نورنیوز-رسانههای خارجی؛ حضور دیپلماتهای این دوجین کشور و مقامات طالبان در کنفرانس اخیر نشاندهنده این واقعیت است که دولتهای بیشتری با افغانستان تعامل دارند؛ حتی اگر هیچ دولتی رسماً طالبان را به رسمیت نشناسد.
اکثر همسایگان نزدیک افغانستان و مجموعهای از کشورهای غیر غربی و با اکثریت مسلمان به همراه چین و روسیه بهطور غیررسمی طالبان را به رسمیت شناختهاند و برای پیشبرد منافع اقتصادی، تجاری و امنیتی خود با آژانس بین المللی انرژی تماس گرفتهاند.
شرایط اقتصادی افغانستان بعد از طالبان
تعامل بینالمللی با طالبان روبهرشد است، اما اقتصاد افغانستان در وضعیت وحشتناکی قرار دارد. به گفته یک مقام سازمان ملل متحد، تا ماه مارس، 69 درصد از جمعیت افغانستان با «ناامنی معیشتی» دست به گریبان هستند و کمبود آب بسیاری از مناطق این کشور را گرفتار کرده است.
اقتصاد افغانستان از زمان بازگشت طالبان به قدرت در آگوست 2021 تا 27 درصد کاهش یافته است. بیکاری دو برابر شده و تنها 40 درصد از جمعیت افغانستان به برق دسترسی دارند. اگرچه محدودیت حقوق زنان از سوی طالبان، به مشکلات اقتصادی دامن زده است، اما نمیتوان اثر تحریمهایی که از زمان بازپسگیری قدرت طالبان در سه سال پیش بر این کشور اعمال شده است را انکار کرد؛ در واقع میتوان بسیاری از تقصیرها در بحران اقتصادی افغانستان را به گردن واشنگتن انداخت.
دیپلماسی ایالات متحده در قبال طالبان
از زمان اوباما، دوحه محل اصلی گفتگو و تعامل ایالات متحده و طالبان بوده است. تا به امروز، وزارت خارجه قطر به عنوان واسطه گفتگو بین واشنگتن و طالبان باقی مانده است و در حلقههای دورتر امارات متحده عربی، پاکستان، نروژ و سازمان ملل نیز نقش پل ارتباطی را ایفا میکنند.
در طول سه سال گذشته، ایالات متحده و طالبان با موضوعاتی مانند داعش شاخه خراسان، وضعیت شهروندان آمریکایی بازداشتشده در افغانستان و حقوق زنان و دختران همچنین چالشهای بشردوستانه درگیر بودهاند، اما ارتباط دیپلماتیک واشنگتن با طالبان اساساً هیچ دستاوردی نداشته است.
با این حال همکاری بین ایالات متحده و «ملا یعقوب»، وزیر دفاع طالبان وجود دارد که گفته می شود به حملات موفقیت آمیز علیه داعش در شرق افغانستان منجر شده است. جزئیات این همکاری مالی و اطلاعاتی [در ژوئن 2024] توسط یک کهنه سرباز سیا در افغانستان به نام سارا آدامز از حالت طبقهبندی خارج شد.
نفوذ روسیه، چین و ایران در افغانستان
در بلندمدت، رقابت قدرتهای بزرگ متغیر کلیدی در معادله است که دولت بایدن را تشویق میکند تا از طریق دیپلماسی با طالبان تعامل کند.
به زبان ساده، کاخ سفید میداند که اگر ایالات متحده به هیچ وجه با طالبان ارتباط نداشته باشد، رقبای واشنگتن یعنی روسیه، چین و ایران برای پرکردن خلاء در افغانستان پس از اشغال علیه منافع آمریکا در غرب آسیا حرکت خواهند کرد.
نگرانی سیاستگذاران ایالات متحده این است که مسکو، پکن و تهران میتوانند افغانستان تحت حکومت طالبان را به طور فزایندهای وارد مدار نفوذ خود کنند؛ ازجمله در تجارت و تحریم. در حال حاضر، تجارت زمینی چین با ایران باید از تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان عبور کند، اما اگر ثبات بیشتری در افغانستان وجود داشته باشد، تجارت چین و ایران میتواند از طریق یک کشور (افغانستان) به جای سه کشور آسیای مرکزی انجام شود و به افزایش ارتباط ژئواکونومیک بین چین و ایران کمک کند.
حکومت طالبان احتمالاً اینجاست که بماند
امروز داعش جدیترین تهدید برای دولت طالبان است، اما بعید است که این گروه افراطی قادر به تشکیل حکومت باشد. جبهه مقاومت ملی نیز در موقعیتی نیست که بتواند زمام امور را به دست گیرد. بنابراین، احتمالاً کنترل کشور توسط طالبان یک واقعیت است و به رسمیت نشناختن طالبان و تحریم افغانستان این وضعیت را تغییر نمیدهد. کسانی در ایالات متحده جهان را از دریچه رقابت قدرتهای بزرگ میبینند، ممکن است فکر کنند که طالبان را به چالش کشیدهاند، در حالی که رقبای واشنگتن برای ایجاد روابط عمیق ولو غیررسمی با حکومت بالفعل افغانستان تلاش می کنند .
به نظر میرسد زمان آن رسیده تاثیر به رسمیت نشناختن طالبان و تحریمهای اقتصادی واشنگتن علیه افغانستان بررسی شود تا به این نتیجه برسیم از چه طریق میتوان منافع را بهطور واقعبینانه تأمین کرد.
نورنیوز