نورنیوز-گروه بینالملل: در حالی که پکن بهدنبال تأمین پایدار نفت و گاز از منطقه است، واشنگتن تلاش میکند با ابزارهای امنیتی و اقتصادی، برتری خود را در این حوزه حفظ کند. اما ظهور فناوریهای انرژی پاک و حرکت کشورهای خلیج فارس بهسوی تنوع اقتصادی، معادلات را پیچیدهتر کرده و فضایی رقابتیتر میان این دو قدرت ایجاد کرده است.
چین در سالهای اخیر بزرگترین واردکننده نفتخام از خلیج فارس بوده و این منطقه همچنان نقش محوری در امنیت انرژی این کشور دارد. عربستان سعودی، عراق، امارات و عمان بخش عمدهای از نیاز نفتی پکن را تأمین میکنند، درحالیکه قطر در تأمین گاز طبیعی مایع (LNG) برای این کشور سهمی کلیدی دارد. وابستگی چین به انرژی خلیج فارس، اگرچه یک نقطه آسیبپذیر است، اما همزمان ابزار قدرتمندی برای تعمیق روابط اقتصادی و افزایش نفوذ پکن در این منطقه به شمار میرود. در همین راستا، چین نهتنها در خرید انرژی از منطقه پیشتاز است، بلکه در سرمایهگذاریهای گستردهای در زیرساختهای پالایشی، پتروشیمی و خطوط انتقال انرژی نیز نقشآفرینی میکند.
انتقال انرژی و چالش جدید آمریکا در خلیج فارس
کشورهای خلیج فارس با درک تغییرات جهانی، به سمت توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و فناوریهای پاک حرکت کردهاند. این تغییر راهبردی که در قالب برنامههایی مانند "چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان" و "ابتکار خالص صفر امارات" دیده میشود، فرصتی را برای چین فراهم کرده تا از موقعیت خود بهعنوان بزرگترین تولیدکننده انرژیهای تجدیدپذیر، برای تقویت جایگاهش در منطقه استفاده کند. در حالی که شرکتهای چینی در حال سرمایهگذاری گسترده در نیروگاههای خورشیدی و بادی خلیج فارس هستند، ایالات متحده هنوز فاقد راهبردی مشخص برای رقابت در این حوزه است.
رویکرد آمریکا؛ از سلطه انرژی تا چالش حضور چین
ایالات متحده در دهههای اخیر، خلیج فارس را از منظر تأمین انرژی و امنیت منطقهای یک منطقه استراتژیک تلقی کرده است. اما با تغییرات در سیاست انرژی این کشور، وابستگیاش به نفت خلیج فارس کاهش یافته و توجه بیشتری به حضور چین در این منطقه پیدا کرده است. سیاستهای انرژی دولت بایدن بر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر تأکید داشت، اما با روی کار آمدن مجدد ترامپ، تمرکز واشنگتن بر افزایش تولید داخلی نفت و گاز و کاهش همکاریهای اقلیمی، فضای بیشتری برای مانور چین در خلیج فارس فراهم شده است. از سوی دیگر، آمریکا همچنان از ابزارهای امنیتی، فروش تسلیحات و ائتلافهای نظامی برای حفظ نفوذ خود در منطقه بهره میگیرد.
چین، یک کمربند-یک جاده و تثبیت حضور در خلیج فارس
پروژه "یک کمربند-یک جاده" چین، خلیج فارس را بهعنوان یک نقطه کلیدی در نقشه ژئوپلیتیکی خود قرار داده است. سرمایهگذاریهای گسترده پکن در بنادر، شبکههای حملونقل و زیرساختهای انرژی در منطقه، علاوه بر مزایای اقتصادی، ابعاد ژئوپلیتیکی مهمی نیز دارد. چین با افزایش همکاریهای اقتصادی و فناورانه در حوزه انرژی، در حال تغییر توازن قدرت در منطقهای است که برای دههها تحت سلطه آمریکا بوده است.
رقابت پیچیدهتر و چالشهای جدید
روابط چین و کشورهای عربی خلیج فارس در مسیر تعمیق بیشتر قرار دارد و این امر، آمریکا را با چالشهای راهبردی جدیدی مواجه کرده است. از یک سو، واشنگتن نمیتواند بهراحتی نفوذ اقتصادی چین در منطقه را محدود کند و از سوی دیگر، افزایش رقابت ممکن است برخی کشورهای منطقه را وادار به اتخاذ رویکردی متوازنتر در روابط با دو قدرت بزرگ کند. به نظر میرسد آینده تعاملات در خلیج فارس، نه صرفاً بر اساس ملاحظات انرژی سنتی، بلکه با محوریت فناوریهای نوین، سرمایهگذاریهای زیربنایی و همکاریهای چندوجهی تعریف خواهد شد.
نورنیوز