نور نیوز-گروه سیاسی: در دورهای که جنگ اصلی دیگر صرفاً در میدانهای نظامی رخ نمیدهد، بلکه در عرصه «جنگ روایتها» و مهندسی ذهن عمومی جریان دارد، رسانههای فارسیزبان مستقر در خارج از کشور به ابزارهایی برای تحریف واقعیت و تزریق تردید بدل شدهاند. ایران اینترنشنال و بیبیسی فارسی، در قامت اتاقهای فکر عملیات روانی، با انتخاب گزینشی و تقطیعشده از سخنان مسئولان امنیتی جمهوری اسلامی، تلاش دارند تصویری ناکارآمد، غافل و ناتوان از نظام امنیتی کشور ارائه دهند.
تقطیع هدفمند؛ از تاکتیک رسانهای تا سلاح روانی
پخش بخش کوتاهی از سخنان سال ۱۳۹۶ دریابان علی شمخانی که در اوج ثبات امنیتی ایران پس از شکست داعش بیان شده بود و بازرسان نشر آن در شبکه های اجتماعی در شرایطی که شمخانی پس از حمله ناکام تروریستی رژیم صهیونیستی به محل اقامتش و اتمام مراحل درمان بار دیگر به عرصه فعالیت در عرصه مدیریتی کشور بازگشته از اقدامی کاملا هدفمند برای تکمیل عملیات ناموفق ترور فیزیکی با استفاده از ابزارهای ترور شخصیت حکایت میکند. بیبیسی فارسی با پخش این ویدئو تلاش کرده با القای این گزاره که مسئولان کشور درک درستی از تهدیدات امنیتی ندارند، بار دیگر «ناکارآمدی سیستم امنیتی ایران» را برجسته کند. شمخانی در این ویدئو، که بخش کوتاه و تقطیعشدهای از یک سخنرانی است میگوید: «ما هیچ تهدید امنیتی در کشور که متوجه مسئولی در جمهوری اسلامی باشد نداریم.»؛ اما رسانهی لندنی بهشکل هدفمند و بدون ذکر بستر زمانی و شرایط سیاسی و امنیتی سال ۱۳۹۶ و بدون تبیین دقیق مقایسهای که سخنران بین شرایط موجود با دهه ۶۰ دارد، میکوشد زبانهی دیگری از همان اقدامی را فعال کند که ایران اینترنشنال در قالب رویکرد «بدبین سازی» دنبال می کند: رویکرد «ناکارآمد نمایی» مدیران امنیتی کشور. پخش این ویدئوها نه یک گزارش حرفهای، بلکه مصداق روشنی از عملیات روانی و ترفندی رسانهای برای تخریب اعتبار مدیران امنیتی ردهبالای نظام است.
گزینش تاریخی؛ تکنیکی برای تحریف واقعیت
بررسی محتوای این ویدئو نشان میدهد که سخنان شمخانی در بستر زمانی مشخص و با ارجاع به یک دورهی زمانی خاص عرضه شده است. در روزهایی که ایران، پس از مهار گسترده تهدیدات گروههای تکفیری در منطقه، در موقعیتی کمنظیر از امنیت ملی قرار داشت، این سخنان بیان شده است. این اظهارات در پی سالها مقابله سخت با جریانهای مسلح در مرزهای شرقی، غربی و جنوبی کشور مطرح شده بود؛ دورانی که داعش در عراق و سوریه به نقطه اوج رسیده بود، اما ایران، بهواسطه عمق راهبردی، ابتکار عمل میدانی، و انسجام اطلاعاتی، از هرگونه تهدید مستقیم مصون ماند.
عبارت «ما تهدید امنیتی نداریم» در چنین شرایطی معنایی روشن دارد: تهدیدهای سنتی در آن مقطع خنثی، و ثبات داخلی تا حد قابلتوجهی تثبیت شده بود. اما بهرهبرداری گزینشی و بدون بافت زمانی از این جمله، و بازنشر آن در فضایی ملتهب و پس از چند عملیات خرابکارانه و تروریستی رژیم صهیونیستی، نه اقدامی حرفهای، بلکه بازی با حافظه تاریخی ملت است.
سنجش عملکرد مدیران امنیتی، بهویژه در سطح کلان، هرگز نباید با یک یا چند جمله جداافتاده و قدیمی انجام شود. ارزیابی صحیح باید مبتنی بر دادههای میدانی، آمار عملیات خنثیشده، سطح همکاریهای منطقهای و بینالمللی، قدرت واکنش سریع، ظرفیت بازدارندگی، و مهمتر از همه، ثبات درونمرزی در بلندمدت باشد.
بهطور مثال، با وجود فشارهای بیسابقه خارجی، ترورها، خرابکاریهای هدفمند در زیرساختها و جنگ اطلاعاتی آشکار بین ایران و رژیم صهیونیستی، ایران تاکنون موفق شده است ساختار امنیتی خود را در مجموع، پایدار نگاه دارد و با مدیریت پیچیدهترین پروندهها، از جمله رخنههای داخلی، نفوذ، و تهدیدات سایبری، حداقل در سطح کلان از فروپاشی نظم عمومی جلوگیری کند. مقایسه وضعیت امنیتی ایران با بسیاری از کشورهای منطقه که دچار فروپاشی دولت، جنگ داخلی یا ناامنیهای گسترده شدهاند، گویای عملکردی قابل دفاع، هرچند نه بینقص، از سوی نهادهای امنیتی ایران است.
تکنیک «بریدهگویی» و «برش زمانی» در عملیات روانی رسانهای
بهرهبرداری از گفتارهای قدیمی و بیتوجهی به سیر تطور شرایط امنیتی، یکی از رایجترین ابزارهای عملیات روانی در رسانههای مخالف است. این تکنیکها با عناوینی چون «بریدن از زمینه»، «جابهجایی زمانی» و «قالبگذاری تحریفآمیز» در علوم ارتباطات شناخته میشوند. در این روش، بخشی از سخنان یک مسئول از زمینه کلی خود جدا شده و در بافت زمانی جدیدی ارائه میشود تا معنای متفاوت یا حتی متضادی القا شود. هدف این تکنیک، تحریک احساسات مخاطب، ایجاد خشم، و تقویت ذهنیت بیاعتمادی نسبت به ساختار مدیریتی کشور است.
وظیفه رسانه، اطلاعرسانی درست، تحلیل منصفانه، و بررسی عملکرد نهادها با رویکردی حقیقتمحور است. اما وقتی رسانهای با پیشداوری ایدئولوژیک، و نه براساس شواهد جامع، به بازنشر و تفسیر گزینشی سخنان مسئولان اقدام میکند، مرز خود را با عملیات روانی دشمنان کشور مخدوش میسازد. در این میان، رسانههایی که در ظاهر از «شفافیت» و «پاسخگویی» دفاع میکنند، باید بدانند که انتشار یک ویدئوی قدیمی بدون اشاره به زمان، متن و زمینه، بیش از آنکه به شفافیت کمک کند، ذهن مخاطب را غبارآلود میسازد و تحلیل واقعگرایانه جای خود را به پیشداوریهای القایی میدهد.
جنگ روایتها؛ میدان اصلی نبرد
بیتردید نقد و بررسی عملکرد نهادهای امنیتی کشور، بخشی مهم از فرآیند نظارت عمومی و مطالبهگری مدنی است؛ اما این نقد باید بر پایه دادههای دقیق، ارزیابی چندبعدی، و توجه به تغییر شرایط در طول زمان انجام شود. استفاده ابزاری از ویدئوهای قدیمی برای تخریب چهرههای امنیتی، نه تنها کمکی به فهم بهتر چالشهای واقعی کشور نمیکند، بلکه بهطور ناخواسته در خدمت پروژههای بزرگتر تخریب اعتماد و تضعیف انسجام ملی قرار میگیرد. جنگ امروز، بیش از هر زمان، جنگ روایتهاست و مسئولیت نخبگان رسانهای، تفکیک میان واقعیت، روایت، و تحریف است.