نورنیوز-گروه بین الملل: سفر پنجروزه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی به واشنگتن که تنها ۱۳ روز پس از پایان جنگ ۱۲روزه اسرائیل علیه ایران انجام شد، نقطه عطفی در راهبرد آشکارسازی ائتلاف تهاجمی آمریکا و تلآویو بود. این سفر نه در مسیر صلح، بلکه برای تحکیم سازوکارهای نظامی و دیپلماتیک علیه ایران، فلسطین و مقاومت طراحی شد؛ سفری که دیپلماسی را عملاً به ابزار مشروعسازی تجاوز نظامی بدل ساخت.
واشنگتن؛ معبد جنگ، نه مذاکره
مرکز ثقل دیدارها در واشنگتن، گفتوگو بر سر بستههای پیشرفته تسلیحاتی برای تلآویو بود. بر اساس گزارش والاستریت ژورنال، نتانیاهو در دیدار با ترامپ درخواست تحویل فوری بمبهای سنگرشکن، موشکهای برد بلند و همکاری در جنگ سایبری علیه تأسیسات راهبردی ایران را مطرح کرد. این بسته نظامی، بخشی از راهبرد موسوم به «بازدارندگی تهاجمی» است که اسرائیل آن را برای محدودسازی مجدد برنامه هستهای ایران و مهار گروههای مقاومت در منطقه طراحی کرده است.
آتشبس معلق، صلحی نامتوازن
در این سفر، بحثهایی درباره پیشنهاد آتشبس ۶۰روزه در غزه در قالبی ابهامآلود ارائه گردید. اما به گفته منابع مطلع، نتانیاهو صراحتاً اعلام کرده تا زمانی که «زیرساختهای تهدید» در غزه و کرانه باختری از بین نرود، تلآویو در توقف عملیات نظامی تجدیدنظر نخواهد کرد. همین موضع باعث شد گفتوگوها درباره آتشبس به بنبست کشیده شود.
همزمان، طرف آمریکایی نیز به جای فشار برای پایان خشونت، صرفاً بر «کاهش تدریجی» و «نظارت بر امدادرسانی انسانی» متمرکز شد؛ درحالیکه هزاران غیرنظامی در غزه زیر بمباران مداوم جان میباختند. نه خبری از سازوکار توقف درگیریها بود و نه تضمینی برای رعایت اصول حقوق بشر. این وضعیت، جایگاه آمریکا را از میانجی به حامی رسمی کشتار تغییر داد.
بازگشت به جنگ سایه علیه ایران
یکی از اصلیترین اهداف این سفر، هماهنگی درباره تداوم فشار بر ایران بود. دونالد ترامپ، در نشست خبری مشترک با نتانیاهو اعلام کرد که هرگونه «حرکت خطرناک ایران در حوزه هستهای»، با پاسخ نظامی مشترک مواجه خواهد شد. وی تلویحاً تأیید کرد که حملات اخیر به برخی مراکز نظامی ایران، با حمایت فنی ایالات متحده صورت گرفته و این الگو ممکن است ادامه یابد.
رون درمر، مشاور ویژه نخستوزیر اسرائیل نیز در نشست جداگانهای با مقامات پنتاگون، خواستار تسریع انتقال دادههای ماهوارهای، شناسایی مواضع حساس در ایران و حفظ آمادگی مشترک برای عملیات احتمالی در خلیج فارس شد. به گفته منابع نزدیک به این دیدار، دو طرف بر «ضرورت پیشدستی» تأکید کردهاند؛ مفهومی که عملاً آغازگر دکترین حمله باصطلاح پیشدستانه است، نه دفاع مشروع.
افکار عمومی جهانی؛ زنگ بیدارباش علیه دوگانهسازی اخلاق
در حاشیه این سفر، موجی از اعتراضات مردمی طرفداران ضدجنگ در آمریکا، کانادا و برخی کشورهای اروپایی شکل گرفت. در واشنگتن، معترضان با شعارهایی نظیر «نه به جنگ نیابتی» و «آمریکا شریک جنایت است» در مقابل کاخ سفید تجمع کردند. سازمانهای حقوق بشری نیز در بیانیههایی اعلام کردند که پشتیبانی ایالات متحده از تجاوزات اسرائیل، نهتنها به تشدید بحرانهای انسانی در غزه و لبنان منجر شده، بلکه اعتبار جهانی آمریکا را نیز در معرض زوال قرار داده است.
رسانههایی چون گاردین، فایننشالتایمز و الجزیره، این سفر را نهتنها نشانهای از اتحاد استراتژیک، بلکه نشانهای از «سیاست شکستخورده مهار از راه زور» توصیف کردند. این تحلیلها با تکیه بر آمار بالای تلفات غیرنظامی و سکوت رسمی آمریکا در قبال نقض مکرر حقوق بشر از سوی اسرائیل، نشان میدهد که مسیر انتخابشده توسط نتانیاهو و ترامپ، عملاً بنبست امنیتی منطقه را عمیقتر کرده است.
سفر نتانیاهو به آمریکا، به جای آنکه افقی برای صلح یا خروج از بحران باشد، به آماده سازی سکویی جدید برای حرکت احتمالی به سمت بحران های جدید دیگر بدل شد. تعهدات جدید نظامی، تداوم سیاست حمله پیشدستانه، و بیاعتنایی به قربانیان جنگ، شاخصهایی است که این سفر را در حافظه راهبردی منطقه بهعنوان یک نقطه تاریک ثبت خواهد کرد.
سفر نتانیاهو به آمریکا و اخباری که از جلسات میان نخست وزیر رژیم صهیونیستی و مقامات این کشور منتشر شد آشکارا مبین این واقعیت است که واشنگتن با حمایت بیقید از اسرائیل، خود را شریک در خونهای ریختهشده در غزه، تهران و جنوب لبنان کرده است.