نورنیوز-گروه فرهنگی: در قرآن مسائل عقلی بسیاری وجود دارد که اکثر مردم قابلیت فهم و جذب آن را پیدا نمیکنند و از سوی دیگر مردم به محسوسات و عینیات عادت کردهاند بدین علت ، خداوند متعال برخی از مفاهیم بلند عقلی را در قالب مثلها بیان فرموده است تا عموم مردم آنها را به تناسب ادراک خود دریابند، بنابراین فلسفه مثالهای قرآن، بیان مسائل بلند و عمیق در افق فکر و فهم مردم است.
مانند: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ... وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»
قرآن با ذکر یک مثال زیبا و دقیق، چگونگی نور الهی را در این آیه برای عموم مردم بیان کرده است.
معانی مختلف "مَثل" در قرآن:
1. مانند و شبیه: «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا...»؛کسانی که مکلف به تورات شدند ولی حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل میکند...
2. حکایت و داستان: «وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ»؛و برای آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامی که فرستادگان خدا به سوی آنان آمدند.
3. عبرت پذیری: «فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِینَ»؛و آنها را پیشگامان (در عذاب) و عبرتی برای دیگران قرار دادیم.
4. الگو و نمونه:
الف. الگوی نیکو؛ مانند حضرت عیسی(ع): «إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَیْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِی إِسْرَائِیلَ»؛مسیح فقط بندهای بود که ما نعمت به او بخشیدیم و او را نمونه و الگویی برای بنی اسرائیل قرار دادیم.
ب. الگوی فاسد و بد؛ مانند همسران حضرت نوح و حضرت لوط : «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا...»؛ خداوند برای کسانی که کافر شدهاند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند ولی به آن دو خیانت کردند...
5. صفت؛ مانند توصیف بهشت و جهنم: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُکُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَوْا وَعُقْبَى الْکَافِرِینَ النَّارُ»؛توصیف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده، (این است که) نهرهای آب از زیر درختانش جاری است، میوه آن همیشگی و سایهاش دائمی است این سرانجام کسانی است که پرهیزگاری پیشه کردند و سرانجام کافران، آتش است!
هدف از تمثیل در زبان قرآن
در آیاتی از قرآن، هدف از مثالهای قرآنی بیان شده است:
1. تذکر: «...وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ»؛و خداوند برای مردم مثلها میزند، شاید متذکر شوند. (و پند گیرند.)
2. تفکر: «...وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»؛ اینها مثالهایی است که برای مردم میزنیم، شاید در آن بیندیشید.
3. ادراک: «وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ»؛اینها مثالهایی است که ما برای مردم میزنیم و جز دانایان آن را درک نمیکنند.
آیات در مورد مثل در قرآن
* «وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَٰذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ»؛ (سوره زمر: 27) و در این قرآن از هر گونه مثلى براى مردم آوردیم باشد که آنان پند گیرند.
* «وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ»؛ (سوره عنکبوت: 43) و ما این همه مثل ها را براى مردم مى زنیم (تا حقایق براى آنها روشن شود) ولیکن به جز مردم دانشمند کسى تعقل در آنها نخواهد کرد.
* «وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هَٰذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ فَأَبَىٰ أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُورًا»؛ (سوره اسراء: 89) و همانا ما در این قرآن براى مردم هر گونه مثال آوردیم (تا مگر هدایت شوند) لیکن اکثر مردم به جز از کفر و عناد از هر چیز امتناع کردند.
نمونه هایی از مثل های قرآنی
مواردی که در این جا به عنوان مثل های قرآنی ذکر می شود. در آنها شخص یا صفتی یا فعلی به یکی از پدیده های طبیعی و محسوسات مثال زده شده است. توضیح این که مثل های قرآنی در کتاب ها و مقالات معمولاً به دو معنای زیر نیز بکار می رود:
ضرب المثل هایی که در قرآن معادل و مشابه دارد.
تکه های قرآن که بر سر زبان ها افتاده به ضرب المثل تبدیل شده که در این موارد مراد از مثل، ضرب المثل است.
منافقین:
(سوره بقره: 17) مثل ایشان مانند کسى است که آتشى بیفروزد، و همین که روشن کند پیرامون او را خدا روشنى آنان را ببرد و رها کند ایشان را در تاریکی ای که هیچ نبینند.
(سوره بقره: 19) یا همچون بارانی از آسمان که در شب تاریک همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد، آن ها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوش های خود میگذارند تا صدای صاعقه را نشوند و خداوند به کافران احاطه دارد (و در قبضه قدرت او هستند).
انفاق با ریاکاری:
(سوره بقره: 264) ای کسانی که ایمان آوردهاید بخشش های خود را با منت و آزار، باطل نسازید. همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میکند و به خدا و روز رستاخیز ایمان نمیآورد، (کار او) همچون قطعه سنگی است که بر آن (قشر نازکی از) خاک باشد، (و بذرهایی در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاک ها و بذرها را بشوید) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند. آن ها از کاری که انجام دادهاند چیزی بدست نمیآورند و خداوند، جمعیت کافران را هدایت نمی کند.
کفر و ایمان:
(سوره زمر: 29) خدا (براى کفر و ایمان) مثلى زده (بیاموزید) آیا شخصى که اربابانى متعدد دارد همه مخالف یکدیگر (و هر کدام او را به کارى پررنج و زحمت مى گمارند) با آن شخصى که تسلیم امر یک نفر است (که به او مهربان است و هیچ تکلیف سختى نمى کند) حالِ این دو شخص یکسان است؟ خدا را سپاس (که حالشان هرگز یکسان نیست) لیکن اکثر این مردم درک (این حقیقت) نمى کنند.
غیر خدا را به دوستی گرفتن:
(سوره عنکبوت: 41) مثل حال آنان که خدا را فراموش کرده و غیر خدا را به دوستى و سرپرستى برگرفتند (در سستى و بى بنیادى) حکایت خانه اى است که عنکبوت بنیاد کند و اگر بدانند سست ترین بنا خانه عنکبوت است.
قراردادن شریک برای خدا:
(سوره حج: 31) و هر کس همتایی برای خدا قرار دهد، گویی از آسمان سقوط کرده و پرندگان (در وسط هوا) او را می ربایند و یا تندباد او را به جای دوردستی پرتاب میکند.
عالمان بی عمل:
(سوره جمعه: 5) کسانی که مکلف به تورات شدند ولی حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشی هستند که کتاب هایی حمل میکند، (آن را به دوش میکشد اما چیزی از آن نمیفهمد) گروهی که آیات خدا را انکار کردند مثال بدی دارند.
دنیا:
(سوره حدید: 20) بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است، همانند بارانی که محصولش کشاورزان را در شگفتی فرو میبرد، سپس خشک میشود به گونهای که آن را زرد رنگ میبینی، سپس تبدیل به کاه میشود.
یاران پیامبر (ص)
(سوره فتح: 29) محمد صلی الله علیه و آله پیامبر خداست و آنان که همراه اویند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند، نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است. این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانههای خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به قدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامی دارد. این برای آن است که کافران را خشم آورد (ولی) کسانی از آن ها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است.
قلب ها:
(سوره بقره: 74) سپس دلهای شما (بنی اسرائیل) بعد از این واقعه سخت شد، همچون سنگ یا سختتر چرا که پارهای از سنگ ها میشکافد و از آن نهرها جاری میشود و پارهای از آنها شکاف برمیدارد و آب از آن تراوش میکند و پارهای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر میافتد، (اما دلهای شما، نه از خوف خدا میتپد و نه شما سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است) و خداوند از اعمال شما غافل نیست.
دعوت کافران:
(سوره بقره: 171) مَثَل (تو در دعوت) کافران، بسان کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر) صدا میزند ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمیشنوند، (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمیکنند. این کافران در واقع) کر و لال و نابینا هستند، از این رو چیزی نمیفهمند.
تکذیب آیات:
(سوره اعراف: 176) مثلش چون سگ است (که) اگر بر آن حملهور شوی زبان از کام برمیآورد و اگر رها کنی (باز هم) زبان از کام برآورد. این، مثل آن گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند پس این داستان را (برای آنان) حکایت کن، شاید که آنان بیندیشند.
مثال انفاق:
(سوره بقره: 261) کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند، که در هر خوشه، یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (شایستگی داشته باشد) دو یا چند برابر میکند.
(سوره آل عمران: 117) مثل مالى که کافران براى پیشرفت مقاصد دنیوى خود صرف کنند (و از آن بهره نیابند) بدان ماند که باد سرد شدیدى به کشتزار ستمکاران برسد و همه را نابود کند. (که حاصلى از آن بدست نیاید) و خدا ستمى بر آنها نکرده، لیکن آنها به خود ستم مى کنند.
اعمال کفار:
(سوره ابراهیم: 18) مثَل اعمال کسانى که به خدا کافر شده اند چون خاکسترى است که در روزى طوفانى بادى سخت بر آن بوزد. توان نگه داشتن آنچه را که بدست آورده اند ندارند. این است گمراهى بى انتها.
کلمه کفر (و روح پلید)
(سوره ابراهیم: 26) و مثل کلمه کفر (و روح پلید) مانند درخت پلیدى است که ریشه اش به قلب زمین نرود بلکه بالاى زمین افتد و (زود خشک شود و) هیچ ثبات و بقایى ندارد.
زندگی دنیا:
(سوره کهف: 45) و براى امت، زندگانى دنیا را چنین مثل زن که ما آب بارانى از آسمان نازل کنیم و به آن آب، درختان و نباتات گوناگون زمین در هم پیچیده و خرم بروید، سپس همه در هم شکسته و خشک شود و بدست بادها زیر و زبر و پراکنده گردد و خدا بر هر چیز اقتدار کامل دارد.
نور خدا:
(سوره نور: 35) خدا نور (وجود بخش) آسمانها و زمین است، داستان نورش به مشکاتى ماند که در آن روشن چراغى باشد و آن چراغ در میان شیشه اى که از تلألؤ آن گویى ستاره اى است درخشان و روشن از درخت مبارک زیتون که (با آن که) شرقى و غربى نیست (شرق و غرب جهان بدان فروزان است) و بى آن که آتشى زیت آن را برافروزد خود به خود (جهانى را) روشنى بخشد، پرتو آن نور (حقیقت) بر روى نور (معرفت) قرار گرفته است. و خدا هر که را خواهد به نور خود (و اشراقات وحى خویش) هدایت کند و (این) مثلها را خدا براى مردم (هوشمند) مى زند (که به راه معرفتش هدایت یابند) و خدا به همه امور داناست!
گمراهان:
(سوره زخرف: 40) (ای پیامبر) آیا تو می خواهی سخن خود را به گوش کران برسانی یا کوران و کسانی که در گمراهی آشکار هستند هدایت کنی؟
پراکندگی مردم در قیامت:
(سوره القارعة: 4) روزی که مردم مانند پروانههای پراکنده خواهند بود.
نورنیوز