز دویدن، دستی به دیوار تکیه دهد تا نفس تازه کند.
این افت باعث شد ارزش کل بورس تهران یک کانال پایین بیاید و در رقم حدود ۸.۹ هزار همت متوقف شود. فعالان بازار چند دلیل را برای این ریزش نام میبردند، از صعود انس جهانی طلا گرفته تا تغییر سریع قیمت نفت خام و تاثیر قیمت کامودیتیها بر گروه فلزات اساسی. اما در واقع همه سرها به یک سمت برمیگشت: به تصمیمهای بانک مرکزی در مدیریت نرخ ارز.
آن سوی اعداد؛ جایی که سیاست پولی به زبان سهام حرف میزند
در میانهی این بالا و پایینها، تحلیلگر بازار سرمایه احسان عسکری فیروزجایی از «ریشه» این نوسانات حرف زد نه از رنگ تابلو؛ وی در تحلیل بازار این هفته چنین می گوید: بازار سهام آیینهای از تصمیمات پولی کشور است؛ هر تغییری در رفتار بانک مرکزی و جهتگیری نرخ ارز، مسیر شاخصها و سودآوری شرکتها را تعیین میکند.
وی به عقب برگشت و یادآوری کرد: اوایل سال، وقتی نرخ دلار در فروردین پایین آمد، بورس نفس کشید و صعود آغاز شد، اما با آغاز جنگ ۱۲ روزه و تعطیلی موقت معاملات، شاخص تا ۲.۴ میلیون واحد سقوط کرد، سقوطی که نسبت قیمت به درآمد را به کمترین سطح یک دهه رساند.
پس از عبور از آن روزها، بازار دوباره روی ریل بنیادی برگشت و راهاندازی بازار دوم ارز توسط بانک مرکزی تبدیل به نقطهه امید تازه شد. صادرکنندگان فولاد، پتروشیمی و معدنیها حالا قادرند نرخهای ۸۰ تا ۹۰ هزار تومان را برای فروش ارزشان تجربه کنند، در حالیکه نرخ توافقی هنوز حدود ۷۰ هزار تومان است. این تحلیلی بود که فیروزجایی در مورد بازار این هفته داشت.
این کارشناس معتقد است که این تفاوت نرخ باعث شده سود واقعی صادرات هنوز در ترازنامهها منعکس نشود که همین تغییر در سیاست ارزی، مسیر شاخص را از نو نوشته است.
در نیم ساعت پایانی معاملات آخر هفته، دوباره رنگ سبز به بازار برگشت؛ تصویری کوچک اما پر معنا که فیروزجایی این لحظه را نشانه اعتماد تازه در بازار دانست و پیشبینی کرد اگر شرکتهای بزرگ با سرعت بیشتری به بازار دوم منتقل شوند، گزارشهای مهرماه که تا ۱۰ آبان منتشر میشود، توان بالا بردن دوباره شاخص تا سقفهای جدید را دارند.
وی اضافه کرد: بازار این روزها از دلار یاد میگیرد نفس بکشد. اگر دلار آرام بگیرد، بورس انگیزهی رشد خواهد داشت، اما هر نوسان تند در تصمیمهای پولی، مسیر را متغیر میکند. تا پایان پاییز یا حتی تا پایان سال، در صورت ثبات، احتمال شکسته شدن سقف قبلی بسیار بالا است.
عسکری فیروزجایی توصیه کرد: سرمایهگذاران خرد بهتر است منابعشان را در اختیار صندوقهای مجاز و سبدگردانهای حرفهای قرار دهند؛ جایی که اعداد با تحلیل معنا مییابند، نه با هیجان لحظهای.
صدای آرام تالار در پایان هفته
وقتی عصر چهارشنبه - ۲۳ مهر - درهای تالار سرمایه بسته میشود و چراغها یکییکی خاموش، هنوز روی مانیتور اصلی عدد ۲ میلیون و ۹۵۰ هزار واحد چشمک میزند. عددی که پایان هفته معاملهگران در فکر فرو میبرد.
نرخ ارز و تصمیمات بانک مرکزی، این روزها سرنوشت سهام نه در صنعت و نه در کامودیتی، بلکه در دفتر سیاستگذار پولی نوشته میشود.
بازار هنوز زنده است، هنوز امید دارد. درست مثل پاییز تهران، آرام، خسته، ولی آماده برای شنبهای دیگر که شاید شاخص دوباره جان بگیرد و در میان هیاهوی تابلوها، رنگ سبز برای چند ساعت بازهم رویای سرمایهگذاران را روشن کند.