نورنیوز-گروه اقتصادی: سید یاسر جبرائیلی در اظهاراتی خبرساز در شرایطی که حسین صمصامی نماینده مردم تهران در مجلس کنارش نشسته بود خطاب به وی پرسید: «آقای دکتر صمصامی آیا همین امروز هم مثل سال 74 که شما در آن تیم (تیم وزارت اقتصاد سال 74) بودید، می توانیم نرخ دلار را به 20 هزار تومان برسانیم؟» صمصامی پاسخ می دهد: «اگر بخواهیم می شود.» به این سخنان اقتصاددانان در گفتگو با رسانه ها به آن واکنش نشان دادند.
در شرایط کنونی شدنی نیست
حسین درودیان، اقتصاددان گفت: در شرایط کنونی کشور، بازگشت به نرخ ارز 20 هزار تومانی عملاً امکانپذیر نیست. به این دلیل که معمولاً با تغییرات بنیانهای اقتصادی، تحولات قیمتی اتفاق میافتد؛ به دنبال آن، خودبهخود عوامل اقتصادی پایدارکنندهای را به دنبال خواهد داشت.
درودیان افزود: با چه مبنای ذهنی چنین چیزی از سوی برخیها مطرح میشود؟ وقتی میگوییم متغیرهای مختلفی باید تغییر کند تا برگشت به کانال ۲۰ هزار تومان محقق شود که آن هم امکانپذیر نیست، با دو نگاه میتوان ایشان را قضاوت کرد. اگر بدبین باشیم میتوان گفت این بحثها برای جلب توجه و نوعی استفاده از شرایط سخت اقتصادی کشور است. درواقع، افراد سعی میکنند به نوعی در باغ سبز به مردم نشان دهند و به این اعتبار جلب توجه کنند. خوشبینی نیز این است که بگوییم این حرفها بر پایه یک تئوری غلط از نحوه تعیین قیمت ارز است. درواقع، شرایط ایدئال ارزی که ما در گذشته داشتیم، ناپایدار بوده و شرایط بدی هم داشته که در ظاهر خوب بوده؛ واردات بالا بوده و تورم پایین بوده و یک رفاه ظاهری برای مردم وجود داشته، اما در حال حاضر مبنا قرار دادن آن شرایط برای نرخ ارز اشتباه است.
شدنی است به شرط فروپاشی تولید ملی
علی سعدوندی، کارشناس اقتصادی گفت: اصلاً معلوم نیست نرخ ارز 20 هزار تومان از کجا آمده است. بعید میدانم هیچ کارشناسی بتواند برای این نرخ محاسباتی ارائه دهد.
اگر فرض کنیم در دنیایی خیالی، این دوستان نرخ ارز را در شرایط فعلی روی 20 هزار تومان تثبیت کنند، اتفاقی که میافتد این است که فروپاشی اقتصادی ایران تسریع و تشدید میشود. با این اقدام ما منابع بیشتری را هدر میدهیم.
به گفته او وقتی نرخ ارز را بهصورت غیرواقعی پایین بیاورید انگار به واردات سوبسید میدهید. در این شرایط بیماری هلندی اتفاق میافتد که به ضرر تولید و اقتصاد ملی است. با توجه به ناترازیهای فعلی اقتصاد ایران، تثبیت ارز روی 20 هزار تومان بسیار خطرناک است.
سعدوندی افزود: ارز 20 هزار تومانی یک ادعا برخلاف امنیت ملی و منافع کشور است، ولی انگار دوستانی که این سخنان اشتباه را میگویند از امنیت و مصونیت بهرهمندند. اصلاً گویا برنامه این است که ارز کشور در اختیار برخی افراد به قیمت ارزان قرار گیرد و از کشور خارج شود. تثبیت نرخ ارز یعنی تشدید خروج سرمایه. البته این اتفاقات در ایران تکراری شده و در تمام این سالها ما برعکس چین، کرهجنوبی، ژاپن و...، سیاست سوبسید ارزی را در پیش گرفتهایم، یعنی برای واردات و خروج سرمایه سوبسید میدهیم.
سخنی غیر واقعی
مهدی دارابی، کارشناس اقتصادی هم معتقد است ارز 20 هزار تومانی، یعنی قدرت خرید نقدینگی در دست مردم بین 3 تا 4 برابر شود، یعنی ما میتوانیم 3 تا 4 برابر کالا، خدمات و دارایی بیشتری را خریداری کنیم. آیا واقعاً امکان دارد با رساندن نرخ ارز به 20 هزار تومان به یکباره تولید انجامشده در اقتصاد را نیز 3 تا 4 برابر کنیم؟ به بیان دیگر آیا امکانپذیر است که در یکسال 300 درصد رشد تولید ناخالص داخلی داشته باشیم؟ این اتفاق تاکنون در تاریخ بشریت رخ نداده است. بزرگترین رشدهای اقتصادی نهایتاً 20 درصد بوده است نه 300 درصد.
او افزود: پس تثبیت نرخ ارز روی 20 هزار تومان یک حرف غیرواقعی است یا در مثالی دیگر، ما الان 25 میلیون مسکن در کشور داریم. آیا میتوان در عرض یکسال 45 میلیون مسکن دیگر ساخت؟ پاسخ منفی است.
این کارشناس گفت: اما قرائت دیگری نیز از ارز 20 هزار تومانی وجود دارد که ارز را روی نرخ 20 هزار تومان تثبیت کنیم و آن را فقط به برخی از کالاها مثلاً کالاهای اساسی تخصیص بدهیم. موفقیت این سیاست هم در گرو نظارت آهنین است که قیمتگذاری از ابتدا تا انتهای زنجیره رعایت شود و کالای مصرفی درنهایت در مبادی عرضه متعدد و خردهفروشیها با قیمت مناسب در اختیار مردم قرار گیرد.
او افزود: نکته بعدی اینکه با فرض تثبیت نرخ ارز 20 هزار تومان، آیا صادرکنندگان میتوانند ارز خودشان را با این نرخ بفروشند و همچنان به تولید ادامه بدهند؟ در پاسخ گفته میشود که پتروشیمیها نهادههای خود را هم ارزان دریافت کنند و مثلاً با نرخ ارز 20 هزار تومان هزینه خوراک آنها محاسبه شود. در این شرایط هم که درآمد دولت کم میشود و کسری بودجه بیشتر خواهد شد.
به گفته او آیا افرادی که میگویند نرخ ارز 20 هزار تومان باشد خودشان حاضرند با این نرخ ارز، صادرات انجام دهند؟ هیچ تولیدکننده و صادرکنندهای نمیتواند با ارز 20 هزار تومان به کارش ادامه دهد. عرضه ارز با نرخ 20 هزار تومان بهصورت کامل، صرف فساد و خروج سرمایه خواهد شد. ما در ماجرای ارز 4200 تومانی کلی پرونده قضایی داریم، حتی در شرایطی که فاصله نرخ ارز نیما و آزاد فقط حدود 10 درصد بود، شاهد پدیده «چای دبش» بودیم. حالا شما فرض کنید فاصله ارز رسمی با بازار آزاد بخواهد 3 الی 4 برابر شود؛ چه حجم فسادی رخ خواهد داد. ارز 20 هزار تومانی بیشتر به درد کمپین و نمایش رسانهای میخورد.
این یعنی شیوع بیماری هلندی!
احمد قدسی، کارشناس اقتصادی گفت: درنتیجه هرگز نمیتوانیم نیازها و مصارف ارزی کشور را با نرخ 20 هزار تومان پوشش دهیم اما این کار علاوهبر غیرممکن بودن، نامطلوب هم هست، یعنی ارز 20 هزار تومانی با فرض امکانپذیری هم نباید اجرایی میشد، زیرا این اقدام به منزله بیماری هلندی است. بیماری هلندی سالها پیش در اقتصاد هلند رخ داد و آنها این بیماری را علاج کردند اما ما هنوز به آن دچاریم.
به گفته او اگر دولت نرخ ارز را به صورت مصنوعی و با خامفروشی منابع طبیعی پایین نگه دارد، این اتفاق در واردات کالا صرفه اقتصادی ایجاد میکند و تولید داخل را به خاک سیاه مینشاند، یعنی شما به کارگر خارجی سوبسید میدهید و کارگر داخلی را سرکوب میکنید.
قدسی افزود: اگر دولت میخواهد با ارز 20 هزار تومانی برای مردم رفاه ایجاد کند، این رفاه اولاً کوتاهمدت خواهد بود و ثانیاً باید به قدری ارز در اختیار دولت موجود باشد که ارز برای کل اقتصاد و همه اقلام، تکنرخی و 20 هزار تومان شود که امکانپذیر نیست، چون دولت اگر فقط به برخی مصارف، ارز 20 هزار تومانی تخصیص دهد، یک نرخ غیررسمی دیگر شکل میگیرد و این نرخ تبدیل به مرجع برای سایر قیمتها میشود.
او اظهار کرد : در دهه 80 هرچند نرخ ارز ارزان بود و بیماری هلندی ایجاد کرد، اما تکنرخی بود و حداقل شاهد رانت و فساد نبودیم اما الان ارز ارزان را نمیتوان تکنرخی کرد، چون شرایط کشور کاملاً از جهت تحریم و درآمدزایی نفتی و جمعیت و... متفاوت شده است.
شدنی نیست مگر با دو راهکار
کامران ندری، کارشناس اقتصادی هم گفت: در شرایط کنونی اقتصاد ایران، تقاضا برای ارز به دلایل مختلف افزایش یافته است. کاهش نرخ ارز به سطحی پایینتر از وضعیت کنونی دشوار به نظر میرسد. برای کاهش نرخ ارز، دو راهکار اساسی وجود دارد: یا باید تقاضا برای ارز را کاهش داد یا باید تقاضا برای ریال را افزایش داد. این امر مستلزم ایجاد یک اقتصاد قوی است که در آن مردم در سراسر کشور تمایل به سرمایهگذاری، خرید کالاهای داخلی یا حتی سفر به داخل کشور داشته باشند.
ندری افزود: به عبارت دیگر، افزایش تقاضا برای ریال میتواند موجب کاهش تقاضا برای ارز شود. برای دستیابی به چنین هدفی، باید درآمدهای ارزی کشور را افزایش داد. این امر از طریق افزایش صادرات نفت و محصولات غیرنفتی قابل تحقق است. در صورت تحقق این موارد، کاهش نرخ ارز امکانپذیر خواهد بود. اما در حال حاضر، با توجه به وضعیت اقتصادی موجود به نظر نمیرسد کاهش نرخ ارز به سادگی امکانپذیر باشد. تغییر در این وضعیت نیازمند اصلاحات گسترده اقتصادی است. اگر شرایط تغییر کند، احتمال افزایش ارزش پول ملی وجود دارد، اما در شرایط فعلی این امر بعید به نظر میرسد.»
نبود ابزار لازم
حسن حسنخانی، کارشناس اقتصادی گفت ما در شرایطی قرار داریم که مسئله اصلی نظام ارزی و سیاستگذاری ارزی کشور این نیست که نرخ ارز ۲۰ هزار تومان باشد یا ۴۰ هزار تومان. مردم نباید تصور کنند که پزشکیان به عنوان رئیسجمهور عمداً نمیخواهد نرخ دلار را کاهش دهد. رئیسجمهور هم در شرایط کنونی نمیتواند نرخ ارز را به چنین حدی کاهش دهد؛ چراکه ابزارهای لازم برای انجام چنین کاری در اختیار او نیست.
به گفته او اگر بخواهیم به روشهای سادهای مانند تزریق بیرویه ارز به بازار برای کنترل نرخ ارز فکر کنیم، باید بدانیم که این اقدام ممکن است ذخایر ارزی کشور را تهدید کند و به بحرانهای جدید منجر شود. آنچه که باید انجام دهیم، تعیین ترتیبات مشخص برای منابع و مصارف ارزی کشور است. باید بدانیم ارز از کجا تولید میشود، چگونه به اقتصاد رسمی بازمیگردد و صرف چه مواردی میشود.»
دلار 20 هزار تومانی شدنی نیست
محمدرضا موسوی، کارشناس اقتصادی گفت: افرادی که به موضوع تثبیت نرخ ارز اشاره کردهاند، استدلال خود را به تجربه تثبیت نرخ ارز در سال ۷۴ مرتبط میدانند. در آن زمان، نرخ ارز از حدود ۷۰۰ تومان به ۳۰۰ تومان کاهش یافت و این اقدام به عنوان موفقیتی اقتصادی تلقی شد. باید توجه داشت شرایط کنونی بهطور قابلتوجهی با آن زمان متفاوت است.
موسوی افزود: در سال ۷۴، دولت و بانک مرکزی ابزارهای مؤثری برای اعمال اراده خود در بازار ارز داشتند و تحریمهای بانکی و مالی وجود نداشت. روابط بانکی رسمی با شرکای تجاری برقرار بود و سیستمهای بانکی بهراحتی با بانکهای اروپایی مبادلات مالی انجام میدادند. در حال حاضر اما با قطع روابط بانکی رسمی و استفاده از سیستمهای غیررسمی برای انتقال ارز، نظارت بانک مرکزی بر بازار ارز به شدت محدود شده است.
به گفتهاو تأثیر نرخ ارز تنها محدود به معیشت نیست. درواقع اگر تصمیماتی به نام حمایت از معیشت اتخاذ شود که در بلندمدت به تولید آسیب بزند، نهایتاً معیشت تضعیف خواهد شد، بنابراین باید نرخ ارز بهگونهای مدیریت شود که هم معیشت مردم و هم تولید و صادرات غیرنفتی حفظ شود. این به معنای آن نیست که نرخ ارز باید به طور قطع افزایش یا کاهش یابد، بلکه باید براساس شرایط اقتصادی و اهداف مشخص تصمیمگیری شود.»
با کدام فرمول؟؟!
مرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه گفت: «من هنوز متوجه نشدهام که فرمول رسیدن به قیمت ۲۰ هزار تومان چیست؟ با توجه به ادامهدار بودن تحریمها به مدت ۷ سال و کمبود ارز در کشور، چه در دست بخش خصوصی و چه دولت، واقعیت این است که برای کاهش قیمت ارز، باید عرضه و تقاضا به تعادل برسند و عرضه ارز افزایش یابد. در شرایط فعلی که قیمت آزاد ارز حدود ۸۰ هزار تومان است، حتی در کوتاهمدت نیز بعید به نظر میرسد که به این شدت عرضه ارز افزایش یابد. برای افزایش عرضه ارز، لازم است که صادرات کشور رشد کند، اما با توجه به وضعیت کنونی و احتمال بازگشت تحریمها و سختگیریهای از سوی ترامپ، شرایط برای کاهش قیمت ارز به نرخهای بسیار پایین فراهم نیست. در حال حاضر، شرایط کشور پیچیده است و هیچ دورهای با وضعیت فعلی قابل مقایسه نیست. اکنون، هفت سال از تشدید تحریمها گذشته است و دولت نیز محدودیتهای ارزی دارد. این شرایط نه تنها با دوران جنگ تحمیلی، بلکه حتی با سال ۱۳۷۴ نیز قابل مقایسه نیست.»
دوغ کردن آب دریا با ماست بیشتر!
امیرمحمد گلوانی، اقتصاددان گفت: در حوزه نظری، ممکن است با داشتن ماست بیشتر، بتوان آب دریا را به دوغ تبدیل کرد. به این معنا که اگر منابع کافی برای انجام چنین تغییری وجود داشته باشد، ممکن است دلار به ۲۰ هزار تومان برسد. اما سوال اصلی این است که آیا اجرای چنین تصمیمی در شرایط فعلی ممکن است؟ شخصاً مشتاقم تا تمام ابزارهای لازم در اختیار این آقایان قرار گیرد تا شاهد کاهش قیمت دلار به ۲۰ هزار تومان باشیم.
به گفته او در حال حاضر، حتی اگر به هر مکانیسمی و با استفاده از تمام قوه قهریه، نرخ دلار به ۲۰ هزار تومان کاهش یابد، این تغییر بهطور اصولی و پایدار نمیتواند بهبود واقعی در وضعیت اقتصادی کشور ایجاد کند. چراکه این تغییرات صرفاً یک اقدام نمایشی خواهند بود که نمیتوانند در بلندمدت تغییری در انتظارات اقتصادی مردم و بازار ایجاد کنند. اگر واقعیتهای اقتصادی تغییر نکند، کاهش نرخ دلار حتی به ۲۰ هزار تومان نمیتواند به مشکلات اساسی کشور پاسخ دهد. در واقع، مسئله اصلی در نظام ارزی، کسری بودجه و تورم است که با تغییرات کوتاهمدت در نرخ ارز، قابلحل نیست.»
واکنش ها در فضای مجازی
این ادعا در فضای مجازی هم واکنش هایی در بر داشت.
وحید اشتری، فعال رسانهای در واکنش به ادعای صمصامی در توئیتر اینگونه نوشت: چرا یک دفعه، یک دلار رو هزار تومان نکنیم؟
احمد جانجان فعال بازار سرمایه هم نوشت: آقای دکتر جبرائیلی خطاب به جناب دکتر صمصامی: آیا میتوانیم همین امروز نرخ ارز را به ۱۰۰۰ تومان کاهش دهیم؟ آقای دکتر صمصامی: بله، البته اگر ساعتها را به سال ۱۳۹۰ برگردانیم! دکتر جبرائیلی سیاستمدار: نرخ دلار را به جایی میرسانیم که حتی فیلسوفان هم نتوانند درکش کنند!
علی مروی اقتصاددان هم نوشت: نوابغ به اصطلاح دلارزدا اونقدر حرف میزنند که نهایتا تراوشات ذهنیشون اینجوری میزنه بیرون و خوشبختانه دستشون برای افکار عمومی رو میشه. دیگه سوتی دلار ۲۰ هزارتومانی رو هر آدم عاقلی متوجه میشه. فقط وای بر ما که ۱۲۱ نماینده دیگه داریم که متن صمصامی را امضا کردهاند.
امیر سیدی دیگر فعال بازار سرمایه هم اینگونه نوشت:افرادی که درک درستی از فیزیک و ریاضیات ندارند هیچ فهم درستی از نیروهای حاکم بر معادلات پیدا نمی کنند، دلار ۲۰ هزار تومانی یعنی ناگهان نقدینگی کشور معادل ۵۰۰ میلیارد دلار بشود، سوال اینجاست معادل این ارزش مبادلاتی چه عرضه ای در اقتصاد جهت تعادل وجود دارد؟ جبرائیلی عدد نمی فهمد.