نورنیوز-گروه فرهنگی: علی نصیریان در تئاتر قدیمی «سنگلج»، از خاطرههای جوانیاش گفت، برای جمع صمیمانهای که در این تئاتر گرد هم آمده بودند، آواز خواند و سفارش نسل جوان را به مسئولان هنری کشور کرد.
او همچنین درگذشت ناصر تقوایی را تسلیت گفت و او را جواهر ارزشمند هنر کشور خواند.
روز پنجشنبه، ۲۴ مهر ماه به انگیزه شصتمین سالگرد تاسیس تماشاخانه سنگلج، جمعی کوچک و صمیمی از هنرمندان تئاتر به این تماشاخانه دعوت شدند. جمعی که گرد علی نصیریان نشستند، خاطرههای شیرین خود را روایت کردند و درخواستهای خود را از شهرداری و وزارت ارشاد بیان کردند.
علی نصیریان هم که همواره علاقه خود را به تماشاخانه قدیمی سنگلج بیان کرده، با تماشای پوستر تئاترهای قدیمی این تماشاخانه که تعدادی از آنها را خود کارگردانی کرده بود، به مرور خاطرات خود پرداخت. او با صبر و حوصله به داخل این تماشاخانه قدیمی رفت. بر صندلیهای آن دست کشید و برای لحظاتی روی صحنه رفت تا این خاطرهبازی کامل بشود.
در این برنامه که با حضور هنرمندانی مانند سعید امیرسلیمانی،اکبر زنجانپور،هادی مرزبان، فرهاد آییش، مائده طهماسبی،آتش تقیپور، اکبر رحمتی، فرزانه کابلی،محمدرضا خاکی، عبدالرضا اکبری، اردشیر صالحپور و هنرمندانی از نسل جدیدتر چون اتابک نادری، کورش سلیمانی،سیروس همتی، هادی عامل و ... برگزار شد، علی نصیریان کیک تولد ۶۰ سالگی تماشاخانه «سنگلج» را برید و به یاد خاطرات جوانیاش، قطعه آوازی از یکی از نمایشهایش اجرا کرد.
او خطاب به مدیران هنری کشور تاکید کرد: شناسنامه و هویت هر ملتی، فرهنگ آن است. هر چه نطق و سخنرانی کنیم و روزنامه منتشر کنیم و ... هیچ یک به اندازه فرهنگ که بخش بسیار لطیف و زیبای آن هنر است، تاثیرگذار نیست. بنابراین بیتوجهی به فرهنگ و هنر و کمعنایتی به آن اشتباه بزرگی است.
نصیریان، توصیههای خود را خطاب به مدیران هنری چنین ادامه داد: تقویت و حمایت از هنرهای نمایشی، را به مسئولان نمایشی گوشزد میکنم که بهترین راه معرفی یک ملت است. الان دنیا به ما تروریست میگوید در حالیکه با ابزار هنر، به خوبی میتوانیم ملت خود را به دنیا معرفی کنیم. برای این کار باید گروههای هنری را به دیگر کشورها بفرستید تا هنر و هویت ملت ایران را نشان بدهند و چه امکانی بهتر از این.
او که بابت درگذشت ناصر تقوایی اندوهگین بود، با تسلیتگویی، در ادامه سخنان خود افزود: ناصر تقوایی جواهر یگانهای بود. فقط یک تجربه همکاری در فیلم «ناخدا خورشید» داشتیم و به مدت چند ماه در خدمت ایشان بودم. رفتن هنرمندانی مانند داریوش مهرجویی و ناصر تقوایی غمانگیز است ولی نسل جوانی داریم که در هنر بخصوص هنرهای نمایشی بسیار فعال است و میتواند جایگزین شایستهای برای آنان باشد.
او خاطرنشان کرد:هنرمندان ما درجه یک هستند و بازیگران ما چیزی از دیگران کم ندارند، تنها تفاوت آنان با بازیگران حرفهای دیگر کشورها در بحث روانشناسی رفتاری و زبان است. همچنانکه ثابت شده نه فقط سینمای ما در دنیا موفق بوده بلکه تئاترمان هم چه در گذشته و چه حال، در فستیوالهای بینالمللی موفق بوده است.
نصیریان با یادآوری اجرای نمایش «خانه برناردا آلبا» کار روبرتوچولی، کارگردان آلمانی که با بازیگران ایرانی در ایران و آلمان روی صحنه رفته بود، اضافه کرد: همزمان با اجرای این نمایش از من خواستند همراه گروه به آلمان بروم. این نمایش به زیبایی در آلمان اجرا شد. تمام بازیگران آن هم دختران ایرانی بودند. آلمانیها باور نداشتند که دختران ما این چنین هنرمند باشند. آنها تصور میکردند که ما هنوز با شتر رفت و آمد میکنیم در حالی که بهترین معرف یک ملت، فرهنگ آن است.
او افزود: من که پیر شدهام و ذینفع نیستم اما میخواهم که بستر کار برای جوانان امروز فراهم شود تا هم آنان کار کنند و هم بتوانیم با آثار هنری آنان، کشورمان را به دنیا معرفی کنیم.
او خطاب به مهدی احمدی، سرپرست معاونت هنری که در برنامه حضور داشت، گفت: اینها را به مدیران وزارت ارشاد منتقل کنید و البته آقای صالحی، وزیر فرهنگ هم هنرشناس است. ما هم نمیخواهیم شقالقمر شود ولی در حد امکان برای فعالیت جوانان بسترسازی شود تا دنیا، هنر جوانان ما را ببیند.
نصیریان که به گفته خودش از تکتک آجرهای تماشاخانه سنگلح خاطره دارد، با روایت خاطراتی از شکلگیری این تماشاخانه اضافه کرد: ریشه تئاتر ما در این تماشاخانه است و اگر این تماشاخانه رونق گرفت، اول به دلیل اجرای نمایشنامههای ایرانی بود و بعد هم به این دلیل که چهارشنبهشبها نمایشهای زنده از تلویزیون در سراسر کشور پخش میشد و مردم ما را به واسطه این نمایشها میشناختند.
او با تشریح وضعیت تئاتر در دهههای گذشته و در شروع فعالیتهای هنری خودش یادآوری کرد: آن زمان که اصلا فرهنگ و هنر و تئاتر نبود. ما شروع به کار کردیم و با کارهای ما بود که مهرداد پهلبد، رییس وقت فرهنگ و هنر، تماشاخانه «سنگلج» و اداره تئاتر را ساخت. آن دوره، در هنرهای زیبا فقط آقای ابوالحسن صبا ارکستر ملی را درست کرده بود اما بخش تئاتر نداشت تا اینکه شاهین سرکیسیان ـ هنرمند ارمنی و یکی از نخستین معلمهای تئاتر که نصیریان هم با او همکاری کرده است ـ به واسطه یک رابطی، برای تئاتر کمک خواست و پهلبد هم گفت باید کارهایتان را ببینم. ما چند نمایش در سالن تمرین آقای صبا بازی کردیم و او پسندید و پرسید چه میخواهید.
نصیریان با اشاره به شرایط ساخت تماشاخانه سنگلج ادامه داد: زمین اینجا مال شهرداری بود که آن را واگذار کرد. معمارش هم یک فرد ارمنی به نام بابایان بود که بدون دستمزد آن را ساخت. درواقع این تئاتر مجانی ساخته شد. ما یتیم بودیم و تئاترمان هم با حمایت و کمک ساخته شد.
او همچنین خاطراتی از راهاندازی اداره هنرهای دراماتیک روایت کرد و افزود: وقتی پهلبد نمایش ما را دید، از ما پرسید چه میکنیم، عباس جوانمرد در سمعی بصری که تازه تاسیس شده بود، کار میکرد ولی من بیکار بودم و پهلبد گفت که مرا هم استخدام کنند و به عنوان کمک آموزگار استخدام شدم. مرا به حسن شیرازی سپرد که مجله نمایش را درمیآورد. ما جا نداشتیم و من در اتاق آقای گرمسیری مینشستم و در این اتاق، افراد بسیاری را دیدم؛ سهراب سپهری و ابوالحسن صبا و ... پس از آن پهلبد به دکتر مهدی فروغ دستور داد اداره هنرهای دراماتیک را بسازد و ما را جمع کند. آن زمان داشتند تالار رودکی را میساختند.
او که نمایشهای گوناگونی در «سنگلج» اجرا کرده و زمانی مدیریت آن را هم عهدهدار بوده، اضافه کرد: من نمایش «امیرارسلان» را کار کردم و نمایش «چوب به دستهای ورزیل» ساعدی اینجا اجرا شد. عباس جوانمرد هم نمایش «پهلوان اکبر» بیضایی را کار کرد. این تئاتر، از نظر صدا و دید، تئاتر بسیار خوبی است. آن زمان که ما شروع کردیم، زمستانها بخاریهایی خیلی ابتدایی داشت ولی به هر حال اینجا ساخته شد و رونق گرفت.
نصیریان با یادآوری دوره مدیریتش در اداره تئاتر اضافه کرد: آن زمان قصد داشتم تئاترها را به گروهها واگذار کنم که دست دولت و اداره تئاتر نباشد. بهترین راه این بود که هنرمندان بزرگ ما مدیریت هنری تئاترها را به عهده بگیرند. تئاتر، هنر فردی نیست بلکه هنری جمعی است و استمرار آن وابسته به گروه است. هرچند بعد از انقلاب بسیاری از گروههای نمایشی ما از بین رفتند.
او با اشاره به حضور بازیگران درخشان تئاتر در فیلمهای موج نو سینما تاکید کرد: تئاتر سنگلج زادگاه ساعدی بود و برکات بسیار خوبی داشت مثل فیلمهای «آرامش در حضور دیگران»، «گاو»، «بهترین بابای دنیا» و ... که نطفه آنها در اینجا شکل گرفت.
در بخشی از این برنامه، اتابک نادری، مدیر پیشین تماشاخانه «سنگلج» که در دوره مدیرت خود پیگیریهای زیادی برای اجرای طرح توسعه تماشاخانه و در اختیار گرفتن ساختمان مجاور آن انجام داده بود، عنوان کرد: زمان بازسازی تماشاخانه متوجه اسناد مربوط به خریداری ساختمان مجاور شدم. از استاد انتظامی راهنمایی خواستم و ایشان عنوان کردند که با آقای نصیریان که مدیریت تماشاخانه را بر عهده داشتهاند، صحبت کنم. متوجه شدیم دهه ۶۰ زمان مدیریت دکتر منتظری اقدامی حقوقی برای در اختیار گرفتن این ساختمان انجام شد اما رای دادگاه آن را رد کرد چرا که به دلیل وقوع انقلاب، مبایعهنامه رسمی نداشتیم و مالک ساختمان از دنیا رفته بود و وارثان نیز آن را فروخته بودند. بنابراین پرونده مختومه شد اما دوباره سراغ آقای انتظامی رفتم و خواستار آن شدم که شهرداری این ساختمان را به ما هبه کند. با پیگیریهای ما و حمایت بزرگان تئاتر کشور، آقای قالیباف شهردار وقت دستور این کار را داد اما بعد از رفتن ایشان این موضوع اجرایی نشد.
نادری اضافه کرد: این تماشاخانه تنها جایی است که میتواند بافت فرهنگی را به این منطقه بازگرداند. ما به شهرداری گفتیم ساختمان متعلق به شما باشد اما اجازه بدهید ما بهرهبردار آن باشیم. میتوانیم اینجا چند سالن بلک باکس برای فعالیت جوانان درست کنیم. اگر به موقع این کار را انجام ندهیم، لالهزار دوم در خیابان بهشت اتفاق میافتد. یعنی سیستم شهری، بافت فرهنگی را خفه میکند در حالی که همه جای دنیا کنار یک بنای قدیمی، بنایی تازه احداث میکنند تا آن را احیا کند.
همچنین مهدی احمدی، سرپرست معاونت هنری هم حضور در این مراسم را توفیقی برای خود دانست و گفت رحمت خداوندی بر روح استاد ناصر تقوایی که از استوانههای هنر کشور بود. در همه جای دنیا بعضی از اماکن به خاطر حضور بزرگان، ثبت شدهاند. در واقع شخصیتها به مکانها حرمت و قداست میدهند و هنرمندان بزرگی هم که در این تماشاخانه فعالیت کردهاند، باعث حرمت و قداست آن شدهاند.
هنرمندان حاضر در برنامه هر یک خاطرات کوتاهی از سنگلج و نصیریان روایت کردند و اردشیر صالحپور، پژوهشگر و نمایشنامهنویس نیز نکاتی را درباره تماشاخانه سنگلج و وضعیت تئاتر در سالهای پیش از انقلاب بیان کرد.
در بخش پایانی برنامه، نشان شصتمین سالگرد تماشاخانه سنگلج به دلیل سالها فعالیت هادی مرزبان در زمینه اجرای نمایشهای ایرانی به این هنرمند اهدا شد.
پریسا مقتدی، مدیر تماشاخانه سنگلج، یادداشتی را درباره شصتمین سالگرد تاسیس آن خواند و هدایایی را به هنرمندان پیشکسوت حاضر در برنامه اهدا کرد.
در این برنامه محمد احمدی، سیاه جوان ۲۰ سالهای که دانشجوی تئاتر است، با رخصت گرفتن از علی نصیریان، یک قطعه کوتاه سیاهبازی اجرا کرد و نصیریان نیز با او همراهی کرد.
او در بخشی از اجرای خود رخصت گرفت تا دست نصیریان را ببوسد اما نصیریان گفت: هرگز دستبوس کسی نباشید چون فرهنگ ناپسند تملق را گسترش میدهد.
رضا مردانی، مدیر کل هنرهای نمایشی، نیکنام حسینیپور، مدیر مرکز روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کورش سلیمانی، کارگردان، بازیگر و مدیر مجموعه تئاتر شهر، سید وحید فخر موسوی، دبیر چهل و چهارمین جشنواره تئاتر فجر و وحید لک هم از دیگر حاضران در برنامه بودند.
در بخش پایانی این برنامه، علی نصیریان با وجود خستگی، به داخل سالن رفت، روی صحنه سنگلج که در سالهای دور بارها بر آن ایفای نقش کرده بود، رفت، برای لحظاتی روی صحنه ماند و از نزدیک، نظارهگر وضعیت صندلیها، صحنه و پرده آن شد و نکاتی را درباره مراقبت از سالن و تغییرات آن مطرح کرد.