نورنیوز - گروه سیاسی :سیونهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان بهعنوان یک شخصیت حقوقی، روز سهشنبه (یکم مهر ماه ۱۴۰۴) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام والمسلمین امیررضا دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، با حضور وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها و همچنین وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) بهصورت علنی آغاز شد.
در ابتدای جلسه قاضی از وکیل شکات خواست تا در جایگاه قرار بگیرد و اظهارات خود را مطرح کند.
حجت الاسلام والمسلمین مسعود مداح وکیل شکات پرونده در جایگاه حاضر شد و اظهار کرد: در راستای تبیین جرایم تروریستی گروهک منافقین، امروز میخواهم در رابطه با جنایاتی صحبت کنم که این جنایات به وسعت مردم ایران است. این جنایات فراتر از آیین دادرسیها دادگاه و مکاتب قضایی است و مردم مظلوم و نظام اسلامی ایران بزهدیدههای این جنایات هستند.
وی افزود: کشتار بی حد و حصر کودکان، زن و مرد و پیر و جوان و مردم غیرنظامی تنها گوشهای از جنایات وحشیانه مزدورانی است که فریب سرکردگان این گروهک تروریستی را خوردند. اگر تاریخ چند صد سال اخیر ایران را بررسی کنیم هیچگاه مزدورانی نداشتیم بر له دشمن خارجی و علیه مردم ایران بجنگند، انواع جنایات وحشیانه را به انجام برسانند و به این جنایات افتخار کنند و بدتر اینکه نام این جنایات را آزادیبخشی و آزادیخواهی بگذارند.
وکیل شکات پرونده تصریح کرد: این تروریستها عملیات مهندسی را آزادی خلق مینامیدند و مردم را به اشکال مختلف شکنجه میدادند. از کشیدن ناخن تا سوراخ کردن بدن و قرار دادن اتوی داغ روی بدن، ریختن آب جوش و مثله کردن اجساد در عملیات مهندسی تنها گوشهای از این جنایات وحشیانه است.
وی تاکید کرد: از جانب موکلین خودم بیان میکنم که عنوان مجرمانه افساد فیالارض و محاربه و سایر عناوین مجرمانه، مشارکت و همکاری موثر اطلاعاتی در جاسوسی سازمان یافته با دولت بیگانه و متخاصم رژیم بعث عراق در طول جنگ ۸ ساله تحمیلی موضوع ماده ۵۰۱ تا ۵۰۸ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، همکاری با دول متخاصم خارجی موضوع ماده ۵۰۸ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی و خارجی کشور و علیه جان و مال مردم موضوع ماده ۶۱۰ و ۶۱۱ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی کمترین عناوین مجرمانهای است که میتوانیم به جنایتکاران این سازمان منتسب کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین مداح یادآور شد: سازمان منافقین در جنگ تحمیلی ۸ ساله سهگونه همکاری با رژیم بعث عراق داشت. همکاری نظامی، همکاری جاسوسی و اطلاعاتی و مباشرت در کشتار مردم ایران. یکی از اعضای جدا شده این گروهک که در صفحه ۲۴۹ کیفرخواست نیز آمده است بیان میکند که مسعود رجوی در تبیین جهان از صدام و شیخنشینهای منطقه به عنوان دیکتاتور و مرتجعین منطقه نام میبرد و آنها متجاوز میخواند، اما وقتی با طارق عزیز یک بیانیه مشترک داد تحلیل و نظریه عوض شد. این نمونهای از رفتارهای تناقضگونه مسعود رجوی بود.
وی ادامه داد: اسناد فراوانی دلالت بر همکاری موثر مسعود رجوی رژیم بعث عراق دارد در حالی که این رژیم را مرتجع و دیکتاتور میداند. این نشان میدهد که سراسر رفتار این شخص فریب نیرنگ و تناقض است.
وکیل شکات پرونده خاطر نشان کرد: سعید شاهسوندی از اعضای جدا شده سازمان بیان میکند: در تحلیلهای درونی سازمان، در مرکزیت سازمان و یا در صفوف مختلف سازمان رسماً گفته میشد که تجاوز همه جانبه عراق به ایران میتواند باعث افزایش نارضایتی مردم و در نهایت قیام عمومی تبدیل شود. ما بر این گمان بودیم به علت قدرت و توانایی خودمان میتوانستیم بر امواج این نارضایتیها سوار شویم و به اصطلاح قدرت را در دست بگیریم.
حجتالاسلام مسعود مداح وکیل شکات پرونده گفت: روند قضایای جنگ و شرکت سازمان در مسائل مربوط به آن، پس از خرداد سال ۱۳۶۰، تغییر جدی و کیفی یافت. در خرداد ۱۳۶۰ و با آغاز مبارزه مسلحانه سازمان، پس از ضربات اولیهای که توانست با کمک عنصر غافلگیری وارد آورد، تقریباً تا اواخر سال ۱۳۶۴، تشکیلات سازمان و نیروهای تشکیلاتی وابسته به آن از داخل شهرها و از تهران برچیده شده بودند. در این دوره، عملیات ترور مردم عادی و مسئولین را رقم زدند و پس از شکست در این مسیر و عدم همکاری مردم با آنها، مسعود رجوی اقدام به همکاری با رژیم بعث عراق که در حال جنگ با مردم ایران بود کرد. از این زمان، سازمان بهطور جدی وارد زدوبندهای سیاسی شد.
وی گفت: لازم است به این نکته اشاره شود که روابط سازمان با عراق از پیش از سال ۱۳۶۲ نیز آغاز شده بود، اما در همان سال این روابط ابعاد جدی و کیفی یافت و رسمی و علنی شد. این موضوع به جایی رسید که مسعود رجوی با مسئولین ردهبالا و ارشد استخبارات عراق دیدار کرد و نهایتاً با صدام ملعون دیدار داشت. در پی همین زدوبندهای سیاسی، سازمان موفق شد بودجه، تانک، اسلحه و مهمات دریافت کند. اما سؤال مهم اینجاست: این اسلحه، مهمات، تانک و هلیکوپتر برای چه هدفی تأمین شدند؟ برای جنگ با مردم ایران، برای کشتار مردم.
وی همچنین گفت: در صفحه ۲۵۲ کیفرخواست نیز، همین موضوع از جانب یکی از اعضای جداشده از سازمان چنین بیان شده است که رجوی از بدو ورود به بغداد، با نشستهای مختلف علنی و مخفی خود با صدام، تصمیم گرفت خط جدید جنگ آزادیبخش سازمان را پیاده کند و در نتیجه، با عراق از نظر نظامی همکاری نماید. به همین منظور، در سال ۱۳۶۵ گروهانهای رزمی در مناطق مختلف جبهههای کردستان از جمله سردشت و مریوان و جبهههای غرب، شامل پاوه، قصر شیرین و سرپل ذهاب تشکیل شد. سازمان با برگزاری دورههای مختلف آموزشهای رزمی، سعی کرد یگانهای رزمی را آداپته و آماده کند. از این زمان، صدام پایگاهها، پادگانها، زمینهای تمرین، و همچنین سلاحهای سبک و نیمهسنگین را در اختیار سازمان قرار داد و اجازه داد مانورهایی در مناطق مختلف مرزی صورت گیرد. در این مقطع، سازمان در هماهنگی کامل نظامی با ارتش صدام، گروهانهای رزمی تشکیل داد و تمامی نیروهای نظامی خود را در دو منطقه کردستان و جبهه میانی متمرکز کرد؛ بهطوری که هر یک از این نیروها تحت حوزه عملیاتی یکی از سپاههای ارتش عراق قرار داشتند.
حجتالاسلام والمسلمین مسعود مداح وکیل شکات پرونده گفت: تمامی حرکات نظامی با هماهنگی و تحت نظارت افسران استخفارات سپاه عراق بود که معمولا در پایگاههای مرکزی سازمان، چون پایگاه سردار در کرکوک و اشرف مستقر بودند، انجام میشد. بدین طریق سازمان برای پیشبرد خط و استراتژی جدیدش یعنی جنگ آزادیبخش در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی ایران با ارتش صدام در جبههای جدید همسو شد تا شاید بدین طریق سرنگونی تحقق یابد.
حجتالاسلام والمسلمین مسعود مداح گفت: دشمنان مردم ایران و مسعود رجوی نمیتوانستند این را ببینند که بیش از ۹۸ درصد مردم، به جمهوری اسلامی رای دادند و پای کار این انقلاب ماندند، اما سوالی که واقعا میخواهم بپرسم این است که شما برای نجات خلق، ادعایتان این است که ما ارتش آزادیبخش برای مردم ایران بودیم، شما برای آزادی مردم ایران را میکشتید، این فقط گوشهای از تصاویر شهدای ترور است که اگر نگاه کنید جوان، پیر، کودک و نوجوان ندارد.
وی گفت: شما برای آزادی مردم ایران، مردم این کشور را شکنجه و اسیر میکنید بعد در رسانههای خودتان با افتخار از عملیاتی نام میبرید که اسامی اسرا یعنی بچههای این مملکت را به عنوان اسیر منتشر میکنید. اسم این کار آزادیبخشی است؟ آنها دو عملیات علیه مردم ایران انجام دادند که نخست آفتاب و دیگری چلچراغ بود.
حجتالاسلام والمسلمین مسعود مداح گفت: در عملیات آفتاب نیروهای تروریستی سازمان منافقین ۸ فروردین ۶۷ حملهای را به لشگر ۷۷ خراسان انجام میدهند که با افتخار در نشریات خودشان منتشر کردند بیش از ۲ هزار کشته و هزار و ۵۰۰ مجروح و ۵۰۸ اسیر داشته و این چیزی است که در روزنامه منتسب به خودشان روز جمعه ۱۹ فروردین ۶۷ نشریه انجمنهای اتحادیههای دانشجویان مسلمان خارج از کشور، هواداران سازمان مجاهدین خلق شماره ۱۳۲ منتشر شده است.
وی افزود: اگر این اسمش آزادیبخشی است که شما ۲ هزار نفر را بکشید و بیش از هزار و ۵۰۰ نفر از مردم ایران را مجروح کنید و ۵۰۸ نفر را اسیر کنید ما دیگر حرفی برای گفتن نداریم.
حجتالاسلام والمسلمین مسعود مداح گفت: محمود عطایی که متهم ردیف ۲۶ این پرونده است، از فرماندهان این عملیات است نزد دوربینها حاضر میشود، در همه رسانه هایشان نیز این را منتشر کردند، این شخص با افتخار از این عملیات نام میبرد و میگوید ما جهت آزادیبخشی این عملیات را انجام دادیم. در یکی از این کنفرانسهای مطبوعاتی که صفحه ۳ از شماره ۱۳۴ نشریه اتحادیه انجمنهای دانشجویان مسلمان خارج از کشور است، عطایی میگوید:در این عملیات بیش از ۴ هزار نفر از کشته و بیش از هزار و ۵۰۰ نفر مجروح و بیش از ۵۰۸ نفر اسیر شدند.
وی تاکید کرد: در جای دیگری که خیلی جالب است و این سند فضاحت منافقین است عطایی مطرح میکند، که در ارتش آزادیبخش استعدادهای نظامی فراوانی وجود دارد اکثر افسرانی که مسئولین اداره کننده ارتش هستند حتی از زمان شاه دست اندرکاران مسائل نظامی بودهاند و از ان گذشته افسران زیادی داریم که بعد از سال ۵۷ وارد سازمان شدهاند. این همان سند رسوایی همنشینی مسعود رجوی با ساواک و شاه است.
حجتالاسلام مسعود مداح گفت: تفاوتی بین ساواک، رجوی و تروریستهایی که در این مملکت دست به کشتار مردم زدند، وجود ندارند. این هم همان سندی بود که من به دادگاه ارائه دادم و دلالت بر همکاری مستمر و مؤثر مسعود رجوی با ساواک دارد. شما در اینجا میبینید که خودشان اذعان میکنند فرماندهان نظامی زمان شاه در ارتش بهاصطلاح آزادیبخش حضور دارند و در عملیاتها به آنها کمک کردهاند.
وی گفت: عملیات دیگری که منافقین علیه مردم ایران انجام دادند، عملیات چلچراغ بود؛ سه ماه پس از عملیات آفتاب، در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۶۷، که نهایتاً منجر به اشغال شهر مهران شد. بنابر اظهارات خودشان، بیش از ۸ هزار کشته و ۱۵۰۰ نفر اسیر و گروگان، از نتایج این عملیات علیه مردم ایران بوده است. حالا من سؤال میکنم، از حقوقدانان، از حضار حاضر در جلسه، و از همه آزادیخواهان:آیا میتوان نام این اقدامات را "ارتش آزادیبخش" گذاشت؟ آیا میتوان این اقدامات تروریستی را مشروع دانست؟
وکیل شکات پرونده گفت: افرادی نظیر مسعود رجوی، مریم قجر عضدانلو، مهدی ابریشمچی، زهره اخیانی، فهیمه اروانی، مهدی براعی، مژگان پارسایی، زهرا مریخی، محمدعلی توحیدی و تمامی متهمانی که در این کیفرخواست هستند، همگی در این عملیاتها یا نقش مؤثر و سازنده داشتند، یا نقش فرماندهی، یا نقش اطلاعاتی جدی. با توجه به نقش آنها و با استناد به مواد ۲۷۸، ۲۷۹ و ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، درخواست صدور رأی بابت عناوین مجرمانهی "محاربه"، "افساد فیالارض و سایر جرایم مرتبط، علیه تمامی سردستگان و سرکردگان این گروه مجرمانه دارم. آنچه که تروریستها مرتکب میشوند، با آنچه که نهضتهای آزادیبخش انجام میدهند، بسیار بسیار متفاوت است. تروریستها، غیرنظامیان را هدف قرار میدهند. آنها همانهایی هستند که در حقوق بینالملل، مشخصهشان ایجاد رعب، وحشت و ترس در دل مردم است. آنها هیچگونه حمایت مردمی ندارند، قوانین جنگی را رعایت نمیکنند، فاقد ارتش منسجم، آموزشدیده و دولت مرکزی مستقر هستند. تمام این ویژگیها بهوضوح بر گروهک تروریستی منافقین تطابق دارد. بنابراین، آنها نمیتوانند ادعا کنند که ارتش آزادیبخش هستند.
وی گفت: اینها کسانی هستند که با فریب مردم، حتی با فریب ایرانیان مقیم اروپا، کسانی که تا به امروز اسلحه به دست نگرفتهاند را فریب میدهند، صرفاً برای اینکه عدد و رقم اعضای خود را زیاد نشان دهند، این افراد را با وعدههای پوچ دعوت میکنند تا در عملیاتها شرکت کنند. این را، به گواهی تاریخ و شهادت اعضای جداشدهای که امروز در این جلسه و این تریبون حاضرند، بیان میکنم.
حجتالاسلام والمسلمین مداح وکیل شکات پرونده تصریح کرد: بر اساس اسناد بینالمللی، سازمان منافقین تا چند سال پیش به عنوان گروه تروریستی در دنیا شناخته شده بود. وزارت دادگستری آمریکا و اداره بازرسی فدرال آمریکا طی یک گزارش در تاریخ ۲۹ نوامبر ۲۰۰۴ میلادی به اعمال و فعالیتهای تروریستی سازمان از سال ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۴ اشاره میکند.
وی افزود: در بخشی از این گزارش آمده است: مجاهدین خلق سازمان تروریستی بیگانهای است که هماکنون مقر آن در کشور عراق است و از آنجا با اعمال خشونت، خواهان براندازی حکومت کنونی ایران است. مجاهدین خلق به جهت دسترسی به این آرمان خود در پی انجام اعمال تروریستی بوده که در هشتم ماه اکتبر سال ۱۹۹۹ میلادی، شورای ملی مقاومت به مجاهدین خلق ملحق شده که آمریکا آن را به صورت سازمان تروریستی بیگانه معرفی کرده است.
وکیل شکات پرونده بیان کرد: این رفتار دوگانهای است که دولت ایالات متحده آمریکا و کشورهای غربی در قبال قاتلان ملت ایران دارند.
وی گفت: رسانهای کردن این مسائل و آنچه مربوط به این عملیاتهاست، بهمثابه اقرار سازمان منافقین و سرکردگان آن به همکاریشان با دولت متخاصم رژیم بعث عراق در کشتار مردم ایران است. نکته مهمتر اینکه این افراد با کسانی جنگیدند که برای دفاع از خاک، میهن و نوامیس ایران در مقابل رژیم ایستاده بودند؛ لشکر ۷۷ خراسان، افسرانی که مقابل رژیم بعث عراق ایستادند و مردمی که با دست خالی در برابر حمله وحشیانه دشمن مقاومت کردند. این گروه به سربازان ملت و میهن حمله کردند و با افتخار از آن نام میبرند.
وکیل شکات پرونده گفت:در نشریه اتحادیه انجمنهای دانشجویان مسلمان شماره ۱۳۲، علاوه بر لیست کشتهها و زخمیها، فهرست بلندی از تجهیزات بهعنوان غنیمت ذکر شده است؛ تجهیزاتی که توانستند تصاحب کنند، از جمله انهدام ۱۳ فروند تانک، ۵ نفربر زرهی، دو قبضه ضد هوایی چهارلول، یک مینیکاتیوشا، ۶۰ خمپاره، ۵۰ تیربار سنگین، هزار قبضه مسلسل ژ۳، ۷۵ دستگاه خودروی نظامی، دو دستگاه لودر و دیگر تجهیزات. تمام این وسایل، تجهیزات مردم ایران بودند که در برابر دشمنانی که به خاکشان حمله کرده بودند، برای ایستادگی استفاده میشدند، اما این گروه علاوه بر کشتار، این تجهیزات را نیز به غارت بردند. نکته کلیدی دیگر این است که در متن یک لایحه درخواست شده موضوع به کارشناس حقوق بینالملل ارجاع شود، چرا که ادعای این گروه مبنی بر آزادیبخشی، ادعایی باطل و پوچ است.
وی گفت: آنها در حالی مدعی آزادیبخشی هستند که مردم ایران را کشته، اسیر و شکنجه داده، بمبگذاری کرده و حتی کودکان دو ساله و یک سال و هشت ماهه را به قتل رساندهاند. آیا اینها آزادیبخش هستند یا یک گروه تروریستی؟ در حقوق بینالملل، ویژگیهای یک نهضت یا ارتش آزادیبخش عبارتند از استقلال کشور، حمایت مردم و هدفگیری اهداف مشروع. نه اینکه وارد خانهای شوند، کودک دوساله را به شهادت برسانند و سپس پدر و مادرش را نیز بکشند. نهضتها و ارتشهای آزادیبخش قوانین بینالمللی و قواعد جنگی را رعایت میکنند.
وی افزود: این گروه که دست به کشتار، شکنجه، بمبگذاری و ترور مردم، کودکان و زنان زده است، قوانین بینالمللی را رعایت نکرده است. از محضر دادگاه تقاضا دارم با ارجاع این موضوع به کارشناس حقوق بینالملل، مسئله بهروشنی روشن شود.
سپس فرخانی نماینده ارتش جمهوری اسلامی ایران در جایگاه حاضر شد و اظهار کرد: مجموعه سه عملیاتی که سازمان منافقین انجام داد، پروژهای بود برای اثبات توانایی فنی و عملیاتی خودشان و رژیم بعث عراق و صدام که میخواستند نشان دهند چنین تواناییهایی دارند.
وی افزود: به عنوان مثال در عملیات آفتاب اقدام خاصی انجام ندادند و عملیات آنها در حد بزن در رو بود و تعداد اسرا و شهدای این عملیات به میزانی نبوده که سازمان منافقین اعلام کرده است. همچنین اقدامات آنها در عملیات چلچراغ در حدی نبوده که خودشون گفتند و ما سعی میکنیم در جلسات دادگاه این موارد را شفافسازی کنیم.
فرخانی تصریح کرد: ارتش جمهوری اسلامی ایران در راستای انجام وظایف ذاتی خود مبنی بر حفظ استقلال و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران، از زمان شروع تجاوز رژیم بعث عراق در سال ۱۳۵۹ تا پایان جنگ تحمیلی ۸ ساله، با به کارگیری توان فنی و عملیاتی انسانی خود و با تقدیم بیش از ۴۸ هزار شهید، ضمن حفظ تمامیت ارضی، اجازه تصرف حتی یک وجب از خاک مقدس کشور را به بیگانگان نداد.
وی افزود: در این میان سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین پس از برملا شدن نیات پلید و ناپاک و افکار شوم خود، از هیچ تلاش و اقدامی برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی از جمله نیروهای مسلح دریغ نکرد. این سازمان در راستای دستیابی به اهداف خود و همدستی با رژیم بعث عراق اقدامات گستردهای از جمله جاسوسی، افشا و انتقال اطلاعات حساس نظامی عملیاتها ترور و به شهادت رساندن رزمندگان و فرماندهان، تخریب ادوات و تجهیزات نظامی شنود مکالمات، عملیات روانی جهت بیانگیزه کردن رزمندگان و طیف گوناگونی از حمایتهای تسلیحاتی لجستیکی و اطلاعاتی را در خدمت ارتش رژیم بعث عراق قرارداد.