نورنیوز ـ گروه فرهنگی: محمد زعیم‌زاده در یادداشتی نوشت: «ذهنیت تاریخی ایرانی‌ها اسطوره‌ساز است، شاهنامه که حافظه تاریخی ماست مملو از اسطوره است. تاریخ قبل و بعد از اسلام در این سرزمین مشحون از اسطوره است. اسطوره یعنی جمع نقیضین، اسطوره یعنی سازوکار برون آمدن از موقعیت‌های پارادوکسیکال و سخت. اسطوره ایرانی جمع عقلانیت و سلحشوری است، جمع حماسه و سوگ است، جمع تدبیر و شجاعت است. ذهن اسطوره‌ای در بزنگاه‌ها و در نقاط عطف است که رخ می‌نمایاند و امروز ما در یکی از مهم‌ترین نقاط عطف خود هستیم. ذهن جامع‌نگر اسطوره‌ای ایرانی اهل تدبیر است؛ اما اهل باج‌دادن نیست، ایرانی‌ها از وجه عقلایی تمام تلاششان را می‌کنند که جنگی را شروع نکنند؛ اما اگر کسی بر آن‌ها چیزی تحمیل کرد با عنصر ذهنی سلحشوری با آن برخورد می‌کنند.
درباره مواجهه با نیروی نیابتی یانکی‌ها در منطقه، یعنی رژیم صهیونی هم تاکنون همین مسیر طی شده است، ایران همه تلاشش را کرد که کار به نقطه برخورد نرسد؛ اما حالا که رسیده است ماجرا فرق دارد.
آمریکا دو ماه با عملیات فریبی به نام مذاکره برای صهیونیست‌ها وقت خرید، ایران هم احتمالاً با علم به این موضوع به سراغ میز مذاکره رفت؛ چون هم قمارباز برج‌ساز را می‌شناخت هم صهیونیست‌های به آخر خط رسیده و انتحاری را، شاید همه رفت‌وآمدها پای میز مذاکره برای آن بود که حجت تمام شود، فردا کسی نگوید که شما فلان مسیر را چرا امتحان نکردید و حالا ما وسط جنگ احزابیم. موفقیت در این جنگ چه نسبی و چه کامل، شرایطی دارد که نیاز به هر دو عنصر عقل و سلحشوری دارد.
1- نکته نخست این است که بدانیم وسط جنگیم نه یک عملیات انتقامی، رژیم صهیونی امروز همه تجربه و مهارتش در جنایت را به میدان آورده، جولان عناصر خود فروخته و تروریست‌های اجاره‌ای در تهران و شهر‌های دیگر از روز روشن‌تر است. باید بدانیم که در یک جنگ جدی هستیم و ساز و برگ جنگی فراهم کنیم، وضعیتمان با یک عملیات ایذایی یا یک پاسخ انتقامی فرق دارد، این جنگ ممکن است طولانی شود یا نشود، تعیین وضعیت به عوامل متعددی ربط دارد؛ اما در هر شرایطی شکل جنگی گرفتن و ادراک جنگی داشتن از شرایط مهم است.
2- صهیونیست‌ها هرچقدر در جنایت مهارت دارند در فهم جامعه ایران احمقند. نتانیاهو ستون ساختمان توهمش را در ایران روی پایگاه مردمی ضد انقلاب استوار کرده است و با این توهم دست به اقدامی‌زده که حالا سرکنگبینش صفرا فزوده است، ایرانی‌ها امروز شاید در متحد‌ترین وضعیت اجتماعی خود در سال‌های اخیر قرار دارند. واکنش‌های طیف‌های مختلف مردم و بخش‌های متعددی از لایه‌های میانی جامعه که در سال‌های اخیر عموماً ساکت و تماشاچی یا حتی معترض بوده‌اند به نفع ایران و علیه دشمن متجاوز این ایده را به شکست کشانده است و از این جا به بعد احتمالاً منظور نتانیاهو از مردم، همان تروریست‌های اجاره‌ای هستند که در عصر روز دوشنبه در چند نقطه از تهران تولید وحشت کردند.
3- آن‌هایی که امروز در اتاق جنگ ایران روبه‌روی صهیونیست‌ها نشسته‌اند؛ سال‌هاست منتظر چنین وضعیتی بوده‌اند. آن‌ها علاوه بر تدبیر و تجربه لازم حالا انگیزه مضاعفی برای گرفتن انتقام هم‌رزمانشان را هم دارند، باید به تدبیر آن‌ها اعتماد کرد امروز وقت نقد و تخطئه کارشناسی در علن نیست، به اسم دلسوزی و ... پشت رزمندگان را خالی نکنیم. نقد و بررسی اینکه در فضای امنیتی چه کرده‌ایم و چه نکرده‌ایم یا بهتر است در حوزه نظامی چه بکنیم مجالی دیگر و عرصه‌ای غیر از این می‌خواهد.
4- صهیونیست‌ها علاوه بر جنایت در رسانه هم متبحر هستند. آن‌ها می‌خواهند پروژه خود را با موازنه وحشت پیش ببرند، در 48 ساعت زد و خورد اولیه راهبرد قطعی رسانه‌ای آن‌ها بزرگ نمایی اقدامات در ایران و سانسور حداکثری صدماتی است که در تل‌آویو و حیفا و... می‌خورند. جالب است این وسط حتی رسانه ظاهراً بی‌طرف قطری یعنی الجزیره هم عملاً تبدیل به بخشی از دستگاه پروپاگاندای نتانیاهو شده است، تحلیل محتوای نحوه پوشش هشت مرحله عملیات ایران در دو روز نخست مؤید این نکته است.
5- زمان و نحوه پایان این جنگ به شکل مستقیم به ادراک ما از آن بر می‌گردد. ما باید باور کنیم وارد یک جنگ تمام عیار شده‌ایم آنگاه کافی است به اصل خود و ذهن حماسی - عقلانی ایرانی خود رجوع کنیم و متناسب با واقعیت جنگ طراحی داشته باشیم. آن وقت است که اسطوره‌های ایرانی کار می‌کنند، همه جان آرش در چله کمان می‌رود و برای ایران شلیک می‌شود، رستم دیو سفید را در غارش به بند می‌کشد و سلیمانی نسخه ارتجاع سیاه منطقه را در شام و عراق می‌پیچد.»