×
بین الملل
شناسه خبر : 214278
تاریخ انتشار :

محمدجواد روح*

دیوار کوتاه زلنسکی

این روزها، رسانه‌ها و فضای مجازی پر شده از متن‌هایی که مدعی درس‌آموزی از تجربه اوکراین است و در آن، با زبان تحلیل و گاه تحقیر در نقد الگوی سیاست‌ورزی ولودیمیر زلنسکی در جنگ سه‌ساله با روسیه سخن می‌رود. نکاتی چون اتکا به قدرت‌های بین‌المللی، نادیده گرفتن بازی قطب‌های جهانی و تصور نادرست از وزن خود در این نقدها مجال طرح یافته‌اند.

نورنیوز-گروه بین الملل:  علیه زلنسکی نوشتن و او را تمسخر کردن و آئینه عبرت خواندن آسان است. ترامپیست‌های آمریکایی و ایرانی و نیز روسوفیل‌های پوتینی را نیز خوش می‌آید. اما منتقد و سیاست‌ورز منصف، پیش از قضاوت از خود می‌پرسد اگر سه‌سال قبل جای زلنسکی بودم و با دشمنی غدار و مکار و با لشکر گران آن مواجه می‌شدم، چه می‌کردم؟ آیا از جامعه بین‌المللی کمک نمی‌خواستم؟ آیا به ناتو و آمریکا امید نمی‌بستم؟ آیا ملت خود را به این امید، نوید نمی‌دادم و در جهت متحد ساختن آنان برنمی‌آمدم؟

این روزها، رسانه‌ها و فضای مجازی پر شده از متن‌هایی که مدعی درس‌آموزی از تجربه اوکراین است و در آن، با زبان تحلیل و گاه تحقیر در نقد الگوی سیاست‌ورزی ولودیمیر زلنسکی در جنگ سه‌ساله با روسیه سخن می‌رود. نکاتی چون اتکا به قدرت‌های بین‌المللی، نادیده گرفتن بازی قطب‌های جهانی و تصور نادرست از وزن خود در این نقدها مجال طرح یافته‌اند. مبنای این نقدها نیز، برخوردی است که آمریکای ترامپ با اوکراین و فراتر از آن، اتحادیه اروپا داشته است و پروژه خود برای پایان دادن به این جنگ فرسایشی را بدون حضور و مشارکت آنان تعریف کرده است.

حملات و جملات تند و تحقیرآمیز ترامپ علیه زلنسکی و برخورد طلبکارانه او و پوتین با منابع کانی و اراضی اوکراین نیز همچون بنزین، آتش این نقدها را شعله‌ورتر و زبان منتقدان* را تیزتر می‌کند. اما آیا واقعاً این نقدها بجاست و زلنسکی و اوکراین درخور چنین شماتت‌هایی هستند؟ آیا چنان که منتقدان مدعی‌اند رئیس‌جمهور اوکراین، برخوردی تخیلی با مناسبات جهانی داشته است که حال، دست خالی مانده است؟

این پرسش را البته به شکلی دیگر هم می‌توان مطرح کرد: چرا طی این سه سال، منتقدان چنین نقدهای رادیکالی را متوجه زلنسکی نمی‌کردند و حتی او را که زمانی کمدین بود، در جایگاه یک رهبر ملی و حتی ژنرال مدبر نظامی می‌دیدند که توانسته مقابل خرس سرخ روسی بایستد و ارتش پوتین را به عقب‌نشینی وادارد و حتی از مرزها بگذرد و وارد سرزمین دشمن شود؟

آیا همه این بی‌تدبیری‌ها، نادانی‌ها، بازی‌خوردن‌ها و شکست‌ها یک‌باره از آسمان نازل شده است و آن رهبر کوچک اما توانمند را چون جن‌زدگان و مسحورشدگان تغییر حال داده است و او را از جایگاه رئیس‌جمهور به موقعیت کمدین بازگردانده است؟ طبعاً، چنین نیست. زلنسکی همان زلنسکی سه سال پیش و چند ماه پیش است.

همان رهبری که توانسته بود کشور کوچک خود را در برابر دشمنی بزرگ و قدرتمند با چنگ و دندان و همه ابزارهای موجود در دایره امکان، حفظ کند و البته، استفاده از حمایت مادی و معنوی و تسلیحاتی قدرت‌های جهانی (آمریکا و اتحادیه اروپا) نیز، بخش مهمی از ابزارهایی بود که می‌توانست و توانست به آنها متوسل شود. پس چه چیز تغییر کرده است؟

روشن است. دونالد ترامپ بازگشته است و در رأس بزرگترین قدرت جهان نشسته است. او این‌بار، حتی از دور اول ریاست‌جمهوری‌اش هم خطرناک‌تر است. اگر او در دور اول، همچون ناآشنایی در شهر غریب می‌نمود و صرفاً تاجری بود که وارد بازی سیاست شده است و ازاین‌رو، ناچار به آشنایان سیاست (از جمهوریخواهان ریشه‌دار تا نئوکان‌های رویاپرداز) متوسل می‌شد؛ این‌بار، گویی با تیم خود به میدان آمده است و مهمتر از آن، با نظریه خود.

تیم جدید او برآمده از الیگارشی مالی-فناورانه است که می‌خواهند از سطح کنش در حوزه اقتصاد و تجارت و تکنیک فراتر روند و همچون سربازانی که طمع فرماندهی بر سر دارند، خود میدان‌دار و راهبر سیاست داخلی و خارجی آمریکا و حتی کل جهان شوند. این تیم، نظریه خود را نیز دارد. همان که برخی تحلیلگران از آن به‌عنوان نئومرکانتالیسم (سوداگری نو) نام می‌برند و به‌تدریج، دارد نشانه‌های ارتقای آن به شکلی از نئوامپریالیسم (استعمارگرایی نو) ظهور و بروز می‌یابد.

این نظریه کلان که فعلاً نوک کوه یخ آن آشکار شده است، فقط غزه و اوکراین و تایوان را شامل نمی‌شود. مسئله آن، فقط تصاحب معادن ارزشمند اوکراین یا سواحل مدیترانه‌ای غزه یا کانال پاناما و گرینلند و یا اخراج مهاجران و بستن راه بر آنان نیست. مسئله این نظریه جدید، شکل دادن دنیایی جدید و مناسباتی جدید است. دنیا و مناسباتی که شاید از منظری، بازگشت به دنیای قدیم هم باشد. دنیایی که در آن، جهان میان چند قدرت تقسیم می‌شد و مذاکره و معامله آنان بود که سرنوشت دیگران را شکل می‌داد.

همچون، پس از جنگ جهانی اول که سایکس-پیکو بریتانیایی و فرانسوی جغرافیای جدید خاورمیانه پساامپراتوری عثمانی را شکل دادند. یا همچون، پس از جنگ جهانی دوم که استالین، روزولت و چرچیل در کنفرانس تهران آینده جهان را آن‌گونه طراحی کردند که متفقین پیروز می‌خواستند. حال نیز، با جهانی مواجهیم که اقتدارگرایی و راستگرایی افراطی در بزرگترین کشورهای جهان (آمریکا، چین، روسیه و هند) حاکم شده است و شبح آن بر سر کشورهای مهم اروپا هم دور می‌زند (چه فرانسه که هربار چپ و راست میانه از هراس جبهه ملی لوپن‌ها ناچار به اتحاد می‌شوند/ چه ایتالیا که جورجیا ملونی راستگرا و دگرستیز را پذیرا شده است/ و چه آلمان که همین دو روز قبل، گرچه محافظه‌کاران در انتخاباتش پیروز شدند؛ اما سایه حزب راست افراطی و ریشه‌دار در نئونازیسم «آلترناتیو برای آلمان» چنان بلند بود که برای جلوگیری از حاکم شدن آن، احتمالاً دو رقیب میانه ناگزیر از تشکیل دولت فراگیر و ائتلافی می‌شوند).

چنین است که از پس تغییر در کاخ‌سفید که تنها یک ماهی از آن می‌گذرد، صرفاً دولتی جدید در آمریکا بر سر کار نیامده است؛ نسخه‌ای جدید از جهان در حال ظهور است. نسخه‌ای که پشت سران کشورهای قدرتمندی چون آلمان و فرانسه و کانادا و اتحادیه اروپا را لرزانده است و همه مبانی تفکرات نظریه‌پردازانی در سطح فرانسیس فوکویاما و توماس فریدمن را برهم ریخته است (چنان که فریدمن می‌گوید: «به‌وضوح دیگر علاقه‌ای به سیاست ندارم»).

این، جهان جدید است. جهانی که در آن الیگارشی مهره‌چینی می‌کند و هیچ ارزشی جز سودآوری بیشتر را پاس نمی‌دارد. حتی شعار ترامپ با عنوان «پایان جنگ‌ها» و تحکم او برای برقراری صلح در غزه و اوکراین، مبنایی تجاری دارد و نه ارزشی ذاتی. نزد پیش‌برندگان نظریه نئومرکانتالیسم، صلح شرط لازم ثبات است برای تجارت کردن و پله نخست تصاحب کردن: همچنان که بی‌پرده درباره اراضی غزه و معادن اوکراین می‌گویند.

حال در چنین ورطه هولناکی که جهانی را دارد به کام خویش می‌کشد و بزرگان در میان امواج، در جست‌وجوی تخته‌پاره‌ای می‌گردند تا وسیله نجات‌شان شود؛ کوچکی چون زلنسکی چه‌کاره است و چه می‌تواند بکند؟ به قول آن شاعر پارسی‌گو: آنجا که عقاب پر بریزد، از پشه لاغری چه خیزد؟ البته، تحقیر و تمسخر و انگشت‌نما کردن سیاستمداران آسان است. مخصوصاً یکی که فتاده باشد و پا زدن به او، بی‌هزینه و رایگان. اما بر تحلیلگر منصف فرض است که در قبال افتادگان، اتفاقاً منصفانه‌تر و واقع‌بینانه‌تر قضاوت کند. امکانات و محدودیت‌های آنان را بشناسد. منطق موقعیت را لحاظ کند. و اگر هم می‌خواهد از تجربه کسی درس آموزد؛ ابتدا، خود را جای او بگذارد.

علیه زلنسکی نوشتن و او را تمسخر کردن و آئینه عبرت خواندن آسان است. ترامپیست‌های آمریکایی و ایرانی و نیز روسوفیل‌های پوتینی را نیز خوش می‌آید. اما منتقد و سیاست‌ورز منصف، پیش از قضاوت از خود می‌پرسد اگر سه‌سال قبل جای زلنسکی بودم و با دشمنی غدار و مکار و با لشکر گران آن مواجه می‌شدم، چه می‌کردم؟ آیا از جامعه بین‌المللی کمک نمی‌خواستم؟ آیا به ناتو و آمریکا امید نمی‌بستم؟ آیا ملت خود را به این امید، نوید نمی‌دادم و در جهت متحد ساختن آنان برنمی‌آمدم؟ اصولاً، چه کار دیگری توانستم کردن؟ پس، چه جای عتاب و شماتت رهبر کشوری کوچک که ناگاه گرفتار بازی غول‌های بزرگ شده است؟ بزرگان و مدعیان حرفی برای گفتن ندارند. چرا از آنان کسی نمی‌پرسد؟ آری؛ درست است. در نقد کردن هم اصل بر مبنای توازن قواست؛ و البته، دیوار زلنسکی بسی کوتاه‌تر است...

پی‌نوشت: منظور از منتقدان در این متن، تحلیلگران و رسانه‌های داخلی ضدآمریکایی نیستند که از روز اول، نقش سخنگویان پوتین را بازی می‌کردند.

* سردبیر هم میهن


هم میهن
نظرات
آگهی تبلیغاتی

آخرین اخبار

هشدار درباره جاسوسان موساد در عراق؛ درخواست فوری برای اقدام امنیتی
مصرف زیاد ویتامین E خطر سکته قلبی را افزایش می‌دهد
برگزاری کنفرانس فلسطین در نیویورک با محوریت صلح
وقتی دل‌ آتش‌نشان، شعله‌های جنگ را به امید تبدیل کرد
بیست‌ونهمین افتخار جهانی برای ایران؛ زاگرس در میراث یونسکو
کارشناس آمریکایی: سیاست معامله‌محور ترامپ، گروه‌های افراطی را تقویت می‌کند
قصاب متخلف بروجردی به‌دلیل کشتار غیرمجاز دام محکوم شد
دیوارنگاره ای در میدان فلسطین از کمال شرف، هنرمند برجسته یمنی
روایت تلخ قربانیان و شاهدان عینی از حمله رژیم صهیونیستی به تجریش
دیدار مخفیانه هیأت اسرائیلی با هیأت سوری در آذربایجان
گذرنامه زیارتی اربعین 1403 نیاز به تمدید ندارد
جزئیات مراسم وداع تلخ خانواده شهید توحید مهرپور پس از شهادت+فیلم
برگزاری مسابقه بین‌المللی معماری برای بازطراحی ساختمان شیشه‌ای صداوسیما
بیژن طاهری سرپرست جدید تیم استقلال
شکست تیم ملی والیبال ایران مقابل لهستان در دیدار دوستانه + تحلیل
افشاگری مهدی خلجی از سیاست‌ها و غیرقانونی بودن شبکه اینترنشنال + فیلم
لامین یامال؛ میراث‌دار احتمالی مسی از نوزادی تا تولد 18 سالگی
ترامپ؛ عامل بی‌اعتمادی جهانی به آمریکا
بمباران شمال غزه توسط اسرائیل+ فیلم
عکس های منتخب ایران، شنبه 21 تیر 1404
نورنما | دیده شدن همای سعادت در مرزن‌آباد
سازمان مالیاتی شایعه مالیات مهریه را رد کرد
قدردانی رئیس جمهور از عملکرد استاندار سیستان و بلوچستان
بررسی و رفع ایرادات شورای نگهبان درباره طرح تشدید مجازات جاسوسی
نیویورک تایمز از نقش کلیدی سفیر آمریکا در اسرائیل در حمله به ایران پرده برداشت
یونیسف: روزانه 27 کودک در نوار غزه شهید می‌شوند
برگه‌های سرشماری اتباع خارجی از سال 1404اعتبار ندارد
باشگاه استقلال، قرارداد روزبه چشمی برای دهمین فصل متوالی تمدید کرد+فیلم
هوای تهران خنک می شود
درخشش کشتی‌گیران جوان ایران در قهرمانی آسیا؛ 4 مدال در روز نخست
مهار آتش‌سوزی گسترده در انبار کفش بازار تهران+ جزئیات
آبفای تهران: قبوض بر اساس قرائت قبلی و بصورت علی‌الحساب بود
سفر جنگی نتانیاهو به واشنگتن؛ پیمانکاران مرگ چه گفتند؟
هشدار رئیس سازمان سنجش درباره تقلب و کلاهبرداری در آزمون سراسری
مسعود شجاعی : قول میدهم همه تلاشم را بکنم تا آخر فصل جشن صعود بگیریم
عراقچی: هیچ مذاکره‌ای فراتر از پرونده هسته‌ای نخواهیم داشت +فیلم
بانک مرکزی برای فعالیت سکوهای فروش آنلاین طلا شرط گذاشت
تکذیب شایعه انفجار در فرودگاه مهرآباد
اعتراف سازمان اطلاعات اوکراین: کی‌یف به آتش‌بس فوری با روسیه نیاز دارد
مرز میلَک شبانه‌روزی شد؛ تسهیل خروج داوطلبانه اتباع افغانستانی+ فیلم
علی مطهری: دولت چهاردهم در شرایط جنگی عملکرد موفقی داشت
بازگشت پروازهای زنجان - مشهد پس از وقفه یک ماهه
تلفیق هنر و نجوم در زمین فوتبال
چرا رؤسای جمهور آمریکا فقط با رسانه‌های خودی گفت‎وگو می‌کنند
آقای اژه‌ای! نمی‌خواهید کاری کنید؟
حضور نظامیان کره‌شمالی در کورسک؛ نشانه تعهد عملی به اتحاد استراتژیک
بقائی: اعتماد ایران به آمریکا به زیر صفر رسیده است
نشست وزیران خارجه سازمان همکاری شانگهای سه‌شنبه در چین برگزار می شود
تکلیف رقابت‌های لیگ برتر فصل آینده، یکشنبه مشخص می‌شود
شهردار کرمانشاه استعفا داد