نورنیوز ـ گروه سیاسی: انسیه سادات جهانآرا در یادداشتی نوشت: «روایت سهراب و رستم، صرفاً یک داستان حماسی نیست؛ بلکه بازتابی عمیق از سناریوی مکرری است که تاریخ بشر بارها و بارها به خود دیده است. در شاهنامه، افراسیاب با طراحی یک نقشه پیچیده، پدر و پسر را مقابل هم قرار میدهد و از ناآگاهی آنها بهرهبرداری میکند. امروز نیز الگوهای مشابهی در میدان جنگ نرم و عملیات روانی جهانی علیه جوامع، خصوصاً کشورهای مستقل و مقاوم، در جریان است؛ الگویی که به آن «نفوذ و جنگ روایتها» گفته میشود.
افراسیاب امروز کیست؟
افراسیاب شاهنامه تجلی دشمنی است که مستقیم نمیجنگد، بلکه با ایجاد انحراف و غفلت، قربانی میگیرد. در عصر ما، افراسیابهای جدید در چهره رسانههای جریانساز جهانی، شبکههای اجتماعی فراملیتی، نخبگان همسو با قدرتهای بیگانه و حتی برخی نهادهای بینالمللی ظاهر میشوند.
آنها با راهبردهای پیچیده رسانهای تلاش میکنند نسل جوان را از گذشته، فرهنگ و هویت خویش جدا کنند. وعدههای جذاب، تقطیع واقعیتها، بازنمایی ناقص و وارونه از وضعیت کشورها و برجستهسازی نقاط ضعف، ابزارهای همیشگی این افراسیابهای مدرن هستند.
سهرابهای امروز؛ نسلهایی در معرض خطر
در تحلیل جامعهشناسانه، «سهراب» نماد جوانانی است که بدون آگاهی کافی، در معرض بمباران اطلاعاتی، القائات رسانهای و جریانهای فکری مخرب قرار دارند. افراسیابهای امروز برای این سهرابها تصویرسازی میکنند که مسیر سعادت، مقابله با ریشههای تاریخی، فرهنگی و اعتقادی آنهاست.
وقتی فرایند انتقال میراث فکری و فرهنگی میان نسلها مختل شود و گفتوگوی بین نسلی جای خود را به سوءتفاهم و فاصله دهد، بستر برای سوءاستفاده دشمنان فراهم میشود. اینگونه است که سهرابها، ناآگاهانه، در مسیری گام برمیدارند که طراحان جنگ روایتها برای آنها ترسیم کردهاند.
سازوکار نفوذ؛ چگونه افراسیابها موفق میشوند؟
نفوذ در عصر جدید دیگر از جنس نفوذ فیزیکی نیست؛ بلکه نفوذ فکری و رسانهای اولویت یافته است. دشمنان از طریق سه مسیر اصلی عمل میکنند:
خلق روایتهای جایگزین: آنها تلاش میکنند روایتهای بومی را تخریب کرده و نسخههای جعلی از تاریخ، هویت و آینده برای جوامع ترسیم کنند.
حذف تدریجی حافظه تاریخی: نسل جوان با گذشته خود بیگانه میشود و در نتیجه، ارزشهایی که میتوانستند حافظ هویت جمعی باشند، کماهمیت جلوه میکنند.
ایجاد دشمنیهای ساختگی: دشمن با برجستهسازی تقابل میان نسلها، اقوام، مذاهب و حتی طبقات اجتماعی، بذر اختلاف داخلی میکارد.
این همان چیزی است که در شاهنامه افراسیاب با مهارت انجام داد: او نمیخواست ایران را مستقیماً شکست دهد؛ او میخواست ایران از درون فروبپاشد.
راهکارهای مقابله با نفوذ؛ چگونه سهراب را نجات دهیم؟
بر اساس تجربه جوامع مشابه، مقابله با نفوذ رسانهای و جنگ روایتها نیازمند سه محور اساسی است:
۱. بازسازی گفتمان ملی
نظامهای هویتی باید با زبانی قابل فهم برای نسل جوان بازتعریف شوند. ارزشهای ملی، دینی و فرهنگی باید در قالب روایتهای جذاب و مستند بازگو شوند تا جوانان در مواجهه با روایتهای رقیب، مصون باشند.
۲. تحکیم پیوندهای بین نسلی
ایجاد بستر گفتوگو میان نسلها میتواند جلوی سوءتفاهمها و شکافهای فکری را بگیرد. جوانان باید فرصت داشته باشند بدون واسطه، صدای ریشههای خود را بشنوند.
۳. مدیریت فعال فضای مجازی
فضای مجازی و رسانههای اجتماعی به میدان اصلی نبرد روایتها تبدیل شدهاند. سیاستگذاری هوشمند و تولید محتوای مؤثر برای پر کردن خلأهای فکری جوانان، ضرورتی فوری است.
ما در عصر افراسیابهای بدون شمشیر زندگی میکنیم؛ دشمنانی که با لبخند و رسانه، جای سپاه و شمشیر را گرفتهاند. سهرابهای امروز قربانی نمیشوند اگر جامعه آنها را به وقت بشناسد، با آنها گفتوگو کند و از حقیقت صیانت نماید.
پیروزی در این نبرد، نه با قدرت سخت، که با گفتمانسازی، رسانهپردازی هوشمند و آگاهیبخشی ممکن است.»