نورنیوز- گروه بین الملل: از زمان شکلگیری منازعه فلسطین و اسرائیل، ایالات متحده همواره کوشیده است نقش میانجی میان دو طرف را ایفا کند؛ تلاشی که از دوران «یاسر عرفات» و سازمان آزادیبخش فلسطین آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. واشنگتن در دهههای گذشته بارها نشستها، مذاکرات و توافقهایی را میان مقامات فلسطینی و اسرائیلی سامان داده اما هیچیک از آنها به ثمر نرسیده است. هر بار که توافقی شکل گرفت از اسلو تا کمپ دیوید و پس از آن، این اسرائیل بود که مفاد تعهدات را نقض کرد و زیر تمامی توافقات زد. در نتیجه، دولت نیمبند خودگردان فلسطین در رامالله هرگز نتوانست به نهادی واقعی برای اداره سرزمینهای فلسطینی بدل شود. برعکس، اشغالگری اسرائیل به شکلی مستمر و خزنده ادامه یافت. در حالی که جامعه جهانی انتظار داشت، اسرائیل به مسیر صلح بازگردد این رژیم به سیاست محاصره، دیوارکشی و محدودسازی کامل تردد فلسطینیها روی آورد. دیواری بلند و ضخیم میان شهرکهای صهیونیستنشین و مناطق فلسطینینشین کشیده شد تا عملاً ارتباط انسانی، اقتصادی و اجتماعی فلسطینیها از هم گسسته شود. هر بار که ارتش اسرائیل به مناطق فلسطینی یورش برد، واشنگتن در موضع دفاع از تلآویو ایستاد و هر مقاومتی را با برچسب «تروریسم» سرکوب کرد. این چرخه یکسویه و ظالمانه تا امروز ادامه یافته است. آخرین حلقه از این زنجیره، فاجعه انسانی در غزه است؛ جایی که در پی عملیات «طوفان الاقصی»، اسرائیل جنگی تمامعیار را آغاز کرد که هدف آن چیزی فراتر از مقابله نظامی بود. نابودی شرایط حیات در نوار غزه. تخریب زیرساختها، محاصره کامل غذا و دارو و بمباران بیوقفه مناطق مسکونی، تصویری از جنگی به ظاهر نظامی اما در واقع ویرانگر زندگی مدنی به نمایش گذاشت. کشورهای عربی، همانند گذشته، به صدور بیانیه و محکومیتهای لفظی بسنده کردند و جهان غرب نیز بهرغم شوک افکار عمومی در برابر جنایتهای اسرائیل، سکوتی معنادار در پیش گرفت. اما این بار برخلاف گذشته، افکار عمومی جهان علیه اسرائیل بهپا خاست. دانشگاهها، روشنفکران و حتی مردم عادی در خیابانهای اروپا و آمریکا، سیاستهای اسرائیل را محکوم کردند و خواستار پایان حمایت بیقید و شرط واشنگتن از تلآویو شدند. در همین فضای متحول جهانی بود که حدود ۱۶۰ کشور عضو سازمان ملل متحد، دولت مستقل فلسطین را به رسمیت شناختند و بر حق حیات و استقلال واقعی مردم فلسطین تأکید کردند. واقعیت آن است که آمریکا هرگز میانجی بیطرفی در این مناقشه نبوده است. نقش واشنگتن در روند صلح خاورمیانه نه بر مبنای عدالت بلکه با هدف مدیریت بحران به سود اسرائیل تعریف شده است. هرگاه فشار افکار عمومی جهان افزایش یافته، آمریکا با ژست میانجیگری کوشیده است، صدای اعتراضات را فروبنشاند. حتی طرحهای اخیر از جمله ابتکار ۲۰ مادهای دولت ترامپ نیز بیش از آنکه بر مبنای مصالح واقعی فلسطینیها باشد، تلاشی برای بازسازی چهره سیاسی واشنگتن در برابر افکار عمومی جهانی بود. اما با توجه به حاکمیت جریانهای تندرو در کابینه اسرائیل، بعید است تلآویو حتی در صورت پذیرش توافقی جدید به تعهدات خود پایبند بماند. تجربه نشان داده است که اسرائیل هر توافقی را در کوتاهمدت امضا میکند و در میانمدت نقض میکند. از سوی دیگر، واشنگتن نیز قادر نیست و شاید هم تمایل ندارد، فشار مؤثری بر متحد استراتژیک خود وارد آورد تا در مسیر صلح واقعی گام بردارد.رفتار اخیر نخستوزیر اسرائیل و مواضع تند و مغرورانه او حتی موجب بروز اختلافاتی در داخل آمریکا شده و واکنشهای تند دونالد ترامپ را نیز در پی داشته است. با این حال این اختلافات بیشتر به رقابتهای سیاسی داخلی آمریکا مربوط است و نه دلسوزی برای مردم فلسطین. آنچه مسلم است، روند تاریخی نشان میدهد که هیچیک از تلاشهای میانجیگرانه آمریکا در جهت تحقق صلح پایدار نبوده و نخواهد بود زیرا کشوری که خود اصلیترین حامی مالی، نظامی و سیاسی اسرائیل است، نمیتواند داور منصف این منازعه باشد. تا زمانی که چنین واقعیتی تغییر نکند هر طرح و توافقی، محکوم به تکرار چرخهای است که از دل آن تنها اشغال، ویرانی و بیعدالتی زاده میشود.
در جامعهای که مسیرهای موفقیت(تحصیلات، شغل، درآمد پایدار) برای بسیاری از مردم دشوار یا بسته شده، مصرف کالاهای لوکس بهویژه برندهای جهانی به ابزار نمایش موقعیت و شأن اجتماعی تبدیل میشود. در چنین شرایطی، داشتن آیفون نه فقط یک وسیله ارتباطی بلکه نشانهای از «موفقیت نمادین» است؛ چیزی شبیه مدرک افتخار برای ورود به طبقات جدید! حتی در میان جوانان طبقه متوسط رو به پایین، داشتن آیفون نوعی «ارتقای هویتی» محسوب میشود که میتواند، جایگزین احساس محرومیت از فرصتهای واقعی شود.
انگار خرید این گوشی فراتر از یک نیاز ارتباطی، داستانی است از مصرف نمایشی، هویتسازی و تلاش برای همگامی با فرهنگ جهانی در کشوری که شکاف اقتصادی و رویای زندگی لوکس، تصمیمات روزمره را شکل میدهد.
واردکنندگان از ثبت رسمی این گوشیها در گمرک خبر میدهند و فروشندگان از حباب قیمتی میگویند که شاید تا یک ماه دیگر فروکش کند اما برای بسیاری دیگر، آیفون چیزی بیش از یک دستگاه است؛ آیینهای از جایگاه اجتماعی و دریچهای به سوی جهانی که در آن داشتن یک برند خاص، هویت میسازد.
سازندگی