نورنیوز- گرو اجتماعی: مناسبترین تیتر و تعبیری که میتواند وضعیت حوزهی آموزش در سال 1403 را توضیح دهد، عبارت مشهور «همان همیشگی» است. وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به عنوان دو رکن اصلی تعلیم و تربیت در ایران، سالیان درازی است که روی ریل نسبتا ثابتی حرکت میکنند. هرچند در این عرصه، سرعت یا کیفیت حرکت، دستخوش تحولاتی میشود اما جهتگیری عمومی تقریبا همیشه همان است که هست. به تناسب ذائقه و گرایش سیاسی دولتها، تغییراتی در سطوح مدیریتهای کلان این وزارتخانهها صورت میگیرد اما چارچوب عمومی و بنیان اصلی این نهاد کمتر تغییر میکند. سال 1403 نیز از این قاعده مستثنی نیست. شروع و پایان این سال، هرچند با دو دولت متفاوت همراه بود اما وضعیت و چشمانداز کلی حوزه آموزش تفاوت چندان معناداری نداشت. این وضعیت را در دو حوزه آموزش عمومی و آموزش عالی می توان شاهد بود.
کلنجار نظام آموزشی با مسائل همیشگیاش
وزارت آموزش و پرورش با لشکر تقریبا 20 میلیون نفری دانشآموزان و کادر آموزشی و اداریاش، سال 1403 را با مسائل و مشکلاتی تقریبا مشابه شروع کرد و به پایان برد. عامترین تعبیر برای این مشکلات، «عدالت آموزشی» بود که چالشی مزمن و دیرسال در نظام آموزشی ایران است. فقدان یا ضعف عدالت آموزشی در ایران، آنقدر پررنگ است که در مناظرات انتخاباتی خرداد، بارها بر زبان نامزدهای انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری جاری شد. وفور انواع گوناگون مدارس، جولان مدارس غیردولتی، ضعف امکانات آموزشی در شهرستانها و روستاها و مناطق عشایری، زمینههای شکلگیری نابرابری آموزشی است. هرچند تمام رؤسای جمهور ایران، و البته نامزدان انتخابات سال 1403، رفع این نابرابری را جزو دستور کارهای همیشگی خود معرفی کردهاند اما همچنان اصلیترین کمبود یا نقیصهی نظام آموزشی بوده است.
در کنار این امّالمسائل، مشکلاتی مثل کمبود معلم، کمبود سرانه فضای آموزشی، افت کیفیت تحصیلی دانشآموزان، نرخ بالای بازماندگان از تحصیل، نابسامانی در محتوای کتابهای درسی، بحران بودجه در ساختار ستادی آموزش و پرورش، از مشکلاتی بود که در سال 1403 ، همچنان بر سر نظام آموزش عمومی کشور سایه انداخته بود. علاوه بر این بحرانهای مزمن، ظهور فناوریهای ارتباطی جدید و شبکه های اجتماعی فراگیر، به بروز وضعیتی در ذهن دانشآموزان منجر شده که نوعی شبهبحران هویتی دربارهی ضرورت تحصیل و آیندهی آن را ایجاد کرده است. روزآمد نشدن نظام آموزشی و بیتوجهی به مهارتآفرینی در طول دوره تحصیل، این دلزدگی و بحران انگیزه را در دانش آموزان تقویت میکند.
چنین وضعیتی،خود را در شاخص های نگران کننده ای نشان داد:
افت معدل دانشآموزان: اواسط شهریورماه بود که دوتن از مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش، در نشستی با عنوان تحلیل نتایج امتحانات نهایی و کنکور، از میانگین نمره دانش آموزان در امتحانات خرداد 1403 رونمایی کردند. برحسب این نتایج،هرچند میانگین معدل دانش آموزان پایه دوازدهم در خرداد، افزایش اندکی نسبت به سال گذشته داشت اما همچنان نشان دهنده افت کیفیت تحصیلی دانش آموزان بود. معدل دانش آموزان پایه دوازدهم رشته تجربی :12، رشته ریاضی :11.28، رشته علوم انسانی: 9.13.
ناترازی در بودجه: ارقام بودجه سال ۱۴۰۳ در حوزه آموزش و پرورش نشان میداد که کل بودجه وزارت آموزش و پرورش، مجموعاً ۲۷۸ هزار میلیارد تومان است که این به معنای سهم 83/9 درصدی آموزش و پرورش از منابع بودجه عمومی کشور است. به عبارت دیگر، سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور هنوز هم نزدیک 10 درصد کمتر از نسبت آن در سال 92 است؛ امری که نشانگر تداوم کاهش سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور است.
کمبود سرانه فضای آموزشی: استاندارد سرانه فضای آموزشی بر اساس سند تحول بنیادین، برای هر دانش آموز، ۸.۳۹ متر مربع است اما متوسط سرانه موجود کل کشور ۵.۲۸ متر مربع و هدف گذاری آن متناسب با قانون برنامه هفتم ۶.۱ متر مربع است. به این ترتیب، با کمبود 3 متری مواجهیم و احداث نزدیک به ۱۴ میلیون متر مربع فضای آموزشی جدید، نیاز فوری کشور است.
تعداد بازماندگان از تحصیل: یکی از مهم ترین چالشهای نظام آموزشی، و در عین حال یکی از اصلی ترین جلوه های ناعدالتی آموزشی در ایران،نرخ بازماندگی از تحصیل است. وزیر آموزش و پرورش در دولت چهاردهم درباره تعداد دانش آموزان بازمانده از تحصیل گفت:« آخرین آمار در این باره حدود ۷۵۰ هزار نفر در سه دوره تحصیلی است. در دوره اول ابتدایی حدود ۱۵۰ هزار نفر و بقیه مربوط به متوسطه اول و دوم است.» هرچند آمار رسمی بازماندگان از تحصیل، با همه فراز و نشیب هایش روبه کاهش دارد اما آنچه در این میان نگران کننده تر است سهم روبه رشد دختران در مقطع متوسطه اول، در ترک تحصیل است.
فرونشستها و فرسودگی مدارس ناایمن: مدارس فرسوده و قدیمی یکی از مشکلات و معضلات آموزش و پرورش است که بارها به دلیل فرسودگی و ریزش بنای مدرسه باعث بروز لطمات و صدماتی به دانش آموزان شده است. در اولین روز از سال تحصیلی جدید 1403 – 1404 ریزش سقف یک کلاس در هنرستانی در ارومیه باعث مصدومیت دو دانش آموز شد. چنین حوادثی صرفا مربوط به مناطق دورافتاده یا محروم نیست و حتی در تهران هم مواردی از این دست رخدادها اتفاق افتاده است. چند روز قبل از بازگشایی مدارس مدیرعامل سازمان آتش نشانی تهران از ناایمن بودن تعداد قابل توجهی از مدارس تهران خبر داد. به گفته او 1400 مدرسه از 2800 مدرسه تهران از ایمنی برخوردار نیستند. علاوه بر ساختمانهای فرسوده، بروز فرونشستها هم برخی مدارس را از چرخهی استفاده خارج کرد.
در کنار این موضوعات، اتفاقات تلخ دیگری هم در سال 1403 رخ داد که عواطف عمومی مردم را به شدت جریجه دار کرد. لحظاتی قبل از غروب پنجشنبه، 18 بهمن، اتوبوسی که در محور قدیم جاده ماهان به کرمان (محدوده دوراهی سیرچ) تردد میکرد دچار سانحه شد تا جمعی از دختران نخبه دانشآموز، قربانی سهلانگاری مسئولانی شوند که با عدم نظارت یا نظارتهای ناکافی، حلقهای دیگر به زنجیرهی حوادث تلخ اردوهای دانشآموزی بیفزایند. در این سانحه، چهار دختر دانشآموز، یک مادر و پسربچهی خردسالش جان باختند و تعدادی زیادی از سایر دختران سرنشین اتوبوس مصدوم و مجروح شدند. طبق اعلام مسئولان محلی پلیس راه، نقص اتوبوس در سیستم ترمز اتوبوس علت اصلی واژگونی آن بوده است.
چالش تردد معلمان نیز در سال 1403، قربانیانی داشت؛ از جمله اینکه صبح 13 آذر، یک خودرو پراید حامل سه معلم که از شهرستان خوی به سمت قطور در حرکت بود، طی حادثهای از پل و جاده خارج و نهایتا واژگون، و هر سه سرنشین در اثر واژگونی کامل و تو رفتگی سقف خودرو، جان خود را از دست میدهند. به این ترتیب، حلقهای دیگر از زنجیرهی حوادث رانندگی منجر به مرگ معلمان شکل میگیرد تا شاید مسئولان برای جابجایی و تردد امن آموزگاران، راه حل عاجلی پیدا کنند.
سال 1403، با مسائل و چالشهایی همراه بود که همزادان همیشگی نظام آموزشی هستند. مدیران و مقامات این نهاد در این سال هم همچنان به وظایف خود عمل میکردند اما انگار هنوز باید منتظر ماند تا مدیری پیدا شود که از عمق وجود باور داشته باشد که نظام آموزشی ایران، به یک برنامهی اقدام ویژه و البته جامع و فراگیر و منسجم نیاز دارد تا «جهش» کند و در ریل جدیدی قرار بگیرد. هنوز تا آن روز باید همنچنان منتظر و چشم به راه بود.
نورنیوز