نورنیوز-گروه بینالملل: رزمایش مرکب امداد و نجات دریایی 2025 (CASAREX2025) در دریای خزر، نهتنها تمرینی برای ارتقای ایمنی دریایی، بلکه نماد همگرایی سیاسی، نظامی و راهبردی جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه در مقابله با تحولات بحرانزای منطقهای و بینالمللی است. از جنگ نیابتی غرب در اوکراین تا تلاش برای تغییر ژئوپلیتیک قفقاز، فشار اقتصادی، احیای تروریسم و هجمه علیه ائتلافهایی همچون بریکس و شانگهای، ضرورت وحدت عملیاتی کشورهای مستقل را روشن ساخته است. این رزمایش در بستر همین درک مشترک، پیامی روشن از اراده تهران و مسکو برای ساختن سپر دفاعی بومی در برابر تهدیدات ساختاری غرب است.
دریای خزر؛ بستر همکاری نه مناقشه
تحولات قفقاز و تلاش نهادهای غربی برای ورود به دریای خزر از طریق نفوذ در کشورهای همجوار، عملاً این منطقه راهبردی را به یکی از خطوط مقدم تقابل ژئوپلیتیک تبدیل کرده است. رژیم صهیونیستی با تحریک برخی کشورهای منطقه، طرحهایی چون زنگزور و پروژههای قومگرایانه همچون پانتورکیسم، و تحرکات نفتی مشکوک، بهدنبال بیثباتسازی خزر است. رزمایش مشترک ایران و روسیه در چنین فضایی، علاوهبر تقویت هماهنگی عملیاتی، حامل پیام سیاسی روشنی برای بازیگران مداخلهگر غربی است: امنیت خزر باید از درون منطقه و توسط بازیگران بومی تضمین شود.
ایران؛ ستون بومی امنیت در غرب آسیا
ایران با تکیه بر قدرت بومی در حوزههای نظامی، اطلاعاتی، پهپادی و موشکی، بهویژه در مقابله با تروریسم و نفوذ نظامی آمریکا و اسرائیل، نقش کلیدی در تأمین امنیت منطقه ایفا کرده است. این موقعیت راهبردی، نهتنها اعتماد منطقهای و فرامنطقهای به تهران را افزایش داده، بلکه موجب گسترش تعاملات امنیتی با قدرتهایی چون روسیه شده است. از اعزام ناوگان مشترک به امارات گرفته تا برگزاری رزمایش در خزر، ایران نشان داده که امنیتسازی منطقهای را نه بر پایه مداخلات بیگانه، بلکه بر مبنای ظرفیتهای درونزا و اعتماد متقابل دنبال میکند.
از رزمایش خزر تا نظم نوین امنیتمحور
در جهانی که سلطهطلبی سرمایهداری و انفعال نهادهای بینالمللی در برابر فجایع انسانی از جمله نسلکشی غزه مشهود است، تعامل میان کشورهای مستقل برای خلق نهادهای نوین، ضرورتی تاریخی شده است. رزمایشهای مشترک میان اعضای فعلی یا بالقوه بریکس و شانگهای، همچون ایران، روسیه و چین، نشانهای از این روند است. رزمایش دریایی ایران و روسیه در خزر، اقدامی فراتر از امنیت منطقهای است؛ این گام میتواند به بستر عملیاتی برای شکلگیری اتحادهای نوین، مدیریت منافع مشترک دریایی، و الگویی برای قدرتسازی مستقل در نظام چندقطبی آینده تبدیل شود.