نورنیوز- گروه سیاسی : بخش بحثها و نطقهای عمومی اجلاس سالانه سازمان ملل متحد، امسال بیش از هر سال دیگر در ایام اخیر، جلب توجه کرد. مخصوصاً خروج تعداد زیادی از اعضای هیئت نمایندگیهای کشورهای عضو، در زمان آغاز سخنرانی نخستوزیر رژیم صهیونیستی، بیتردید کمسابقه و نشانگر اوج انزجار جهانی از این شخص و رژیمی که نمایندگی آن را بر عهده دارد، میباشد.
جالب آنکه بسیاری از رهبران کشورها، در نطقهای خود، به سازمان ملل متحد انتقاد کردند. در این خصوص حرفهای ترامپ که سازمان ملل متحد را مقصر برخی از موضوعات بینالمللی میداند، محل تأمل و بعضاً محل تمسخر واقع گردید. بعد دیگر این مجمع عمومی، حضور رهبران و نمایندگان تقریباً همه اعضای ملل متحد بود. هر چند که سطح سیاسی شرکتکنندگان متفاوت بود؛ برخی در سطح رئیس جمهور و برخی دیگر در سطح وزیر خارجه شرکت داشتند، کمتر کشوری از اعضا را میتوان یافت که در سطح پایینی در این اجلاس شرکت کرده باشد. موضوع شناسایی دولت فلسطینی، یکی از جنجال برانگیزترین مباحث بود و از ۱۹۴۸که قطعنامه مجمع عمومی، نظام دو دولتی در فلسطین را به تصویب رساند، تاکنون، علیرغم تلاشهای فراوان، عضویت تمام عیار دولت فلسطینی، تحقق نیافته و شکاف در مورد شناسایی دولت فلسطینی، اردوگاه غرب را در این اجلاس دو پاره کرد.
مجموعه رفتارها، گفتارهای تناقضآمیز رهبران دولتهای عضو ملل متحد در مورد این سازمان، پرسشهای عمدهای را در مورد ماهیت و کارکرد این بزرگترین بوروکراسی بینالدولی دنیا را فراروی ما قرار داده است. یکی از مهمترین پرسشها این است که هشتاد سال فعالیت سازمان ملل متحد را چگونه میتوان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؟ در پاسخ سه موضوع بههم پیوسته قابل طرح و تعمق میباشند: «نگرشها و انتظارات از سازمان ملل متحد»، «بازشناسی روشهای حاکم بر سازمان ملل متحد» و سرانجام «پویشها و فعالیتهای سازمان ملل متحد». دقت در این سه موضوع روشن میکند که سازمان ملل متحد، به عنوان باشگاه دولتها، کارنامهای ترکیبی در این هشتاد سال را به جا گذاشته ولی با همه کاستیهای ساختاری و روشی، بخش جدا ناپذیری از مناسبات بینالمللی است و جالب آنکه علیرغم همه انتقادی هیچ دولتی حاضر به ترک عضویت در سازمان ملل متحد نیست. بلکه عضویت تمام عیار دولت فلسطینی، بسیار جدّی است.
سازمان ملل متحد، بر ویرانههای جنگ خانمانسوز دوم جهانی با بیش از پنجاه میلیون کشته بنا شد. سازمان ملل متحد، در واقع سازمان دولتهایی بود که نمیخواستند جنگ دوم که به فاصله نسبتاً کوتاهی از جنگ اول جهانی آغاز شده بود، تکرار شد. لذا در بازشناسی انتظارات نگرشهای مربوط به سازمان ملل متحد باید گفت که اولاً تأمین صلح و امنیت بینالمللی، تبدیل به محوریترین مفهوم شد. ثانیاً، این سازمان را فاتحان جنگ دوم بنا کردند، لذا صلح و امنیت بینالمللی، صلح و امنیتی بود که مد نظر آنها با توجه به موقعیت قدرت و همچنین تجربه آنها شکل گرفته بود. ریشه حق وتو در سامانه بینالمللی پیروزمندان جنگ دوم، قابل جستجو است. لذا سازمان ملل متحد، در بسته قدرتهای بزرگ پیروز بنا شد. اما انتظارات از آن سازمان، مخصوصاً با توجه به ادعاهای قدرتهای بزرگ روز به روز افزایش یافت و در فقدان یک نظم سلسله مراتبی همهجانبه و با قابلیت مجازات متجاوزین به حقوق دیگران، فاصله بین «واقعیت قدرت محور ملل متحد» با «آمال، آرزوها و درخواستهای مشروع ملتها برای اجرای عدالت» روز به روز، رو به فزونی گذاشت و بیتردید سازمان ملل متحد در این خصوص مخصوصاً با توجه به عملکرد اعضای شورای امنیت در قضیه غزه، با کسریهای ساختاری و بحرانهای عمیق انتظارات روبروست.
اما تحلیل دقیق از سازمان ملل متحد در هشتاد سالگی آن، نیازمند دقت در روشهای حاکم بر این سازمان است. مهمترین مطلب در این خصوص آن است که سازمان ملل متحد، باشگاه دولتها هست و ماهیتی دولت محور دارد. و به تعبیر دقیقتر، سازمانی بینالدولی میباشد. معنای این گزاره آن است که هرگونه اقدام و عمل سازمان ملل، از صدور بیانیه و قطعنامه گرفته تا اقدامات عملی، پدیدهای مستقل نیست و تابع خواست دولتهای عضو میباشد. اگر اعضاء بخواهند، اقدامی صورت میگیرد و اگر نخواهند، حرف و عملی در میان نیست. ماهیت بینالدولی سازمان ملل، از رهگذر دیپلماسی چندجانبه، منجر به موضعگیریها و تصمیمگیریهایی میشود که در واقع بازتاب و خواست دولتهای عضو است.
از این جهت سازمان ملل متحد را میتوان با آئینهای مقایسه کرد که واقعیتهای جهان را منعکس میکند. سازمان ملل متحد، آئینه واقعی، کنشگران بینالمللی است که هرکدام منافع جداگانهای را تعقیب میکنند.
اما، در یک نگاه همهجانبه، پویشها و فعالیتهای سازمان ملل متحد، در عرصههای گوناگون، گسترده، فراوان و رنگارنگ است. این تنوع به گونهای است که نمیتوان یک قضاوت یک دست و یک رنگ داشت. از استعمارزدایی و شناسایی استقلال کشورها مخصوصاً در دهه شصت قرن بیستم میلادی گرفته تا ایجاد حساسیت و تدوین چارچوب برای مقابله با بلایای طبیعی، کارنامه سازمان ملل، باید جدا جدا و در عرصههای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد.
هرچه هست، سازمان ملل، واقعیتی از روابط بینالمللی دوران معاصر است. بدون شناخت آن فهم و اداره مناسبات خارجی، امکانپذیر نیست. سازمان ملل متحد، مجموعهای ترکیبی متناقض و پرنشیب و فراز در هشتاد سال گذشته میباشد.
مدیرکل سابق دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل