نورنیوز – گروه سیاسی: با زمزمههایی که از دیروز در میان برخی نمایندگان مجلس پیچید و از احتمال ثبت درخواست استیضاح احمد میدری، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی در سامانهی مجلس خبر میداد تعداد وزرای در معرض استیضاح، به 4 تن رسید. پیش از این، درخواست استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد، محسن پاکنژاد، وزیر نفت، و فرزانه صادق مالواجرد، وزیر راه و شهرسازی مطرح شده بود. به این ترتیب، دولت چهاردهم در کمتر از 5 ماه، زمزمهی استیضاح را بر 4 عضو کابینهاش احساس میکند؛ اتفاقی که از نوادر رخدادهای مجلس در عرصهی تعامل با دولتهاست. بگذریم از اینکه معدودی از نمایندگان، حتی موضوع استیضاح یا دستکم، سوال از رئیس جمهور را هم مطرح کردند.
تجربهی مناسبات کاری پارلمان با دولتها نشان از آن دارد که بسیاری از این زمزمهها و حتی درخواستها برای استیضاح، عملا و در مسیر مذاکرات کمیسیونهای مجلس، مرتفع میشوند و به صحن نمیرسند. این بار هم معلوم نیست خیز بلندپروازانهی برخی از نمایندگان منتسب به یک جریان خاص، برای استیضاح این 4 وزیر، به مرحلهی اعلام وصول توسط هیئت رئیسه برسد و نهایتا جلسهی استیضاح برگزار شود. با اینحال، این گروه اقلیت، با علم به مسیر سخت برگزاری استیضاح، اصرارهای خود را ادمه میدهند و در مسیر مورد نظر خود با سرسختی حرکت میکنند. دربارهی این روند نکاتی قابل طرح است:
1) باعث ملال خاطر است اگر بار دیگر تکرار کنیم که استیضاح، حق و بلکه وظیفهی نمایندگان مجلس در ایفای تقش نظارتیشان است. این نکتهتی کاملا بدیهی است و شبههای در آن نیست. با اینهمه نمیتوان انکار کرد که برای برخی از جریانات سیاسی درون و بیرون مجلس، استیضاح در حکم یک "کارتِ بازی" است که میتواند در برخی اوقات با هدفی غیر از احقاق حق مردم به کار بسته شود. تاریخ مجالس در ایران نشان میدهد که حق نمایندگان در استیضاح، بعضا در سیاست بازیها و سیاسی کاریهای جریانات قدرتطلب، مورد سوء استفاده قرار میگیرد. شک نیست که نمیتوان این شائبه را مشخصا و مصداقا متوجه زمزمههای اخیر برخی نمایندگان برای استیضاح وزرای دولت چهاردهم کرد اما بیگمان، کانونهای تخریب دولت، تلاش دارند روندهای طبیعی پارلمانی را به حرکتهایی حسابشده علیه کابینه تبدیل کنند. هوشمندی نمایندگان در مواجهه با این تلاشها، انتظاری معقول از طرف مردم است.
2) از عمر دولت پزشکیان، هنوز 6 ماه هم نگذشته است. دولتی که در غیرمترقبهترین حالت ممکن، قدرت را به دست گرفت و هنوز فرصت قابل توجهی برای طراحی و اجرای برنامههای خود پیدا نکرده چرا باید در جایگاه مقصّر و متّهم بنشیند و پاسخ وضعیتی را بدهد که بنا به ادعای خود، مسولیت بسیاری از نابسامانیهایش مستقیما متوجه او نیست؟ هرچند نمیتوان و نباید دولت موجود را در محدودهی زمانی عملکرد همین چند ماههاش، مصون از نقد و ارزیابی دانست، اما بی شک، بسیاری از ناترازیها و نابسامانیهای معیشتی و زیرساختی کنونی، به درجاتی بیرون از اختیار و عملکرد اوست. به تعبیر بهتر، کارنامهی 5 ماههی دولت، محک مناسبی برای عیارسنجی قدرت و کارآمدیاش نیست. این واقعیت، آنقدر روشن است که خود نمایندگان استیضاح کننده نیز به آن معترفند. به این اعتبار، اگرچه وضعیت عینی و معیشتی مردم با تنگناها و فروبستگیهای دلآزاری مواجه است اما در مقام ریشهیابی و درمان آن، استیضاح، روشی مناسب و مصلحانه به نظر نمیرسد.
3) دولت چهاردهم در وضعیتی متلاطم و غیرطبیعی انتخاب شد و در وضعیتی بحرانی شروع به کار کرد. غیر از معضلات ساختاری در عدم تابآوری اقتصادی کشور، شرایط بسیار خاص و خطیر منطقه، ادارهی کشور را از روندی عادی دور، و به شرایط ویژه نزدیک کرد. مدیریت قوهی مجریه در چنین شرایطی، به طور طبیعی، توأم با ضریب خطای بالا و ضریب موفقیت پایین است. کمتر کسی است که قبول نکند دولت موجود، میتوانست با تدارک ویژهتری کار خود را شروع کند، اما این نکته را نیز نمیتوان نادیده گرفت که دولت پزشکیان در عمر بسیار کوتاه خود، فرصت و موقعیت کافی برای پیادهسازی ایدهها و برنامههایش نداشته است. علاوه بر این، حاشیهسازیهای مختلف در مسیر ادارهی کشور، بخش قابل توجهی از انرژی دولتمردان را دچار فرسایش کرده است. امواج فشار سیاسی از همان نخستین روزهای تشکیل کابینه به بهانه مدیران دوتابعیتی تاکنون ادامه داشته است. این فشارها دلیل اصلی و قاطع بر ضعفهای عملکردی دولتها نمیتواند باشد اما قطعا فرصتهای زیادی را ضایع میکند.
4) دور از هرگونه نیّتخوانی و توطئهاندیشی باید گفت که برخی از افراد مؤثر در جریان استیضاحهای اخیر، هدفی فراتر از اصلاح روندها و تصحیح عملکردها دارند. چنین نمایندگان و فعالان سیاسی، ادامه یا تکمیل کنندهی سیاستبازانی اند که از سه ماه پیش میگفتند «پزشکیان و دولتش، برف زمستان 1403 را نخواهند دید.» اکنون همان جریان میکوشد بدون توجه به شرایط خطیر منطقه و کشور، از کارت استیضاح، نه برای ترمیم مشکلات و تنگناها بلکه در جهت تسویه حسابهای سیاسی و جناحی بهره بگیرد و با ناکارآمد نشان دادن دولت، مردم را از شعار وفاق و همدلی پشیمان و دلزده کند. شک نیست که در جمع موافقان استیضاح، اکثریت با این عوامل نیست و قاطبهی امضاکنندگان یا موافقان، نمایندگانیاند که با نیّت اصلاح امور، به استیضاح فکر میکنند. با اینهمه سیاستبازان جناحزده میکوشند در پناه نمایندگان دلسوز، هدف کینهورزانهی خود را دنبال کنند. این افراد حتی اعلام نظر بزرگان مجلس و هیئت رئیسه را هم قابل تأمل نمیدانند و بر مشی ضد وفاق خود اصرار دارند. کمترین چیزی که صاحبان این فکر در ذهن دارند، فشار بر کابینه، و چه بسا ترساندن برخی وزرا، و در نهایت تحمیل خواستهای جناحی خود بر آنها در ادامهی کار است.
5) مجلس سیزدهم در فرایند تشکیل دولت چهاردهم، همراهی چشمگیری با مسعود پزشکیان داشت. محافل سیاسی، رأی اعتماد مجلس به تمام نامزدهای پیشنهادی دولت چهاردهم را نویدبخش ثمردهی گفتمان وفاق دانستند. چنین همراهی و تعامل مثبتی در جریان تصویب لایحهی بودجه 1404 هم تکرار شد. وقوع چنین وفاقی، بهترین راهبرد برای غلبه بر بحرانهای تحمیل شده از شرایط دشوار خارجی به داخل ایران بود. تردیدی نیست که در سختترین روزهای ادارهی کشور که با شیطنتها و خباثتهای رژیم صهیونیستی همراه است، چیزی که بشارت آرامش میدهد استمرار وفاق و همدلی میان قوای حاکم و جریانات سیاسی کشور است. اکنون اما با نغمهای که برخی فعالان سیاسی در داخل و بیرون مجلس ساز کرده اند و صفی بلند از نام وزرا برای استیضاح ردیف نمودهاند، راهبرد وفاق دچار آسیب خواهد شد. با تضعیف وفاق میان قوا، بی درنگ سرمایهی اجتماعی و انسجام ملی و امید مردمی مخدوش و متزلزل میشود؛ چیزی که بی تردید مغایر منافع ملی است.
6) در عین حال، نباید از ذکر این واقعیت آشکار هم غفلت کرد که دولت وفاق، با تمام محظورات و محدودیتهایی که در ادارهی مطلوب کشور دارد، باید تدابیر ویژه طراحی کند. دولت باید نشان دهد که مهارت مدیریت امور در شرایط ویژه را دارد و برای تأمین استانداردهای نسبی زندگی خوب در وضعیتهای خطیر و خاص، برنامههای فوریتی و مدبّرانه تدارک دیده است. جای خوشبختی است که رئیس جمهور از تنگناهای معیشتی مردم به خوبی آگاه است و بابت این وضعیت، صادقانه از مردم عذرخواهی کرده است. شواهد نشان میدهد که دولت با تمام بنیه و بضاعت خود در میدان است تا ناترازیها و نابسامانیها با بیشترین سرعت و کمترین مخاطرات و خسارات، نرتفع شوند. با اینحال، آنچه مهم است پیش گرفتن سیاست ها و تدابیری است که بهبود و اصلاح معیشت را "در کوتاه مدت" محقق کند یا دستکم امیدها را برای تحقق پرسرعت آنها تقویت کند. انکار مشکلات و تنگناها سیاستی مغایر با وفاق است؛ و تعلل در طراحی و اجرای برنامههای عاجل برای برونرفت از این تنگناها رفتاری خلاف منافع و امنیت ملی است. با اینهمه آنچه ضروری و بسیار مهم است اعتراف به این واقعیت است که شرط هرگونه اصلاح و بهبودی در روندها، قبول وفاق به عنوان قاعدهی بازی است. اصرار بر استیضاحهای مکرر و پرتعداد، به نظر نمیرسد که با این قاعده همخوان و هماهنگ باشد.
نورنیوز