نورنیوز-گروه فرهنگی: «تاکسیدرمی» نخستین ساختهی محمد پایدار، یک کمدی فانتزی است که در دل تاریخ معاصر ایران سرک میکشد. فیلم، با محوریت شخصیت برادر ناتنی محمدرضا پهلوی، روایتی از شیفتگیاش به شکار و در عین حال، تزلزل موقعیت او در آستانهی انقلاب ۵۷ ارائه میدهد. این درونمایهی تاریخی، با فضایی هجوآمیز و سوررئال ترکیب شده و اثری خلق کرده که نه کاملاً سیاسی است و نه کاملاً کمدی؛ بلکه در مرزهای میان این دو سرگردان است. پایدار، که پیش از این در فیلمهای کوتاهش نگاهی خلاقانه به روایت داشت، در «تاکسیدرمی» نیز رویکردی فرمی و محتوایی متفاوت را تجربه کرده است. اما آیا این جسارت فرمی، به انسجام روایی منجر شده یا فیلم در دام پراکندگی افتاده است؟
بازیها و ترکیب ژانری
مجید صالحی و هادی کاظمی، دو بازیگری که بیشتر با نقشهای کمدی شناخته میشوند، در این فیلم در قالب شخصیتهایی ظاهر شدهاند که لایههایی از طنز تلخ را با جدیت درآمیختهاند. حسن معجونی، که پیشتر در آثار تجربیتر حضور داشته، وزنهی تعادل این ترکیب است و در کنار بیژن بنفشهخواه و فرزین محدث، گروه بازیگری متنوع و هماهنگی را شکل داده است. بااینحال، یکی از نقدهای وارده به فیلم، همین ترکیب ژانری است؛ فیلم گاه در مرز بین فانتزی و واقعگرایی در نوسان است و لحن آن، در برخی سکانسها به شکل محسوسی تغییر میکند. این تغییرات لحن، در حالی که به جذابیت فیلم میافزاید، اما در برخی لحظات به ایجاد ناپیوستگی در روایت منجر شده است.
تصویر، زمان و فضا
از نظر بصری، «تاکسیدرمی» تلاش دارد فضای نوستالژیک و در عین حال، وهمآلودی را بازسازی کند. انتخاب لوکیشنهای جنگلی، با نورپردازی خاص و طراحی صحنهای که تاریخ را با تخیل درمیآمیزد، به خلق فضایی منحصربهفرد کمک کرده است. اما فیلم در روایت، درگیر پرگویی بصری و گاه، افراط در جزئیات نمادین میشود؛ گویی کارگردان بیش از حد به نشانهها دل بسته و از ریتمپردازی غافل شده است. برخی نمادها، هرچند جذاب و تأملبرانگیز به نظر میرسند، اما در نهایت، به جای تقویت مضمون فیلم، موجب کند شدن روایت میشوند. درواقع، میتوان گفت که فیلم در بخشهای مختلف، میان تأکید بر زیباییشناسی تصویری و پیشبرد داستان، دچار چالش شده است.
باز خوانی تاریخ از زاویهای غیرمعمول
«تاکسیدرمی» اثری است که نمیتوان آن را صرفاً در دستهی کمدی یا فانتزی طبقهبندی کرد. فیلم، تجربهای متفاوت در سینمای ایران است که با زبانی تمثیلی، تاریخ را از زاویهای غیرمعمول بازخوانی میکند. بااینحال، گاه در تلاش برای تلفیق فرم و محتوا، در دام ناپایداری افتاده و نمیتواند به یک زبان سینمایی واحد برسد. فیلم از نظر محتوا، ایدهای جذاب دارد اما در اجرا، گاهی از ریتم میافتد. البته، نمیتوان انکار کرد که این فیلم در کنار آثار جشنواره امسال، از جمله فیلمهای متفاوت و شجاعانه محسوب میشود که استانداردهای سینمای جریان اصلی را به چالش میکشد. محمد پایدار، به عنوان یک فیلمساز نوظهور، جسارت ورود به این مسیر را داشته، اما برای دستیابی به انسجام بیشتر، نیازمند پالایش روایی و تعادل در بیان سینمایی است. او اگر بتواند در فیلمهای آینده، از این ناپایداری فاصله بگیرد، میتواند به یکی از فیلمسازان مؤثر در ژانرهای فانتزی و هجوآمیز تبدیل شود.