نورنیوز - گروه بینالملل: مخوف ترین سلاحی که غرب ساخته قطعاً بمب اتم نیست، بلکه رسانه است. این سلاح میتواند همچون جادوگری حقیقت را وارونه جلوه دهد: جای ظالم را مظلوم تغییر دهد و مهاجم را مدافع معرفی سازد. "واژگان" اجزای این سلاح مرگبار هستند که شناخت آنها، خصوصا برای رسانهها، اهل قلم، مترجمین و سیاستمداران بسیار مهم است، تا در تله جنگ رسانهای غرب اسیر نشوند و ناخواسته به آنها کمک ننماید. این مقاله این حیله های بی شرمانه را به سمع و نظر میرساند.
در حالی که رژیم صهیونیستی حتی از هوش مصنوعی بهره میبرد تا بیشترین آمار تلفات نظامی را میان مردم بیگناه غزه ایجاد نماید، مأموریت دشوار امپراطوری رسانهای غرب، توجیه و مقبول نمودن این وحشیگری برای افکار عمومی است.
به همین خاطر گروهی از واژگان، کلمات و تعابیر جعلی و ساختگی در رسانههای غربی این روزها به چشم میخورد تا بربریت مدرن رژیم صهیونیستی به نحوی توجیه شود.
در اخبار، هرگز "جنگ فلسطین-اسرائیل" نوشته نمیشود، بلکه نوشته میشود "جنگ حماس-اسرائیل"، چرا که خودِ واژه "فلسطین" هرگز نباید به کار برود. فلسطین از دید اروپا و آمریکا کشوری است که نباید هرگز وجود داشته باشد، و لذا نباید در اذهان مردم و در تاریخ، سابقه مبارزات آزادی طلبانه و استقلال خواهانه داشته باشد. بهترین مقابله استفاده از کلمه فلسطین و جنبه آزادی بخشی جنگ است.
از دید غرب "فلسطینیها" انسان نیستند، و این مصداق بارز نژادپرستی است، که مورد اشاره مقام معظم رهبری نیز بود. شهادت کودک فلسطینی در تعبیر رسانه های صهیونیست، "حذف کسی است که در آینده تروریست" خواهد بود و برای رسانههای ظاهرا بیطرف غربی، "اثرات جانبی" آن چیزی است که "حق دفاع مشروع" رژیم گفته میشود. جواب ساده این دروغ اینست که حتی از لحاظ حقوق بینالملل، اشغالگر حق دفاع مشروع ندارد، بلکه جنگ آزادی بخش از ناحیه مردم اشغال شده مشروع است. بهترین کار، اشاره به جنبشهای آزادی بخش تاریخ خود غرب و اروپا است.
زندانیان صهیونیست "اسرا" نامیده میشوند، ولی مردم عادی فلسطینی که عمدتاً بدون دلیل و بدون اتهام دستگیر میشوند، "زندانیهای فلسطینی" نامیده میشوند، تا اینطور متبادر شود که مجرم هستند. در اخبار مربوط به تبادل، باید حتما فلسطینیها را "اسیران اشغالگری" نامید. باید "هزاران اسیر بیگناه فلسطینی" دائم تکرار گردد.
این جنگ، در غرب، جنگ "حماس" نامیده میشود، چون روایت دروغین غرب این است که جنگ را "حماس"، خلاف خواست مردم فلسطین به راه انداخته است و مردم فلسطین اسیر جنگ طلبیهای حماس شدهاند و تاوان اشتباهات آنها را پس میدهند. در روایت غربی، فلسطینیهای خوب آنهایی هستند که حاضر به نوکری اسرائیل هستند (محمود عباس و کالبد بیجان تشکیلات خودگردان)، که نه تنها سازش نموده که در خدمت موساد و نهادهای امنیتی اسرائیل قرار گرفتهاند.
رسانههای غرب اقدامات تلآویو را فقط در راستای حذف حماس معرفی میکنند، در حالی که هدف اشغالگران، اشغال تمامی زمینهای فلسطینی و کشتار تمامی مردم فلسطین و یا وادار نمودن تمامی آنها به ترک میهن خود و پناهجویی در کشورهای عربی اطراف و سازشکار است. (رسانههای صهیونیست از این نقشه پرده برداشتهاند، اما در غرب این حقیقت سانسور میگردد). همچنین این مطلب سانسور میگردد که حماس قابل حذف نیست، چون اساسا ایده مقاومت، ملت فلسطین و حق زندگی فلسطینیها تعطیل پذیر نیست.
از آنجا که "حماس" یک گروه جنگ طلب و فاقد خواستگاه مردمی معرفی می شود، مبارزین آن "تروریست" نامیده میشوند، و نیروهای حزبالله و محور مقاوت، "شبه نظامی" و "گروهک". برای همین از ذکر "جنبش مقاومت فلسطین" و نام کامل حماس اکیداً خودداری میگردد.
رسانههای غرب، با سانسور بحث اشغالگری ۷۵ ساله و تشکیل رژیم نامشروع، دلیل حملات حماس را "انزجار مسلمانان از غربی ها و اسرائیلیها مینامند"، تا بدین طریق مردم غرب را با جنایات اسرائیل و آمریکا همراه سازند، و جنایت خود را با "جنگ میان تمدنها" و "جنگ صلیبی" و افراط گری مسیحی و یهودی توجیه نمایند.
ذکر این نکته که مشکل فلسطینیها با "اشغالگری" است و لاغیر، بسیار مهم است.
رسانههای شیطانی غرب اخبار جعلیای از حمایت داعش از فلسطینیها منتشر میکنند تا بر ادعای کذب خود مبنی بر تروریست بودن حماس صحه بگذارند.
از آنجا که حماسه "طوفان الاقصی" باید "آغاز مشکل" شناسایی شود (چون شکست مفتضحانهای برای اسرائیل بوده)، از هرگونه بررسی تاریخی، اشاره به ۷۵ سال اشغالگری، بحث آوارگان فلسطینی، بمبارانهای چندین و چند باره رژیم تلآویو علیه غره، بازداشتهای بیدلیل و جنایتکارانه نباید ابدا بحثی به میان بیاید. حتی وقتی دبیرکل سازمان ملل از "اشغالگری" به عنوان مشکل اصلی نام میبرد، بلافاصله از او خواسته میشود که طوفان الاقصی را "عمل تروریستی" بنامد.
پس از سردرگمی روزهای اولیه، همه رسانههای غربی "طوفان الاقصی" را سانسور نموده و از تعبیر "حملات تروریستی ۷ اکتبر حماس" استفاده میکنند.
هر سیاستمدار و یا وجدان بیداری که در غرب بمبارانها و قتل عام اسرائیل را محکوم نماید، بلافاصه تحت فشار قرار میگیرد که "۷ اکتبر" و "تروریسم (فرضی) حماس" را محکوم نماید، در صورتی که باید یادآوری نمود که مقاومت مسلحانه، حق مردم فلسطین است، مشروع است، و اساساً منحصر به یک گروه، حماس، و یا حتی تنها غزه نیست و تنها گزینه ممکن برای مردم فلسطین است، خصوصاً پس از اینکه بیحاصل بودن سازشگری اثبات شده است و برای این کافی است به سرانجام معاهدات اسلو و خود سرنوشت عرفات نگاهی انداخته شود.
تمامی دستآوردهای نظامی فلسطینیها و محور مقاومت اساساً سانسور و انکار میگردد، و به طور واضح رسانههای غربی و صهیونیستی کشتهها و آمار تلفات خودی را پنهان و دستکاری مینمایند، تا فشار افکار عمومی مانع ادامه جنایت آنها نگردد.
از پرداختن به هرگونه جنبه انسانی مربوط به فلسطینیها باید پرهیز نمود؛ اینکه در غزه دانشگاهی هست، مدرسهای، هنری، ورزشی، چون مردم فلسطین باید فقط "غیر انسان"، "تروریست" و "مستحق مرگ" معرفی گردند.
مجموع این ترفندهای شرورانه، تلاشی است برای توجیه یکی از بدترین فجایع تاریخ و باید مقابله با این واژگان و تعابیر و مفاهیم ساختگی، مبنای کار رسانههای محور مقاومت قرار بگیرد و حتی وارد دنیای دیپلماسی گردد. با توجه به عطش حقیقت در میان مردم غرب و خشم به خاطر پوشش رسانهای ناشایست جنگ، رسانههای محور مقاومت میتوانند صرفاً با توضیح و بیان حقایق، علاوه بر افزایش مخاطبین برونمرزی خویش، مخوفترین سلاح دشمن را خنثی نمایند.
*نویسنده و مترجم
نورنیوز