نور نیوز-گروه بین الملل: پنجم اسفند ماه مصادف با سومین سالگرد جنگ اوکراین و روسیه است. در همین چارچوب مقامات ارشد اتحادیه اروپا در کییف حضور یافتهاند تا از تعهد اروپا به اوکراین و حمایت مداوم از این کشور در جنگ با روسیه سخن بگویند.
سفر آنتونیو کاستا، رئیس شورای اروپا، اورسولا فون درلاین، رئیس کمیسیون اروپا و دیگر مقامات به این منظور صورت گرفت که نشان دهند اروپا همچنان به حمایت از اوکراین پایبند است. در این سفر، فون درلاین تأکید کرد که اتحادیه اروپا آماده است تا کمکهای مالی جدیدی به ارزش ۳.۵ میلیارد یورو به اوکراین ارسال کند و از سوی دیگر، آنتونیو کاستا عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا را بهعنوان یکی از ارکان امنیت آینده این کشور عنوان کرد. همزمان، بستههای تحریمی جدیدی علیه روسیه تصویب شد و کشورهای اروپایی بر حمایت نظامی خود از اوکراین تأکید کردند.
در این راستا، نخستوزیر اسپانیا، پدرو سانچز، اعلام کرد که بسته کمک نظامی جدیدی به ارزش یک میلیارد یورو به اوکراین ارسال خواهد شد. در کنار این حمایتها، مکرون رئیسجمهور فرانسه نیز اعلام کرد که حمایت از اوکراین از سوی اروپا تزلزلناپذیر خواهد ماند. اما این وعدهها و تحرکات بیشتر جنبه نمادین دارند تا تحولی در میدان جنگ. چراکه در حقیقت، بسیاری از این اقدامات بیشتر با هدف تقویت اعتبار اروپا در سطح جهانی انجام می شود تا تغییر واقعی در وضعیت میدانی جنگ. وعدههای بلندمدت اتحادیه اروپا به اوکراین یکی از موضوعاتی است که نشان می دهد اقدامات اتحادیه بیشتر جنبه نمایشی دارد.
در شرایطی که جنگ به طور مستقیم بر سر اراضی و حاکمیت است وعده های اروپا همانطور که در سخنان فون درلاین در خصوص امکان عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا تا سال ۲۰۳۰ مطرح شد، اثری بر جنگ جاری نخواهد داشت. ریشهیابی جنگ و کتمان حقیقت در ریشهیابی جنگ اوکراین، باید توجه داشت که توسعهطلبیهای ناتو و تهدیدات امنیتی علیه روسیه، زمینهساز اصلی این درگیریها بودند.
بسیاری از تحلیلگران، از جمله آنگلا مرکل، صدر اعظم پیشین آلمان، بر این باورند که غرب با توافقات متعدد، مانند توافق مینسک، در تلاش بوده است تا وقت بخرد و در عین حال اوکراین را برای جنگ تسلیح کند. همچنین، دونالد ترامپ اخیراً در اظهاراتی تأکید کرده که نه روسیه بلکه رفتارهای اوکراین ریشه جنگ را شکل داده و حتی زلنسکی را یک دیکتاتور خوانده است.
این تحلیلها، باوجود تأکیدات سیاسی و دیپلماتیک اروپاییها، حقیقتی ناخوشایند را فاش میکند و آن اینکه توسعهطلبیهای ناتو و غرب خود زمینهساز بروز جنگ بودهاند. اما کشورهای اروپایی همچنان در تلاشاندتا با دستاویز قرار دادن جنگافروزی روسیه، از پذیرش مسئولیتهای خود در این زمینه فرار کنند و به نوعی به خودشان این مشروعیت را بدهند که جنگ به دلایلی خارج از اراده آنها آغاز شده است.
واقعیتهای میدانی: موفقیتهای روسیه و تزلزل غرب تحلیلها و گزارشهای میدانی نشان میدهند که با وجود هزینههایمیلیاردی اروپا و آمریکا، روسیه در میدان نبرد به موفقیتهای قابل توجهی دست یافته است. این کشور توانسته است ۱۸ درصد از اراضی اوکراین را تحت کنترل درآورد و این وضعیت در مناطق شرقی و جنوبی تثبیت شده است.
مسکو حتی اخیراً از تصرف یک منطقه مسکونی جدید در استان خارکیف خبر داده است. این دستاوردهای میدانی، به رغم تمام تلاشهایغرب برای تضعیف روسیه، نمایانگر این است که ناتو و اتحادیه اروپا نتواستهاند در برابر روسیه موفق شوند. همچنین، اقتصاد روسیه که با تکیه بر همگراییهای اقتصادی و منطقهایمانند بریکس، شانگهای و اوراسیا حرکت میکند، توانسته است بر تحریمها فائق آید و رشد اقتصادی مطلوبی را تجربه کند.
در این راستا، روسیه با استفاده از منابع داخلی و روابط جدید خود با کشورهایی نظیر ایران و چین، مسیرهای جدیدی برای مقابله با تحریمها و خروج انزوای اقتصادی پیدا کرده است. اختلافات درونی اروپا و تضعیف نفوذ جهانی یکی از مهمترین چالشهای اروپا در این بحران، ناتوانی در ایجاد اجماع داخلی است. در حالی که سیاستهای آمریکا در مسیر پایان دادن به جنگ در حال پیگیری است، برخی کشورهای اروپایی بهویژه فرانسه، انگلیس و آلمان از ادامه جنگ حمایت میکنند. این وضعیت باعث ایجاد شکافهای داخلی در اتحادیه اروپا شده است، بهطوری که برخی کشورهای اروپایی در مذاکرات مربوط به کمک نظامی به اوکراین برای سال ۲۰۲۵ شکست خوردند. این اختلافات نشان میدهد که اتحادیه اروپا در درون خود از یک انسجام راهبردی برخوردار نیست و نمیتواند نقش مؤثری در روند تصمیمگیریها ایفا کند.
حذف اروپا از معادلات جنگ و بحرانهای آینده در حالی که ایالات متحده بهویژه تحت رهبری ترامپ، به دنبال مذاکره مستقیم با روسیه و پایان دادن به جنگ است، اروپا عملاً از معادلات کلان حذف شده است. اروپا در تلاش است تا از این حذف جلوگیری کند و تلاش می کند در مذاکرات صلح حاضر باشد. اما به نظر میرسد که واشنگتن تمایلی به پذیرش حضور مستقیم اروپا در این روند ندارد.
ترامپ حتی اعلام کرده که هزینههای حفظ صلح در اوکراین باید بر عهده کشورهای اروپایی باشد. این تحولات نه تنها اروپا را در موقعیتی نامطلوب قرار داده، بلکه نشاندهنده بحران هویت جهانی این قاره است که نمیتواند در معادلات جهانی نقشی فعال ایفا کند.