نورنیوز - گروه سیاسی: احسان صالحی، کارشناس مسائل سیاسی، در یادداشتی نوشت: «فروردینماه سالجاری که نخستوزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا رفت، مدل مطلوب خود برای ایران را مدل «لیبی» معرفی کرد. در آن مقطع شاید تصور غالب این بود که مقصود او صرفا تعطیلی صنعت هستهای و بار کشتی کردن تأسیسات، مشابه وضعیت لیبی در سال2003 است؛ درحالیکه توطئه جنگ اخیر نشان داد هدف دشمن، محدود به موضوع هستهای نیست بلکه آشکارا در پی مدل توسعهیافته لیبی در سال2011 یعنی براندازی و تجزیه است.
در این نقشه شوم و جنگ ترکیبی، امید اصلی دشمن به فروپاشی از درون در سطوح مختلف نظامی، سیاسی و اجتماعی بود. این نقشه در همه سطوح شکست خورد. در سطح اجتماعی که موضوع این یادداشت است، برنامه آنها عصبیکردن مردم و وادارکردن آنها به شورش و رودررو قرارگرفتن و جنگ داخلی بود؛ اما در مقابل ملت ایران با ترکیبی از عقلانیت و عاطفه بهجای ازهمگسیختگی و التهاب، کنشی عمیقا عقلانی و درعینحال عمیقا عاطفی بروز داد. مردم در این دام بلا باصلابت ایستادند و دور وطن بهمثابه «مادر» با جان خود حلقه زدند.
این انسجام و رشدیافتگی در سطح مردم، نخبگان، جریانهای سیاسی و مسئولان به قدری درخشان بود که دشمن بهسرعت متوجه شد بازی موذیانه او مبنی بر تفکیک حاکمیت و نظامیان از مردم دچار شکست و سکته منجر به مرگ شده است. از اینجا بود که حملات جنایتکارانه به اهداف غیرنظامی از بیمارستان و زندان تا معابر و منازل مسکونی وارد مرحله جدیدی از قساوت و انتقامجویی از مردم شد.
جنگ اگرچه خساراتی برای کشور داشت، اما فرصتهایی از دل آن پدید آمد که نمایش باشکوه انسجام ملی جزو مهمترین آنهاست. این سرمایه راهبردی بهسادگی قابل ارزشگذاری نیست و مشخص نیست برای ارتقای آن به سطح کنونی چقدر باید هزینه میشد و باز هم معلوم نبود که چنین نتیجه شگرفی در پی داشته باشد.
افزایش همبستگی و انسجام ملی بیتردید از دستاوردهای جنگ است. دستاورد و نقطه قوت را باید پاس و آن را از گزند محفوظ داشت. حفظ این سرمایه ملی الزاماتی دارد که برخی از آنها مسئولیت حاکمان است و برخی دیگر متوجه مردم و بهخصوص نخبگان جامعه.
مسئولیت و وظیفه مسئولان کشور در قبال انسجام ملی، تعهد بیشازپیش به خدمت و رفع مشکلات و نارساییهاست. هر گرهی که از کار مُلک و مردم باز شود، هر سنگی که از پیش پای بخشهای فعال جامعه و تولیدکنندگان برداشته شود، هر ابتکار و نوآوری که منجر به افزایش امید مردم و جوانان به آینده شود، هر سخن یا عمل منجر به شکاف سیاسی و اجتماعی و سرریز آن به فضای عمومی که متوقف شود، انسجام ملی ارتفاع بیشتری میگیرد و درواقع پدافند ملی ما در برابر حملات دشمن مستحکمتر میشود.
اما رکن دیگر انسجام ملی در ساحت عمومی و نخبگانی است. لازمه حفظ دستاورد جنگ در عرصه اجتماعی، پرهیز از انحصارگرایی و بیان روایت غلط از انسجام ملی به قصد مصادره آن است. انسجام نیازمند محور است. محور انسجام ملی در این جنگ ایران و جمهوری اسلامی بود؛ همچنان که در نقطه مقابل، هدف دشمن براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران بود. در هنگامه خطر، واقعیتها بیپردهتر از قبل رخ مینمایانند. واقعیتی که جامعه ایران در التهاب جنگ با همه وجود لمس کرد، این بود که محور انسجام ملی، رهبری است. هریک از ما وقتی به خود و اطراف مینگریم، این واقعیت مشهود است که چه موج بیسابقهای از همگرایی حول رهبری بهعنوان ستون خیمه ایران شکل گرفت و تبلور این شهود در شعف بیسابقهای بود که پس از حضور رهبری در مراسم شب عاشورای حسینیه امام خمینی در مردم پدید آمد.
راهبرد و توانایی دفاعی کشور نیز که محور دیگر انسجام ملی است و امروز در همه نظرسنجیها بالاترین امتیاز را بهخود اختصاص داده است، حاصل طراحی و راهبری فرماندهی است که در سیوچند سال گذشته کشوری را که در جنگ تحمیلی هشتساله محتاج سیمخاردار بود، به جایی رسانده است که امروز دشمن صهیونیستی را با وجود پشتیبانی تسلیحاتی، اطلاعاتی، عملیاتی و فناوری آمریکا و کل ناتو از آن لِه و بیچاره میکند و با پاسخ محکم به تجاوز نظامی آمریکا، راهبرد ضربه در مقابل ضربه و دردسترس و آسیبپذیربودن اهداف و منافع آمریکا را معتبر میسازد.
در دوره توقف جنگ، حفظ و تقویت انسجام مردم در گرو حفظ عوامل ایجاد آن است. شاخصهای انسجام ملی امروز از هر زمان دیگری آشکارتر است: ایران، جمهوری اسلامی و رهبری.
انتظار از جریانها و شخصیتهای سیاسی آن است که همان بلوغی را که در روزهای ملتهب جنگ از خود نشان دادند استمرار بخشند. سندزدن اتحاد ملی به نام خود و طرح برخی مطالبات منسوخ و بیارتباط با دغدغههای مردم، فرصتطلبی و ضایعکردن حماسه ملی است. فراموش نکنیم دشمن از انسجام ملی و شکست نقشه فروپاشی از درون آسیب راهبردی خورده و قطعا مترصد فرصتی دیگر خواهد بود. انسجام ملی امروز نقش تنگه احد ایران را دارد و هوشیاری در صیانت از بنیانهای آن، صیانت از ایران است.»